بر اساس یک قاعده منطقی، میزان مشخصی از امکانات طبـیعی، زیستمحیطی و شهری برای حجم مشخصی از جمعیت یک محدوده به نام روستا یا شهر قابلیت پاسخگویی دارد و اگر حجم جمعیت از میزان امکانات فراتر برود، چرخه بده بستان مردم با امکانات موجود برهمخورده و مشکلات کوچک و بزرگ یکبهیک به دنبال همدیگر بروز میکنند. این وصفالحال شهر اصفهان در یکیدو دهه اخیر است! شهری که بهواسطه حمل وزنههای سنگینِ کارخانههای صنعتی بر شانههای نحیفش، یک از مقصدهای مهاجرت در دو سه دهه اخیر بوده و بیشازحد توان و ظرفیتش از مهاجران خود میزبانی کرده است. اما حال که به وضعی چنین نگرانکننده دچار شده، بد نیست بپرسیم جایدادن جمعیتی فراتر از توان این شهر در آنچه مضراتی را عاید شهر و مردمانش کرده، به دنبال خود چه پدیدههایی را به همراه داشته است؟