بایگانی برچسب معرفی تئاتر
NONE
12:15 - 2 بهمن 1400

ناشناس‌های آشنا

ما صورت‌های آن‌ها را نمی‌بینیم. نه به این دلیل که دیگر صورتی ندارند، یا اینکه کلاه‌های بزرگ شنل‌های سنگین، تمامی صورتشان را پوشانده است؛ بلکه به این دلیل که افرادی، درزمانی تصمیم داشته‌اند این صورت‌ها را از دفتر تاریخ پاک کنند. غافل از این‌که جنگ‌ها پایان می‌یابد، هیاهوی پرآوازه قدرت‌های پوشالی اُفول می‌کند و ماه، کم‌کم از پشت ابر بیرون می‌زند. این برگ برنده‌ای است که تاریخ، از ورای عبور زمان، همیشه در چَنته دارد و آن را در پرده‌برداری از چهره «ناشناس شماره 12» برای نظاره گران و بازماندگان، رو می‌کند.

NONE
09:40 - 12 دی 1400

نمایش گالیله، پیشنهادی برای تئاتر اصفهان

نمایش گالیله یک نمایش تاریخی نیست چرا که گالیله شخصیتی  فقط برای یک دوره تاریخی نیست. او گالیله همه دوران هاست…
اجرای محمد بزرگ زاد از گالیله اجرای نمایشنامه شناخته شده برشت نیست برای همین با هوشیاری نمایش گالیله نامیده شده نه زندگی نامه گالیله. در این یادداشت دو هدف یا دو پرسش را پی می گیرم یک اینکه اجرای بزرگ زاد چه نسبتی با نمایشنامه معروف برشت دارد ؟ دوم اینکه این اجرا در جغرافیای فرهنگی اصفهان چه اهمیتی دارد؟

NONE
13:00 - 7 دی 1400

یک اتفاق ساده فاجعه‌بار

در اولین مواجهه با نمایش « یک اتفاق ساده در یک زندگی بی‌نهایت معمولی »، تجربه‌ای متفاوت برای مخاطب تئاتر رقم می‌خورد. چراکه با پیش روی پرده‌های نمایش آن‌چنان‌که  داستان جلو می‌رود، تعلیق به اوج خود می‌رسد و زمان گره‌گشایی فرامی‌رسد، تماشاگر نیز از جایگاه خود خارج‌شده و در جایگاه هیئت منصفه می‌نشیند. درواقع تماشاگر، در هجوم نفس‌گیر دیالوگ‌های پرده اول، از واقعه برهم زننده نظم اولیه درام آگاه می‌شود و همچون قهرمان بی‌پناه تراژدی، در مسیر تغییر قرار می‌گیرد تا به وضعیت ثانویه دست یابد. این ترفندی است که گروه نمایشی زاوش، با چیدمان جایگاه تماشاگران در دو سوی صحنه به کار می‌بندد تا بیشترین اصطکاک میان حس مخاطب و رویداد تئاتر رخ دهد.

NONE
14:28 - 22 آذر 1400

از پشت پنجره‌ی بسته و پرده‌ی کشیده به کجا می‌شود نگریست؟

آدم‌هایی پشت پنجره‌اند و به جایی نگاه می‌کنند. اصلا نگاه نمی‌کنند. از پشت پنجره‌ی بسته و پرده‌ی کشیده کجا را می‌شود دید؟ آن هم پنجره‌ی بسته‌ای که فقط یک لحظه یکی از پره‌های پرده را دستی کنار می‌زند و به بیرون نگاه می‌کند. به بیرون نگاه می‌کنند یا به درون خود نگاه می‌کنند این‌ها؟ کاوه این سوی پنجره‌ی بسته غرق رویاست. سیاوش و لیلا پشت پنجره بسته چقدر اجازه می‌دهند ما آنها را بشناسیم یا آنها بیرون از خود را بشناسند تا واقعیت پیرامونی را ببینند ؟ تصویر پنجره‌ها و آدم‌های پشت پنجره  با همه‌ی شباهتشان به پنجره‌ها، خبر جدایی از یکدیگر را می‌دهد.