بایگانی برچسب عرفان
علامه مجلسی و بهره‌گیری فراگیر از صحیفه سجادیه
11:00 - 16 بهمن 1403
چرا به صحیفه سجادیه نیازمندیم؟

علامه مجلسی و بهره‌گیری فراگیر از صحیفه سجادیه

صحیفه سجادیه تا سده یازدهم هجری، بیشتر در میان خواص و دانشوران رواج داشت، اما با تلاش‌های عالمان بزرگی مانند مولی محمدتقی مجلسی، علامه محمدباقر مجلسی و شیخ بهاءالدین عاملی، به میان عموم مردم راه یافت و روزبه‌روز بر محبوبیت و تأثیر آن افزوده شد.

گویی که وارد بهشت شدم!
11:20 - 5 دی 1403

گویی که وارد بهشت شدم!

نوشتن درباره «غلامحسین ابراهیمی دینانی» کار سختی است؛ نه از این حیث که شرحی بر اوضاع و احوال او باشد؛ بلکه از آن روی که او حکیمی است که واژگانش را به حکمت مزین می‌کند و سخنانش را به عرفان و معرفت و حیرت گره می‌زند.

آشتی فلسفه و عرفان؛ از اصفهان تا حلب
11:23 - 9 مرداد 1403
مروری بر زیست و زمانه و آثار شهاب‌الدین سهروردی؛ اندیشمندی که در سهرورد زنجان متولد شد در اصفهان تحصیل کرد و در حلب به قتل رسید

آشتی فلسفه و عرفان؛ از اصفهان تا حلب

سرزمینی که ساکنانش از نخستین پیشگامان فرهنگ و از پایه‌گذاران عرصه مدنیت و تمدن محسوب می‌شوند، قطعا دانشمندان، حکیمان، فلاسفه و هنرمندان بی‌شماری را در دامن خود تربیت کردیم که کتابخانه‌های بزرگ جهان از آثار گران‌سنگ آنان متبرک و مزین است.

سرسلسله عرفان شیعی پس از عصر صفویه
10:24 - 11 دی 1402
آشنایی با اقدامات آقامحمد بیدآبادی در زمانه بحران عرفان و حکمت در اصفهان

سرسلسله عرفان شیعی پس از عصر صفویه

دانشمند ذوفنون، عارف وارسته، آقامحمد بیدآبادی از عالمان ممتاز و سرشناس سده دوازدهم هجری است. بیدآبادی در علوم مختلف عصر خود صاحب‌نظر بود؛ ولی امتیاز ویژه او، سرآمدبودن او در خلق‌وخوی اخلاقی بود و همین شاخصه، او را دارای نفسی تأثیرگذار نموده و شاگردان زیادی در محضر او معرفت‌اندوزی نموده و از حضیض عالم خاکی به ذروه عالم ملکوت رهنمون گشتند.

مضمون عمیق، روایت روان
11:38 - 11 تیر 1402
آشنایی با جایگاه و سبک ادبیاتی صائب تبریزی:

مضمون عمیق، روایت روان

در تقویم جمهوری اسلامی ایران، ۱۰ تیر به‌عنوان روز بزرگداشت صائب تبریزی به ‌ثبت ‌رسیده است. صائب تبریزی از آن دسته شعرای جریان‌سازی است که به‌‌رغم ایجاد تحول و بالندگی در مضمون‌پردازی ادبیات فارسی، از شهرت و مقبولیتی برجسته برخوردار نبوده است.

NONE
16:26 - 5 مرداد 1399

فلسفه شهر و زیستن

«شهر محل سکونت»؟ هر فرمی که پر کردیم، با این پرسش ساده پرتکرار روبه‌رو شدیم و بی‌وقفه آن را پاسخ دادیم؛ اما سؤالی نبود که از ما بپرسد: «در شهر محل سکونت خود چقدر سکنی گزیده‌اید؟» مهم‌تر از آن، کسی از ما نپرسید: «در شهر وجودتان چقدر قرارگرفته‌اید؟ آن عالم، آن ساحت، آن افقی که در آن نفس می‌کشید، کجاست و مختصاتش چیست؟» ما هم به آن فکر نکردیم! به پاسخ‌های بی‌درنگ و به تکرار افتادیم و از انتخاب جا ماندیم، انتخابی که قول داده بودیم برایش روی زمین بیاییم و باشیم. «بله» گفته بودیم که سکنی گزینیم و مسئولیت بودنمان را بپذیریم.