بایگانی برچسب معرفی شغل
NONE
09:44 - 2 تیر 1400

میزبانی روی ابرها

«ظهر بخیر خانم‌ها و آقایان. با درود به روان پاک بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران از طرف هواپیمایی… خلبان حجازی و سرمهماندار فولادگر و سایر کارکنان این پرواز، ورود شما را به هواپیمای ایرباس 300 خوشامد می‌گویم. شماره پرواز 1043 و مقصد ما… است. مدت این پرواز سه ساعت تعیین شده است و تا ارتفاع 33 هزار متر از سطح زمین پرواز خواهیم کرد. لطفا توجه داشته باشید که کشیدن سیگار و استفاده از تلفن همراه در طول پرواز ممنوع است. لطفا کمربندهای مخصوص پرواز خود را ببندید وپشتی صندلی خود را به حالت عمودی اولیه برگردانید، میز جلوی خود را ببندید و پوشش نورگیر پنجره‌ها را بالا بکشید. متشکرم.»

NONE
09:23 - 24 دی 1399

شیرجه در آتش

عید سال 1393 است. مکانی به اسم باغ فدک در اصفهان را برای اسکان مهمانان نوروزی تدارک دیده‌اند. همه مسافران بعد از گشت و گذار در شهر، شب را در این باغ و در چادرهای مسافرتی مخصوص خودشان می‌گذرانند. هوا سرد است و برای پناه از این سرما، فکر برخی سمت این می‌رود که در چادرهایشان به وسیله پیک‌نیک یا منقل، آتشی روشن کنند. این فکر خطرناکی را که در فکر مسافران سرمازده است، آتش‌نشان‌ها زودتر می‌خوانند و برای همین وظیفه خودشان می‌دانند که تمام شب را به وسیله یک دماسنج بالای سر چادرها کشیک دهند. این مأموریت آن‌ها در شب‌های عید است.

NONE
09:32 - 26 شهریور 1399

عطر خوب قهوه، طعم خوش شِیک

وقتی حوصله‌مان سر می‌رود یا وقتی بخواهیم خودمان را از روزمرگی نجات دهیم، یکی از اولین گزینه‌های انتخابی که به ذهنمان می‌رسد، رفتن به کافه است. کافه رفتن در این روزها تبدیل به مکانی چندکاره شده است. مکانی برای دیدار با دوستانمان، مکانی برای گفت‌وگوهای جدی کاری یا درسی، مکانی برای حوصله سرنرفتن، مکانی برای امتحان کردن و خوردن خوراکی‌هایی که شاید در خانه به آن دسترسی نداریم و…. خیلی کم و انگشت‌شمار است زمان‌هایی که به کافه می‌رویم و به ما خوش نمی‌گذرد. برای همین برای یک‌بار هم که شده به فکر این افتاده‌ایم که: «چه خوب می‌شد اگر ما هم در یک کافه کار می‌کردیم.» به آدم‌هایی که در کافه کار کرده‌اند نگاه می‌کنیم و به‌نظرمان می‌رسد که شغل هیجان‌انگیزی دارند. کار کردن در محلی که پر از عطروطعم‌های خوب است و صدای موزیک و خنده در آن می‌پیچد، هوس برانگیز است. برای همین ما برای این شماره از صفحه نوجوان به یک کافه رفتیم و از دو باریستایی که در آن کافه کار می‌کردند خواستیم تا درباره شغلشان برایمان توضیح دهند.