در جهان شبکهای و عرصه ارتباطات کنونی، زبان صرفا وسیلهای برای مکالمه نیست؛ بلکه بهعنوان ابزاری راهبردی در خدمت دیپلماسی و توسعه قدرت نرم به کار میرود …
تصور کنید که در پارک نزدیک خانهتان در حال قدم زدن هستید. همچنان که درختان سرسبز پارک را نظاره میکنید و از هوای تمیز آن لذت میبرید، به زوج جوانی برمیخورید که دست در دست هم روی نیمکتی نزدیک شما نشستهاند. وقتی از کنارشان رد میشوید، اتفاقی صدای صحبت کردنشان را میشنوید: «-عجیجم، بشتنیتو بخول! -باشه عجقم، ملسی!»
احتمالاً در این لحظه به خودتان میگویید: «اَیییییییییی! چقدر چندش!»
«ویژگیهای زبانشناختی طنز کلامی در متون نمایشی» عنوان گفتوگویی است که در حاشیه سومین جایزه سراسری نمایشنامهنویسی کمدی خندستان به میزبانی محسن رهنما، نویسنده و پژوهشگر با «بهروز محمودی بختیاری» دانشیار دانشگاه تهران، محقق و مترجم انجام شد. در این گفتوگو، محمودی بختیاری، دکترای زبانشناسی، به معرفی گونههای مختلف رواج طنز در کلام و گفتار پرداخت: «تمامی رفتارهای ما بهنوعی به زبان مرتبط است و نمیتوان رفتاری را خالی از زبان پیدا کرد. در تئاتر نیز استفاده زیادی از زبان میشود؛ بنابراین این رشته هنری به دستاوردهای زبانشناسی نیازمند است.»
شامگاه ۲۱ اردیبهشت جامعۀ علمی کشور دکتر محمدرضا باطنی ــ یکی از برجستهترین زبانشناسانش ــ را از دست داد. دکتر باطنی، زبانشناس، فرهنگنویس و مترجم نامدار ایرانی در سال ۱۳۱۳ در اصفهان به دنیا آمد. کودکی دشوارش با بیماری لاعلاج پدر، فقر، ترک تحصیل و پادویی در بازار اصفهان گره خورد تا اینکه شاگرد یک مغازۀ خرازی به اسم صفا در خیابان چهارباغ شد که مردم از روی تابلویش صاحب مغازه را آقا صفا1 مینامیدند. آقا صفا شرایطی فراهم کرد تا شاگردش بتواند در دورۀ شبانه به درسومشقش ادامه دهد، اتفاقی که دکتر باطنی آن را نقطه عطفی در زندگی خود میدانست و همواره قدردان و در حسرت دیدار مجدد آن مرد باصفا بود که ظاهراً دیگر هیچگاه میسر نشد. دکتر باطنی با دشواری تمام سرانجام در ۲۳ سالگی موفق به دریافت دیپلم ادبی شده و به معلمی در روستاهای اطراف اصفهان مشغول میشود.