واژه «دخترم» از زبانش نمیافتد؛ وقتی لابهلای حرفهایش از هفتسال مادریکردن برای «جانا» حرف میزند؛ دختری که شرایطش با خیلی از کودکانی که در دور و اطرافش زندگی میکنند متفاوت است.
نوروز بزمی ماندگار است که نامش با واژگان خنده و گشایش و خرمی سرشته است؛ اما نه همیشه. گاهی رنگ غصه به خود میگیرد و بغضی فروخورده میشود.
دفعه قبل، گوشه پیراهن نازی پاره شده بود. دفعه قبلتر، کش موی سرش کنده شده بود و دفعه قبلتراز آن گوشوارههایش تابهتا شده بودند.
سال رو به اتمام است و حدود دوماه و ده روز دیگر 1402 به پایان خود میرسد؛ اما هنوز خبری از تعیین تکلیف دستمزد کارگران نیست؛ اتفاقی که البته مسبوق به سابقه است و حالا دیگر به یک روال همیشگی تبدیل شده.
پرداختنکردن عیدی به معلولان، اما صدای عباس مقتدایی، نماینده مردم اصفهان را هم بلند کرد؛ عیدی که البته به تمامی کارکنان دولت پرداخت شد و در این میان تنها کسانی که عید را با دستهای خالی به سر بردند، معلولان بودند.