در طرح جدید قانون مهریه، ممنوعالخروجی بدهکاران دیگر بهصورت خودکار اجرا نمیشود. از این پس، فقط با حکم مستقیم دادگاه و دلایل موجه میتوان چنین محدودیتی را اعمال کرد.
چهارم فروردین امسال عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس از اصلاح قانون مهریه و کاهش سقف آن از ۱۱۰ سکه به ۱۴ خبر داد؛ موضوعی که در شبکههای اجتماعی بهویژه ایکس، بازخوردهای زیادی به همراه داشت.
صحبت نماینده مجلسی از کاهش سقف مهریه از ۱۱۰ به ۱۴ منجر به واکنشهای تندی شد. واکنشهایی که برخی از بانوان را برانگیخت.
ضربالمثل «مهریه را کی داده و کی گرفته» از قدیم ورد زبان خانوادههای دختر و پسر در زمان ازدواج بوده است؛ اما باید توجه داشت که مهریه جزو حقوق مادی بهرسمیت شناختهشده در سند ازدواج است و زنان هر زمان بخواهند میتوانند برای دریافتش اقدام کنند.
اصلاح قانون مهریه طرحی که در کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس یازدهم کلید خورد و علیرغم اینکه چندین بار در دستور کار مجلس پیشین قرار گرفت، اما هرگز به تصویب نرسید.
گرانی طلا و قیمت سکه در سال جاری، باعث افزایش تعداد شکایتها و به اجرا گذاشتن مهریه از سوی برخی از زنان شده است؛ موضوعی که باعث شده بهارستاننشینها به این فکر بیفتند که برای حل مشکل مهریه و ناتوانی در پرداخت آن از سمت مردان و همچنین کاهش تعداد زندانیان مربوط به آن، بار دیگر حذف مهریههای سنگین را مطرح و عزمشان را در اینباره جزم کنند. در همین راستا چندی پیش، سخنگوی کمیسیون قضایی خبر از طرح جدید مجلس مبنی بر حذف زندان برای مهریههای بیش از پنج سکه داد و علت آن را افزایش قیمت سکه و لزوم زندانی نبودن مردان برای کار کردن و پرداخت مهریه بیان کرد.
اینکه ما در نظامهایی نابرابر زندگی میکنیم چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد. تقریبا میتوان گفت سازوکار اجتماعی و اقتصادی در تمام دنیا بهشدت نابرابر و بهطور عامدانه بر تقسیم غیرعادلانه مزایا بنیان نهاده شده است؛ اما این پرسش همیشه مطرح بوده است که چرا ما به نابرابری معترضیم اما به نابرابری جنسیتی خیر؟
آمارها میگویند 97درصد طلاقهای رایج کشور «توافقی» است. این پدیده که به دنبال گذر از دالان پیچاپیچ طلاقهای سنتی و پایین آمدن آستانه تحمل زوجها ایجادشده، حاصل نوع رفتار توأمان پخته و ناپخته زن و مرد در شناخت الگووارهای ذهنی و واقعی زناشویی است. گفته میشود طلاق توافقی در روزگار حال نشان از نوعی عقلانیت در خروج از خشونت و رفتارهای پرخطر در حریم خانواده نیز دارد. یک جامعهشناس پدیده طلاق را فسخ قرارداد رابطه جنسی تعریف میکند، همانگونه که ازدواج را قراردادی میان دونفر بهمنظور التذاذ جنسی میداند.