چهارباغ زیبا این روزها به محلی برای گعدههای کوچک دوستانه و جمعهای خانوادگی تبدیل شده است؛ پیادهراهی چشمنواز و دوستداشتنی در مرکز شهر که محل تلاقی آدمهای بالانشین و پاییننشین شهر است. کافههای رنگارنگ و متحرک، گالریها، پاساژهای تجاری، حضور نوازندگان خیابانی و از همه مهمتر، فستفودیها و اغذیهفروشیها چهرهای جدید و متفاوت با گذشته از این بافت شهری به تماشا گذاشته است؛ بافتی که به بازنمایی سبک زندگی و دلمشغولیهای روزانه ساکنان شهر میپردازد.
سرما سیلی میزند به صورت و سوزش تا استخوان آدم نفوذ میکند! یکیدو ساعت مانده به غروب آفتاب. صدای قارقار کلاغهای پناهبرده به شاخههای خشک و عبوس درختان که زمستان آنها را لخت و عریان کرده، پیچیده به صدای پچپچها و خندههای آدمها در میانه چهارباغ؛ ساکنان پیادهراهی که بیشترشان جوان و نوجوان هستند و چهارباغ، حالا پاتوقی برای گذراندن ساعاتی در کنار دوست و آشنا یا خانوادهشان شده است؛ جایی برای گپ و گفتوگو و تماشای ویترین رنگارنگ مغازهها یا کافهگردی و نوشیدن یک فنجان قهوه داغ یا نشستن روی صندلیهایی که دورتادور حوض آب و آبنماها چیدهشده و تماشای جریان زندگی در جایی که محل تلاقی آدمهای بالانشین و پاییننشین شهر است و هزینه چندانی هم برایشان ندارد.
معاون برنامه ریزی و توسعه سرمایه انسانی شهرداری اصفهان در رابطه با ایدهکاپ چهارباغ گفت: حوزه معاونت برنامه ریزی در خلاقیتهای نوین موضوع استفاده از ایده پردازی اهمیت خاصی دارد و در این راستا کارهای زیادی انجام شده است پس برای این رویکرد به سمت گروهی خاص و عام شهروندان میرویم تا بتوانیم از ایده آنها برای مباحث شهری استفاده کنیم.
چند سالی است که خیابان چهارباغ عباسی به پیادهراه بدل و عبورومرور خودروها در آن ممنوع شده است؛ پیادهراهی زیبا و چشمنواز که عدم حضور خودروها و موتورسواران در آن، این گذر را به پاتوقی برای قشرهای مختلف جامعه، با پایگاههای اجتماعی و اقتصادی مختلف تبدیل کرده است. پاساژها و مغازهها، بهویژه اغذیهفروشها، رونق یافتهاند و حضور انبوه آدمها در این مکان تاریخی به کسبوکارشان برکت داده است. کافی است سری به این پیادهراه بزنید و برای چنددقیقهای هم که شده در آن به تماشای زندگی روزمره آدمها بپردازید؛ آدمهایی که دستهبهدسته یا حتی تنها، خسته از دلمشغولیهای روزمره به سمت این پیادهراه روانه میشوند و سری هم به کافهها و فستفودیهای آن میزنند؛ مغازهها و فروشگاههایی که شاید بیشترین مشتری را به خود اختصاص میدهند و در تمام ساعات روز سرشان شلوغ است.
شاید بتوان گفت گذر چهارباغ عباسی شاهرگ حیاتی در میان فضاهای شهری اصفهان است؛ گذری تاریخی و صاحب جایگاهی مهم در اصفهان که از عهد صفوی تاکنون کارکردها و هویتهای متعددی برای آن ایجاد شده و بیشک در زندگی و تعاملات شهری مردم اصفهان نقشی اثرگذار داشته است؛ چنانکه امروز شهروندان اصفهانی همچنان با دقت و حساسیت فراوان، تغییر و تحولات چهارباغ را دنبال میکنند و این گذر تاریخی را که سهم مهمی در خاطرات جمعی و هویت آنها در اصفهان دارد، میراثی ارزشمند و از آن خود میدانند.
اریخ اصفهان بهجز ظلالسلطانهای ویرانگر، نام آبادگران زیادی را هم در خود دارد؛ بهعنوانمثال، محمدحسینخان صدراصفهانی که نردبان قدرت را پلهپله از علافی (علوفهفروشی) تا صدراعظمی ایران بالا رفت. در این میان، اصفهان خوشبخت بود ؛ چراکه او در عصر فتحعلیشاه مدتی حاکم اصفهان شد و ردپای سازندگیهایش هنوز هم در اینسو و آنسو به چشم میخورد. چهارباغ خواجو را که با الگوگرفتن از چهارباغ صفوی ایجاد شد، میتوان دلپذیرترین و آشناترین یادگار صدر اصفهانی دانست. سفر کوتاه ما از دروازه حسنآباد در خیابان فرشادی آغاز میشود و در پل خواجو به پایان میرسد.
دو خیابان چهارباغ عباسی وچهارباغ پایین در امتداد هم قرار گرفتهاند، اما لحظه تولد آنها حدود سیصد سال با هم اختلاف دارد! باید بگوییم چهارباغ عباسی در محلی ساخته شده که مسکونی نبود؛ بلکه باغهای اطراف رودخانه و سرزمینی بود که میشد هر طرح معماری را روی آن پیاده کرد؛ بر عکس چهارباغ پایین در سال 1314 خورشیدی و در میان بافت مسکونی باید میگذشت. به همین خاطر خانههای تخریبشده و دیوارهای ویران اطراف همیشه آن را آزار میداد و نمای بصری آن را خدشهدار میکرد. در مطلبی که در ادامه میآید، در سال 1341 شخصی به نام محمد سعید امامی به مقایسه میان این دو چهارباغ پرداخته و از مسئولان امر میخواهد به چهارباغپایین نیز توجه کنند. مطلب مذکور از این جهت اهمیت دارد که به ما نشان میدهد شصت سال پیش اوضاع و احوال این دو خیابان اصلی شهر اصفهان به چه شکل بود.
چهارباغ تنها یک خیابان نیست. این گذر مهم و تاریخی یک اثر ثبت شده ملی هم محسوب میشود. اما توجه و رسیدگی به این خیابان و اجرای طرحهای مختلف برای زیباسازی آن تا کجا باید باشد؟ این مطلب پاسخی است به این پرسش مهم که در سال 1346 داده شده است. چهارباغ در دوران معاصر هم نقطه قوت مدیریت شهری بوده است و هم نقطه ضعف آن. مدیریت و رسیدگی به این خیابان مهم یک حد و مرز خاصی داشت که نه میشد از آن کوتاه آمد و نه میشد از آن خط بسیار گذر کرد.
خیابان چهارباغ گفتههای بسیاری دارد که کمتر نوشته شده یا ثبت و ضبط میشوند. بخشی از این تاریخ هم به آدمهایی بازمیگردد که چهارباغ را برای گشتوگذار و کسبوکار انتخاب کرده بودند. امین خندان در سال 1350 طی مطلبی در روزنامه اصفهان به این سبک زندگی جوانان اصفهانی اعتراض میکند.