بایگانی برچسب شاهنامه خوانی
NONE
09:33 - 4 آبان 1400

جشن هزاره فردوسی و علایق ادبی بین مملکتین

در نوشتار قبلی، به مهرماه 1313 هجری شمسی سفر کرده و در صفحات اخگر، روزنامه محلی اصفهان در آن روزگار، اخبار مربوط به یک رویداد مهم فرهنگی در ایران و جهان را دنبال کردیم. رویدادی با نام «جشن هزاره فردوسی» که در هزارمین سالگرد تولد این شاعر بزرگ پارسی‌گوی، به مرکزیت ایران و هم‌زمان در دیگر نقاط جهان، به وقوع پیوست. اکنون ادامه سفر را پی می‌گیریم تا به مهرماه 1313 برگردیم و چگونگی برگزاری این جشن در اصفهان را به تماشا بنشینیم:

NONE
15:52 - 17 مرداد 1400

زیستن در قرن جدید و آمیختگی با شاهنامه

«آوای شما نارساست! سپس به هنگام با شما، خود سخن خواهم گفت. اکنون ناشدنی است!» این جملات را در سال 367 هجری قمری نمی‌شنوم. کتابی جلویم باز نیست و این کلمات، عبارات آن کتاب نیست. وسط مردادماه 1400 است. تماسی برقرار شده که صدایی به گوش مخاطب آن طرف خط نمی‌رسد. مردی که این سخنان را می‌گوید، مخاطب گفت‌وگوی اصفهان زیبا آنلاین و به قول خودش شاهنامه گزار است. کسی که از کودکی با شاهنامه بزرگ شده، در 13 سالگی شاهنامه را خوانده و اکنون که نزدیک به 33 سال سن دارد، همچنان تمام زندگی‌اش را به شاهنامه گره زده است؛ از ادبیات حرف زدنش گرفته تا حتی لباس پوشیدن، خوردن و دیگر جزئیات سبک زندگی‌اش. با احسان نادعلی، معروف به توس نوذر در مورد شاهنامه و تاثیر آن بر روی تمام جنبه‌های زندگی‌اش گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه آن را می‌خوانید.

NONE
09:18 - 14 مرداد 1400

افتتاح فرهنگ‌سرای بزرگ شاهنامه

شامگاه سه‌شنبه ۱۲ مرداد در ادامه برنامه افتتاحیه‌های شهرداری اصفهان، پروژه‌های عمرانی، خدماتی و فرهنگی منطقه 7 شهرداری اصفهان با هزینه‌ای بالغ‌بر ۱۵۶ میلیارد ریال و با حضور اعضای شورای اسلامی شهر، شهردار و مدیران شهری افتتاح شد؛ همچنین در ادامه این برنامه، عملیات اجرایی ایستگاه آتش‌نشانی واقع در خیابان هسا آغاز شد.

NONE
08:44 - 25 اردیبهشت 1400

این نامه 1012 ساله

پیش‌درآمد
دو خوش‌منظر و زیبایی (فردوسی) و (شاهنامه) چنان در هم تنیده شده‌اند که گفتن نام یکی بی‌درنگ دیگری را به یاد می‌آورد. هر ساله به یمن زادروز این ابرمرد فرهنگ پارسی، نوشتارها، گفتارها و گاهی نامک‌هایی بروز می‌کنند. از نامک‌ها که بگذریم بیشتر نوشتار و گفتار در نافه این بیت شاهنامه گرد می‌آیند که:
 بسی رنج بردم در این سال سی
                                                  عجم زنده کردم بدین پارسی

NONE
09:07 - 30 بهمن 1399

پایه‌های نهاد کودکی در اصفهان

اوایل ورودم به دانشگاه بود. پر از شور و هیجان بودم و دنبال فعالیت‌های مدنی و اجتماعی، اما این شور و هیجان خیلی دوامی نداشت. من ورودی سال 87 بودم و نیم‌سال دوم درس‌خواندنم به وقایع 88 و برخوردهای بعد از آن گذشت. اتفاقاتی که هنوز بعد از یازده سال، وقوعشان در من زنده است. آن روزها پر از سرخوردگی بودم. هیچ کاری به نظرم سرانجامی نداشت. انجام هر کار گروهی و تشکیلاتی به نظرم مسخره می‌آمد و دیگران هم بهتر از من نبودند، اما امیدوارتر چرا. یکی از دوستانم با همین امیدواری بیشتری که داشت، چندنفرمان را صدا زد که کاری برای مناطق محروم بکنیم.

NONE
09:14 - 30 آذر 1399

یلدای دیروز و تکنولوژی امروز

یلدا طولانی‌ترین شب سال است. نماد امید و اینکه بالاخره حتی بعد از این همه سیاهی و مدت طولانی نور و روشنایی می‌آید و پیدا می‌شود؛ ولی وقتی تنهایی و دور از همه، این زمان بیشتر می‌شود، طولانی‌تر و شاید وهم انگیزتر. به خاطر همین است که طبق عادات و رسوم، ما ایرانی‌ها دور هم جمع می‌شویم. همدیگر را می‌بینیم و برای اینکه زمان طولانی طی شود و احساس نشود، برای هم قصه و شعر می‌خوانیم و سرگرم می‌شویم.

NONE
06:37 - 30 مهر 1399

تاریخ پرماجرای قهوه‌خانه‌نشینی

چه بخواهیم، چه نخواهیم، قهوه‌خانه‌نشینی را می‌توان بخشی از میراث معنوی (ناملموس) ایرانیان دانست. امروز این سنت بیشتر در میان جوانان رواج دارد که آنجا را به‌عنوان پاتوقی برای نشستن و گفت‌وگوکردن انتخاب کرده‌اند. دلیلش هم آن است که هنوز «مکان عمومی» جایگزینی برای این دورهمی جوانان به وجود نیامده است.