چندین جوان دهه هفتادی در کنار هم ایستــادهاند و یــکیدوتــاشــان سیــگار مــیکشــند و مـیخنـدنـد و گویی حواسشان از دنیای اطراف پرت است. مــجمــوعــه متروپل در نزدیکی ســیوســهپــل آنچنان مدرن و پــرزرقوبــرق است که مجال دیدن بنایی تاریخی در چند قدمیاش را نمیدهد. هیچکدامشان کوچکترین اطلاعاتی درباره عمارت زیبای باغ زرشک و کوشک آن ندارند و یکی دو نفرشان آنچنان به عمارت نگاه میکنند که انگار بار اولشان است. داخل عمارت را هیچکدامشان نـدیـدهانـد. میگویند ما همیشه این اطراف میپلکیم؛ ولی اجازه ورود نمیدهند. درباره دروازه و در چوبی بزرگ زیبای کنار خیابان هم اطلاعاتی ندارند و به نظر میرسد ناآگاهی نسل جدید، بزرگترین معضل میراثی آینده سرزمینمان باشد.
در این چندین سال وضعیت کلی بافت تاریخی اصفهان نیز همچون بافت تاریخی باقی شهرهای ایران دستخوش تغییرات ناشی از زندگی جدید و پـیـامـدهــای اجـتـمـاعــی و فرهنگی آن شده است که حاصل آن در اقتصاد تمایل به مصرف بود که با پیشینه تاریخی ماقبل آن همسو نبود.
قالبهای یخِ اصفهان در حال آب شدناند زیر آفتاب تموزِ بیتوجهی و غفلت. امروز، اول آذرماهِ سال آخر قرن 14 شمسی، سالروز تولد اصفهان را که به نام «روز اصفهان» نامیده شده، در حالی گرامی میداریم که بافتهای تاریخی اصفهان رو به اضمحلالاند، جویده شدهاند یا متروک ماندهاند. زایندهرودِ ایران از گردن به پایین فلج است. ابرهای تیره دود در آسمان اصفهان جا خوش کردهاند و اصفهان به سختی زنده است.