شروع کاری این هفته بورس با دو اتفاق مهم و تأثیرگذار همراه بود؛ اما یکی از این دو خبر، زیر سایه خبر مهمتر فرصت بروز کامل نیافت. اولین روز کاری هفته با آخرین روز ثبتنام نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری مصادف شد و چهرههای متعدد و سرشناسی برای ثبتنام اقدام کردند. از سوی دیگر، دامنه نوسان روزانه سهام بعد از حدود سه ماه، به حالت عادی بازگشت و این در شرایطی است که بازار به این موضوع واکنش خاصی نشان نداد. برخی از فعالان بازار اعتقاد دارند با توجه به مشخصشدن نامزدهای پست رئیسجمهوری، متقارنشدن دامنه نوسان و همچنین نزدیکشدن به فصل مجامع، بازار سرمایه پتانسیل لازم برای بازگشت به مدار صعود را دارد. چقدر باید به این موضوع خوشبین باشیم؟
یکی از دو شاخه اصلی در زمینه تحلیل بازارهای مالی، به تحلیل بنیادی اختصاص دارد و در این مسیر، ارزشگذاری و چگونگی انتخاب سهام جایگاه ویژهای دارد. برای ارزشگذاری سهام، روشها و معادلات متنوع و متعددی وجود دارد و به همین جهت اغلب تحلیلگران از زاویه دید و تخمین شخصی خود اعداد و ارزشهای متفاوتی برای یک شرکت برآورد میکنند. اگر شما نیز دوست دارید به عرصه ارزشگذاری سهم ورود کنید، کتاب «ارزشگذاری به زیان ساده» میتواند مقدمات این کار را برای شما فراهم کند. در مقدمه این کتاب آمده است: «ارزشگذاری به زبان ساده بر آن است تا با آشنا کردن مدیران حرفهای و کارشناسان بازار سرمایه با مفاهیم و مدلهای ارزشگذاری در زمینه شفافیت بازار سرمایه، مدیریت حرفهای سبدسهام و خرید و فروش بر اساس ارزش واقعی سهام گامهایی استوار بردارد.»
در معاملات روز گذشته، شاخص کل بورس یک درصد دیگر هم کاهش یافت تا برای چندمین بار در ماههای اخیر به کف کانال 1.2 میلیون واحد نزدیک شود. در معاملات آخرین روز کاری هفته، بیش از 75 درصد نمادهای بازار سرمایه در صف فروش گرفتار بودند. این در شرایطی است که با مصوبه اخیر سازمان بورس، از روز اول اردیبهشت دامنه نوسان به منفی 3 تا مثبت 6 درصد تغییر کرد ولی این مسئله هم نتوانست به بازار کمکی بکند.از سوی دیگر، اکنون سهامداران بورس بیش از 8 ماه است که روند نزولی بورس را به نظاره نشستند و با توجه افزایش تحرکات دیپلماتیک در حوزه برجام و همچنین نزدیکشدن به زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، به نظر میرسد بورس از اولویت کاری مسئولان (در هر سه قوه) خارج شده است.
کوردهای بورسی در حال شکسته شدن است؛ با این تفاوت که این رکوردشکنیها برای سهامداران اصلا خوشایند نیست. رکورد کمترین ارزش معاملات خرد روزانه در انتهای هفته گذشته و ابتدای این هفته دو بار شکسته شد تا نشان دهد سهامداران ناامید از آینده، در باتلاق دامنه نوسان نامتقارن گرفتار شدهاند. این روزها نیز انتقادهای وسیعی درباره دامنه نوسان نامتقارن شنیده میشود و همگان انتظار دارند با بازگشت دامنه نوسان به حالت عادی، روند بورس بهبود یابد.
شروع بورس در سال 1400 تا بدین جا دلگرمکننده نبوده است. اگر بخواهیم خوشبینانه نگاه کنیم، شاید موتور بورس هنوز گرم نشده است؛ چراکه ارزش معاملات در کمترین میزان خود قرار دارد. اما اگر بدبینانه به بازار نگاه کنیم، متغیرهای پیچیده و گاهی چندوجهی باعث شده شرایط بازار مبهم شود و درنتیجه شاید بازار نتواند در کوتاهمدت از رخوت و رکود فعلی فاصله بگیرد. بااینحال، سهامداران امیدوارند کمکم بورس از روند نزولی و کسلکننده هشت ماه اخیر خود فاصله بگیرد.
