زمانی که جنگ آغاز شد، چیزی به اسم تغذیه یا بهتر بگوییم واحد و قسمت تغذیه در مناطق عملیاتی وجود نداشت.
مستند «راویان» نگاهی به اثربخشی واحد تبلیغات، مظلومیت و کمتر دیده شدن نیروهای این واحد و وظایف و مسئولیتهایشان در طول جنگ هشتساله دفاع مقدس و بهطور ویژه نگاهی به زندگی سردار شهید علی جنگعلی، قائممقام (معاون) تبلیغات لشکر ۱۴ امام حسین (ع) دارد.
در دوران جنگ، مسئله تغذیه نیروها بهخصوص تأمین نان، اهمیت زیادی داشت. آشپزخانه ممکن بود دو وعده یا یک وعده باشد؛ ولی لشکر هر سه وعده به نان نیاز داشت.
علیرضا آن روز و موقع بمباران زاغه مهمات، دویده بود سمت ساختمانی که دم درب ورودی شهرک قرار داشت تا با تلفنی که کنار پنجره ساختمان بود، بیسیم بزند و به فرماندهی اطلاع بدهد که دارند زاغهها را میزنند.
نه از مین و دم و دستگاه آن سر رشتهای داشت و نه اصلافکرش را میکرد که شاید روزی مهمترین سکانس زندگیاش در خطرناکترین میدان جنگ، یعنی «میدان مین» رقم بخورد. تجربه فعالیتش در کردستان و سیستان و بلوچستان اما پایش را به گروه «تخریب» باز و او را یکی از اعضای گروه نه نفره آنها و یک «تخریبچی» کرد. چیزی نمیگذرد که با انواع مینها، میدانها، موانع و تاکتیکها آشنا میشود و در چند سانتیمتری خطر، کاشتههای مرگ را در «میدان مین» برداشت و خنثی میکند. او اما با مینهای «گوجهای، والمری، ضدتانک»، سیم خاردارهای «فرشی، حلقوی، کفشکی، پومر» و «سیمچین، سرنیزه، سیخک، شبنما و نوار علامتگذاری» رفاقتی دیرینه دارد.
«رحیم حقشناس»، مدتها بود دلش میخواست در جبهه حضور داشته باشد، اما بهخاطر جثه ضعیفش او را قبول نمیکردند. مخالفت خانواده هم بود. دلیل داشتند: سه پسر دیگر خانواده در جبهه بودند و رحیم میشد چهارمین فرزند خانواده حقشناس که میخواست برود بجنگد. بهرغم مخالفتها سال 64 از شهرستان برخوار به منطقه جنوب اعزام میشود و در آخرین روزهای سال 65، با جانبازی 70 درصد نزد خانواده بازمیگردد.
شماره جدید ماهنامه بیسیمچی (تیر و مرداد و شهریور) در آستانه چهل و یکمین سالروز بزرگداشت هفته دفاع مقدس با نگاهی ویژه به شهرک دارخوین؛ تنها شهرک رزمندگان لشگر 14 امام حسین (ع) با عنوان «غریبستان» منتشر میشود. به گزارش اصفهانزیبا، در مقدمه پرونده شماره جدید بیسیمچی با موضوع شهرک دارخوین آمده است: «نام شهرک دارخوین شاید برای ما جنگندیدهها آنقدر آشنا نباشد اما بچههای لشگر 14 امام حسین (ع) خیلی خوب این شهرک و تمام خاطراتش را به یاد دارند؛ سرزمینی که اگرچه این روزها اثری از آن نیست و متأسفانه به دست فراموشی سپرده شده است، اما در روزهای داغ جنگ، زنده بود و زندگیها بخشید… .