عقیدهای منسوخ وجود دارد مبنی بر اینکه سینما چیزی جز حاصل کیفیات بصری و صوتیاش نیست و فیلم را میتوان تنها به واسطه آن چیزی که روی پرده دیده و شنیده میشود قضاوت کرد. چنین عقیدهای، انفعالات یک فیلم را تنها به کیفیات بصری و صوتی محدود میکند و قابلیتهای تماشاگران برای ادراک حسی را نادیده میگیرد. قابلیتهایی که مستقل از امور ادراکشدنی فیلم است و بدین لحاظ انفعالات سینمایی قوایی از فیلم است که از خصوصیات بصری و صوتی آن فراتر میروند. این واقعیت که شرط ضروری برای کیفیات زیباییشناسانه فیلم، وجود عنصرهای خوشترکیب بصری است، به این معنا نیست که هر گونه خصیصه زیباییشناسانهی ویژهای اساساً از راه یک یا چند عنصر بصری فراهم میآید.
زخم کاری» تا اینجا پرتماشاگرترین سریال شبکه نمایش خانگی در سال 1400 است. سریالی که تلاش کرده تا به لایههای کمتر پرداختهشده سریالسازی در ایران ورود کرده و ذهن مخاطب ایرانی دوستدار درامهای مافیایی رازآلود را مشوش کند. گرچه یکی از امتیازهای سریال نیز تجمیع این مؤلفهها در یکدیگر است. یعنی سریالی که هم تم خانوادگی و زناشویی قدرتمندی دارد، هم نکتههایی برای مخاطبان آثار مافیایی و دوستداران آلکاپونبازی داشته باشد، هم رگههایی از عشق و خیانت در خود ببیند و هم نقدی بر جامعه روز کشور باشد.
سال 1399 تحت تأثیر شیوع ویروس کرونا سیوسومین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان شکل تازهای از برگزاری را تجربه کرد که طبیعتاً موافقان و مخالفانی داشت. شکلگیری هسته برپایی آنلاین جشنوارههای سینمایی از بهار۹۹ باهدف حمایت از تولید و توسعه نرمافزاری بومی بهمنظور راهبری رویدادهای آنلاین سینمایی و دبیرخانهای الکترونیک با اتکا به توانمندیهای داخلی، آغاز شد. پیادهسازی بخشی از این پروژه، پیشتر توسط تیمی از برنامهنویسانی که با جشنواره همکاری داشتند، شکلگرفته بود؛ لذا تکمیل این کار، متناسب با اقتضائات برگزاری یک جشنواره بینالمللی و با هدف تأمین نیازمندیهای دبیرخانه جشنوارههای سینمایی کشور، در دستور کار بنیاد سینمایی فارابی قرار گرفت که با گذشت چند ماه کار مستمر و فشرده، شهریور۹۹، فاز نخست آن در جشنواره فیلم کودک، مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
فصل اول سریال «میخواهم زنده بمانم» به پایان رسید؛ سریالی که در میان شمار نسبتا چشمگیر سریالهای ساختهشده ایرانی و با ارائه یک روایت نسبتا اجتماعیسیاسی و تا حدودی عاشقانه مخاطبان زیادی را به خود جذب کرد. سریال میخواهم زنده بمانم از منظر سیاست و بررسی ساختارهای قدرت خرد و کلان، سریال کاملا سیاسی و در بخشهایی عاشقانه است. سریالی که با صدای بلند قرار است زنده بماند، در بلا و گرفتاریهای انسانهای گرگصفت غرق نشود و روایت کند.
طی هفته گذشته، حاشیههای توقیف 30 ساعته «میخواهم زنده بمانم» داغترین بحث شبکه نمایش خانگی بود. سریالی که ابتدای هفته را با شائبه توقیف آغاز کرد، در میانه هفته توقیف شد و در انتهای هفته نیز مشکلش رفع و منتشر شد. مقوله توقیف و ممیزی در سینما و شبکه نمایش خانگی، بحث چندان جدیدی نیست و دیگر مخاطبان و سینماگران، بر روی تمامی ابعاد این اتفاق آشنایی کامل دارند. اما آنچه سبب شد تا موضوع توقیف موقت «میخواهم زنده بمانم» اینچنین برسر زبانها بیفتد، دستور به توقف پس از 14 قسمت پخش بود. اتفاقی که تاکنون مشابه چندانی نداشته و این شاید برای نخستین بار است که یک سریال پس از انتشار 14 قسمت، اینگونه تهدید به توقف شده و از گردونه پخش کنار برود.
شبکه نمایش خانگی تا ابتدای نیمه دوم دهه 90، حالوروز چندان خوشایندی نداشت. برنامهریزی میانمدت این مدیوم برای پا گذاشتن به عرصه تولید، عملا به شکست انجامیده بود و تمام رزومه درخشان خود را معطوف به ابتدای دهه 90 و تولیداتی چون «قلب یخی» میدید. در میانه دهه 90، این مدیوم با یک پسرفت آشکار، به همان رسالت چند دهه قبل خود یعنی انتشار فیلمهایی که اکران عمومی خود را به پایان رسانده بودند، بازگشت.
سیوسومین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان در شهر سی وسهپل به تجربهای ناب در میان سیو دو جشنواره گذشته بدل شده است. این جشنواره کودکانه هم اکنون نخستین رویداد سینمایی کشور و منطقه به حساب میآید که به صورت کاملا آنلاین برگزار میشود و تجربه متفاوتی را برای ورود آثار سینمای ایران به رسانههای جدید رقم زده و مفهوم جشنواره، مخاطب، داوری مردمی و… را در این دوره دچار دگرگونی اساسی کرده است.