بازگشت شاخصکل بورس به کانال 1.1 میلیون واحد و تشکیل صفوف فروش در روزهای گذشته باعث شده، هم کام سهامداران تلخ شود و هم نقدینگی از بازار سرمایه خارج شود؛ اولی به مدیریت سرمایه سهامداران آسیب میزند و دومی به اقتصاد کشور. در پنجماه نخست سال، دولت بیکـموکاست مردم را به سرمایهگذاری در بورس دعوت کرد و از آن تاریخ به بعد سهامداران همانند فرزند سرراهی، خود را در لبه پرتگاه کاهش ارزش دارایی میبینند. بااینحال رئیس سازمان بورس با تشکیل جلسات متعدد سعی دارد آرامش را به بازار بازگرداند.
حالوروز بورس این روزها تعریفی ندارد. شاخصکل بورس فاصله چندانی با رکورد ریزش یکمیلیون واحدی ندارد و همچنان ریسک ریزش بیشتر در بازار وجود دارد. سهامداران زیادی هم هستند که با توجه به دعوت دولت و همچنین آزادسازی سهام عدالت، امسال به جرگه سهامداران اضافه شدهاند، اما هر روز آبرفتن دارایی خود را نظاره میکنند. اگر علم اقتصاد را مبنا قرار دهیم، نوسان در ذات هر بازاری است و بنا به دلایل مختلف که میتواند اقتصادی یا غیراقتصادی باشد، قیمتها بالا و پایین میشود.
ماجرای این بار هم، بــهنــوعـــی آشناپنداری (دژاوو) برای سهامداران بود.آن گروهی که یکبار با اختلافنظر دو وزارت اقتصاد و نفت، طعمِ تلخِ ریزشِ سنگین بورس را چشیده بودند، این بار با تصمیم وزارت صمت، طعم ریزش ارزش داراییهایشان را تجربه کردند. اما این بار دو تفاوت عمده داشت: نخست آنکه، در مردادماه بیشتر پورتفوها در سودهای فراوانی قرار داشت و تحمل ریزش نسبت به اکنون راحتتر بود. مسئله دوم اما به اجماع نظرها بازمیگردد.
شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران، بعدازآنکه توانست از ابتدای سال99 در حدود 300درصد به سهامداران بازدهی بدهد، از اواسط مرداد با ریزشی تاریخی همراه شد؛ بهطوریکه تا اواسط آبان در حدود 866 هزار واحد نزول کرده و به سطح یکمیلیون و 211 هزار واحد رسید. بازار در این زمان و بعد از اصلاح با افزایش تقاضا همراه بود؛ بهطوریکه جلوی ریزش بازار گرفته شد و بار دیگر بارقههای امید به بازار سهم بازگشت.
بعد از ریزش سنگین بورس در فاصله اواسط مرداد تا اواسط آبان، امکان بازگشت شاخص به سقفهای قبلی دور از ذهن بود. اما با گذشت شاخصکل از مرز 1.5 میلیون واحد و تثبیت آن در این کانال، بسیاری از سهامداران به بازگشت روزهای خوش بورس امیدوار شدند. بهعبارتدیگر، بسیاری از سهامداران اعتقاد داشتند مرز 1.5 میلیون واحد به حمایت مستحکمی تبدیل شده است که از ریزش مجدد بورس جلوگیری میکند. اما افت سنگین نماگر بازار در هفته گذشته بار دیگر ترس ریزش بورس را در دل سهامداران زنده کرد. با توجه به این شرایط، چقدر باید نگران افت شاخص کل باشیم؟
روند شاخصکل در تاریخ 20 آبان از محدوده یک میلیون و 211 هزار واحدی تغییر کرد و طی 16 روز معاملاتی توانست به محدوده یک میلیون و 470 هزار واحدی برسد که به معنای بازدهی بیش از 20درصدی نماگر بورس است. این حرکت اخیر شاخص اگر در نهایت بتواند تثبیت شود، پیام مهمی از جهت بنیادی خواهد داشت. در صورتی که فرض کنیم فضای فعلی در بخش خرد و کلان اقتصاد تداوم یابد، نسبت P/E بازار بالاتر از اعداد نسبی آن متعادل میشود؛ البته در بلندمدت رویکرد بانک مرکزی نسبت به سود بانکی و نرخ ارز میتواند بر نسبت P/E بازار اثرگذار باشد.
کمتر از چهار ماه به پایان سال مانده است، در نیمیاز ماههایی که سپری شد، بازار سرمایه روزهای رؤیایی را پشت سر گذاشت و سود قابل توجهی برای سرمایهگذاران به همراه داشت. اما در ادامه بورس وارد دوران ریزش سنگینی شد و ارزش سبد سهام سهامداران، افت قابل توجهی را تجربه کرد. حالا که چند هفته تا شروع زمستان باقی مانده است، دغدغه اصلی سهامداران چشمانداز بورس در روزهای باقی مانده از سال 99 است.