چند روز پیش خبر کلاهبرداری یک شرکت فروش موبایل (آیفون) منتشر شد. برای شرکت کوروشکمپانی، سلبریتیها و بلاگرهای زیادی تبلیغ کرده بودند و هرکدام در شناسایی این شرکت به مشتریان سهمی داشتند.
شهریور سال 1401 بود که ناآرامیهایی با عنوان «زن، زندگی، آزادی» یا «ززآ» در جامعه آغاز میشود؛ ناآرامیهایی که اگرچه با گذشت چندماه حضور فیزیکی مردم در آن کمرنگ میشود؛ اما ردپای اثرش کموبیش در سطوح مختلف جامعه به چشم میخورد.
معمولیبودن همیشه بد نیست؛ اگر نگاهمان به قضیه فرق کند؛ آنموقع زندگی آسانتر میشود و دیگر کسی بهخاطر ذاتیاتش فخرفروشی نمیکند.
در عصر رسانه مهمترین عامل تربیت انسان رسانه است (رسانه = الگو). شما شبیه چیزی میشوید که آن را دنبال میکنید. در این میان سلبریتی جماعت بیشترین تأثیرگذاری را بر قشر جوان و نوجوان ما پیدا کردهاند.
لابد شما هم این جمله معروف را شنیدهاید که «نمیشود همهچیز را باهم داشت». احتمالا در بسیاری از فیلمها و کتابها نیز با شخصیتهای جاهطلبی مواجه شدهاید که عزم راسخ آنها برای سرآمد شدن، رشتهای از مشکلات خانوادگی، بیماریهای روانی و سوءمصرف الکل و مواد مخدر را به دنبال داشته است؛ اما آیا واقعا برای رسیدن به موفقیت باید هر چیز دیگری را در زندگیمان قربانی کنیم؟
کرونا اگرچه لطمات جبرانناپذیری بر پیکره سینما و تولیدات آن وارد آورد، اما برای گروه معدودی، بسیار پربار بود. در این 17ماه کرونایی، سالنهای سینمایی بسیاری در سراسر کشور متضرر شدند و پیرو این تعطیلیها، سرمایههای سینمایی فراوانی، در صف اکران سوخت و این صف، هماکنون، طویلتر از هر زمان دیگری، حدود 200 فیلم را به خود میبیند. از حجم تولیدات سینمایی کاسته شده و شبکه نمایش خانگی در این بحبوحه توانست قدعلم کرده و راهی که باید سالها پشتسر میگذاشت تا به بهرهوری برسد را تنها در عرض چند هفته طی کرد.
پیکر آزاده نامداری شنبه شب، 7 فروردین 1400، درحالیکه بیش از یک روز از زمان مرگ وی میگذشت، کشف شد. پس از کشف پیکر وی، گمانههایی مبنی بر خودکشی، قتل، مسمومیت، اوردوز و مرگ نامداری براثر ابتلا به کرونا، توسط برخی رسانهها مطرح شد. باوجود اطلاعرسانی پزشک قانونی و حتی توضیحات دایی آزاده نامداری در فضای مجازی درباره علت مرگ این مجری تلویزیون، مردم به شایعات خود ادامه میدادند. فرضیه و شاید بهتر است بگوییم شایعهای که در این میان قوت گرفت، خودکشی نامداری بود. علتی که همه کاربران فضای مجازی را شوکه کرد.
دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را؟ ستاد ملی مقابله با کرونا هر روز و هر لحظه که نمایندگان خود را جلوی دوربین خبرگزاریها و صدا و سیما میفرستد، انگشت اتهام را بهسوی مردم دراز میکند و با اشاره به تعداد جانباختگان و افزایش آمار بستریهای ناشی از مرگومیر کرونایی آنها را مقصر اصلی این موضوع جلوه میدهد و مدام از آنها گله و شکایت میکند که چرا بهرغم این همه هشدار و اخطار به رعایت پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی پایبند نیستند و در همچنان بر همان پاشنهای میچرخد که یکسال پیش( زمانی که تازه زمزمههایی از ورود ویروس چینی به کشور شنیده میشد و کسی نمیدانست سوغاتی چینی چیست و تا کی قرار است گریبانمان را بگیرد) میچرخید.
با پیوستن شادمهر عقیلی، خواننده مشهور ایرانی، به بازار شرطبندی و قمار آنلاین، انتقادها و نگاه به این سایتها و نحوه فعالیت آنها بیش از هر زمان دیگری موردتوجه قرار گرفت؛ سایتهایی که سرورها و گردانندگان آنها در خارج از کشور قرار دارند، اما بهراحتی از طریق درگاههای بانکی و استفاده از حسابهای اجارهای به فعالیت میپردازند و با تبلیغات خوش آب و رنگ و همچنین وعده وعیدهای متفاوت کلاه افراد را برمیدارند و آنها را وارد فرایند قمارآنلاین میکنند و از طرف دیگر، با گردشهای مالی میلیاردی در کازینوهای آنلاین خود، پولهای نجومی به جیب میزنند. مرتضی پدریان، کارشــــناس
رسانه و آسیبشناس، در گفتوگو با «اصفهانزیبا» به تحلیل پدیده قمارآنلاین و همچنین نقش سلبریتیها در جذب افراد به این پدیده پرداخته است.
بتی فریدان، در کتاب «راز ورزی زنانه»، به رسانهها و همدستان دیگرشان، ازجمله چیزی که امروزه در ادبیات تخصصی به آن گفتمان پزشکی و گفتمان روانشناسی مرسوم میگوییم، از یک منظر مهم میتازد. صحبت اصلی فریدان در آن کتاب بر سر آن است که تمامی اینها که نامشان برده شد، با استفاده از قدرتی که دارند، شمایلی از زن آرمانی تصویر میکنند که کاملاً منطبق با الگوی مرسوم از زن ایدئال است، زنی کاملا در خدمت امیال مردانه (در تمام سطوح ساختاری).
دو عبارت «فمتریپ» و «فمتور» که این روزها اینهمه در بوق و کرنا میشوند، چه معنایی دارند؟! حالا که بر طبق ابلاغیه وزارت میراث، 31 استان کشور باید فمتورهایی برای معرفی استانشان به استانهای دیگر برگزار کنند، چه اقداماتی انجامشده و چه کارهایی باید برای بهبود کیفیت فمتورها انجام شود؟ سوالات بسیاری در این زمینه مطرح است که بخشی از آنها در یک گفتوگوی زنده اینستاگرامی مطرح شد. محمدابراهیم لاریجانی، مدیرکل سابق بازاریابی و تبلیغات وزارت میراث در این یک گفتوگو به سوالات فاطیما کریمی، خبرنگار خبرگزاری مهر، پاسخ داد.