«از اینجا رانده و از آنجا مانده!» این گزاره حکایت اتباع افغانستانی است که جنگ و شرایط نابسامان سیاسی، زندگی در افغانستان را برای آنها سخت و غیرممکن کرده و سبب شده تا دههها پیش، پدرانشان چمدان ببندند و ناگزیر به کشور دوست و همسایه که ازقضا اشتراکهای مذهبی و دینی و زبانی بسیاری با یکدیگر دارند، کوچ کنند و در آن ماندگار شوند؛ کشوری که حالا، اگرچه برای بسیاری از افغانها حکم وطن دارد، اما تبعیض، تحقیر و محدودیت و نبود قانون مدونی که مهاجران به واسطه آن بتوانند زندگی آرام و بیدغدغهای را داشته و از حداقل حقوق شهروندی برخوردار باشند، آنها را در تنگنا گذاشته و دست و پایشان را برای انجام جزئیترین امور روزمره بسته است. این محدودیتها بهویژه برای آن دسته از اتباعی که تمایل به انجام فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی در ایران دارند، نمود بیشتری دارد. این گزارش، روایتهایی است از زبان افاغنهای که در عرصههای مختلف مشغول فعالیت هستند؛ اما از موانع پیش رو و سنگاندازیهای متعدد، گلایه دارند. مخرج مشترک حرفهای آنها را که بگیریم به نبود قانون مدون در رابطه با زندگی مهاجران افغانستانی در ایران و رویکرد نامطلوب مسئولان درباره آنها میرسیم.