در اقتصاد ایران در 1396 آمار جمعیت زیرخط فقر (فقر غذایی) بر اساس برآوردهای وزارت رفاه، در حدود 18میلیون نفر بوده، ولی به دلیل تورم و شوکهای 1397 و 1398، این آمار به بیشتر از 26میلیون در انتهای1398 رسیده است.
اماواگرها در رابطه با میزان افزایش حقوق کارگران در سال آینده همچنان ادامه دارد و طبق روال سالهای گذشته، چانهزنیها و رایزنیها برای تعیین میزان دستمزد این قشر به روزهای آخر سال موکول شده است؛ افزایشی که مخالفان و موافقان آن در برابر یکدیگر قد علم کردهاند و با استدلالها و رو کردن عدد و رقم از نرخ تورم در جامعه، سعی بر تعیین رقم نهایی دارند. حالا و در شرایطی که کمتر از دو ماه به پایان سال مانده، هنوز رقم نهایی دستمزد کارگران در سال 1401 اعلام نشده است. عباس عظیمی، رئیس مجمع نمایندگان کارگران استان در گفتوگو با «اصفهانزیبا» به فرجام این داستان هر ساله چندان خوشبین نیست و معتقد است حتی اگر حقوق کارگران به 9 میلیون تومان نیز برسد، باز هم این میزان با توجه به تورم و شرایط جامعه کم خواهد بود.
سال گذشته کلیپی در فضای مجازی منتشر شد که در آن تعدادی آدم به دلیل فقر و تنگناهای مالی در لولههای بتنی شکسته و رهاشده در زمینهای بایر در یکی از مناطق کمبرخوردار زندگی میکردند؛ لولههایی تنگ و تاریک شبیه به گور که کوچکترین نشانی از زندگی در آنها دیده نمیشد؛ اما تنها سرپناه آنها بود. کسانی که فقر و نداری و اعتیاد مخرجمشترکشان بود و همه اینها هـمـچـون مـهـری بزرگ بر پیشانیشان کوبیده شده بود تا آنها را ناخواسته راهی حاشیههای شهر کند و سرنوشت نامعلومی را برایشان رقم بزند.
افزایش حقوق کارکنان دولت در حالی این روزها ورد زبانهاست که دولت با کسری شدید بودجه مواجه است. اینکه افزایش حقوق قرار است از کدام محل و با استفاده از کدام منابع عملیاتی شود، ابهام دارد. علاوه برآن، بر سر درصد افزایش حقوق کارکنان نیز اختلافنظرهایی وجود دارد. همین چند وقت پیش اعلام شد که در بخشنامه بودجه سال ۱۴۰۱ دستگاههای دولتی مکلف شدند میزان افزایش حقوق کارکنان را بهطور متوسط ۱۰درصد در نــظــر بــگیــرنــد.
تعداد افراد دارای فقر مطلق در جامعه ایران درحال افزایش است. نابسامانیهای اقتصادی منجر به افزایش آسیبهای اجتماعی میشوند و افزایش تعداد فقیران مطلق میتواند آرامش بسیاری از خانوادهها و حتی جامعه را تحت تأثیر قرار دهد. روزبه کـــردونی، ســرپــرست مـــؤســـسه عـــالـــی پژوهشهای تأمین اجتماعی به تازگی گفته است: جمعیت زیر خط فقر مطلق از سال ۹۲ تا ۹۶ به ۱۵ درصد رسیده بود، اما از سال ۹۶ تا ۹۸ به ۳۰ درصد افزایش یافت. اگر سطح زندگی فردی کمتر از حداقل نیازهایی باشد که برای حفظ زندگی لازم است، فرد توان لازم را برای ادامه زندگی نخواهد داشت و این یعنی فقر مطلق. حالا جامعهشناسان نیز نسبت به آسیبهای اجتماعی افزایش تعداد افراد دارای فقر مطلق هشدار میدهند.
تجربه و تاریخ دولتهای دوم طی سالهای اخیر ناخوشایند بوده است. دولتهایی که تلاش کردهاند مطالبات برزمین مانده شهروندان را پاسخ بدهند ولی متراکم شدن مشکلات قدیم و جدید در حوزههای اقتصادی و اجتماعی عملا آنان را با سختیهای جدیدی روبهرو ساخته است. به گواه سالهای گذشته، نهتنها در دولتهای دوم معضلات قدیم مرتفع نشده، بلکه شاهد تبدیل شدن آنها به بحران هستیم. دولت دوم حسن روحانی نیز از این قاعده نانوشته مستثنا نبوده است؛ دولتی که با تحریمهای ظالمانه و خروج آمریکا از برجام روبهرو شد. ارزش پول ملی بیش از 40درصد طی یک سال اخیر کاهش یافت. شاهد نوسانهای پیدرپی در بازارهای ارز و طلا بوده و هستیم و با وجودی که رئیس بانک مرکزی، وزیر اقتصاد و رئیس سازمان برنامهوبودجه و رئیس دولت از گشایشهای اقتصادی در روزها و هفتههای آینده خبر میدهند در عرصه عمل نهتنها بهبودی حاصل نمیشود بلکه با اقتصادی کم ثبات و بازار آشفته روبهرو شدهایم.
برآوردها حاکی از آن است که خط فقر برای یک خانواده چهارنفره، 10 میلیون تومان است. این خبر از سوی بازرس مجمع عالی نمایندگان کارگران کشور اعلام شده است. فارغ از اینکه عدهای موافق و مخالف عدد اعلام شده برای خط فقر هستند، باید گفت در خوشبینانهترین حالت ممکن اگر خط فقر چهار میلیون و 800 هزار تومان هم لحاظ شود، بادرنظر گرفتن دستمزد فعلی اقشار پاییندست، درصد زیادی از جامعه حالا زیرخط فقر هستند. در این شرایط سخت اقتصادی، راهکار اثربخشی برای برونرفت از این وضعیت اعلام نمیشود. پاسخگویی مسئولانه ارائه نشده و تورم افسارگسیخته راهش را ادامه میدهد.
اصفهان از شهرهای مهاجرپذیر است که با گذشت زمان مهاجران زیادی به آن وارد شدند. مهاجران بیبضاعت، آغاز به ساخت سکونت های غیر رسمی درزمین های اطراف شهر به خصوص در حصه کردند. در این منطقه گور دخمههایی زیر زمین درست شده است که محل زندگی برخی از اهالی حصه شده است.
در بیابانهای حصه واحههایی از بیخانمانی به شکل سنگرهای زیرزمینی وجود دارد، سقفشان از حلبی و پارچه و تکههای کوچک و بزرگ سنگ و بلوک است؛ سنگری که مشخص نیست در برابر که و چه گرفتهشده، واحهای که نمیدانی رؤیایی از سرپناه است یا نه؛ بیشتر به گور دخمهای از سر درماندگی میماند که در آن آدمیانی بریده از هرجا مثل اللهکرم و ماهسلطان و شیرمحمد و گلمبر گرد هم آمدهاند. آنها حتی در لوله هم زندگی نمیکنند تا خبرش به اینجاوآنجا درز کند.