شمعهای تولد 70 سالگی را که فوت کرد، بچهها خواستند چشمانش را ببندد و آرزو کند. آرزوی عبدالله را آن روز کسی نشنید. غم چشمهایش را پشت لبخندهای زورکی پنهان کرد تا به روی خود نیاورد که سالهاست شادی برایش رنگ باخته؛ شاید از آن روز که با هزار و یک خیال پا به سن گذاشت، ولی فقر و نداری او را شرمسار خانواده کرد؛ نه یک بار و نه دو بار که به وسعت چین و چروکهای روی پیشانی: «از ته دل از خداوند خواستم که هیچ مردی به سنوسال من را شرمنده زن و بچه نکند.» دستهای زمخت و تاولزدهاش راوی عمر رفته است؛ پیر از زمانه و رنجور از زندگی: «زانودرد امانم را بریده. فشارخون و مرض قند دارم.
ایران دارد پیر میشود و آهنگ رشد جمعیت آن بهسوی صفرشدن، نزدیک؛ مسئلهای که در دهههای گذشته از سوی جمعیتشناسان هشدار داده شده بود و حالا با توجه به آمار پایین تولد و ازدواج، تشدید شده است. دکتر شهلا کاظمیپور، استاد جمعیتشناسی دانشگاه تهران، در گفتوگو با اصفهانزیبا پیشبینی میکند: «تا سی سال آینده، جمعیت ایران به صد تا صدوده میلیون نفر افزایش مییابد و جـمــعـیــت هــشـتمــیـلیــوننفری سالمندان نیز، بیستمیلیون نفر خواهد شد.»