در ادبیات تعلیمی هدف اصلی آموزش بوده است؛ اما در ادبیات خلاق، نوآوری و ابتکار، درک لذت و تجربه زیباییشناختی هدف اصلی محسوب میشود. ادبیات و هنر خلاقانه بهصورت اختصاصی و برای کودک تولید میشود.
از وقتی چشم به دنیا باز میکنیم اتفاقاتی پیرامونمان رخ میدهد و شرایطی برایمان بهوجود میآید که باعث میشود بهصورت ناخودآگاه ذهنمان بین ما و زندگی دیگری خط پررنگی بکشد. «همکلاسیام درسش خوب نیست، پس ما باهم فرق داریم.»، «همسایهمان از ما پولدارتر است، پس دخترش با من بازی نمیکند.»، «پسری که در باشگاه است، کمشنواست، پس نمیتوانیم باهم دوست شویم.» این خطهای پررنگ باعث مرز و جدایی بین ما و دیگران میشود. مرزهایی که ما را از دوستی و همدلی با دیگری محروم میکند و باعث میشود خودمان یا طرف مقابلمان را در یک بُعد زندگی ناتوان ببینیم؛ اما کتاب «جهان مال من است» قضیه را برعکس کرده است.
همزمان با هفته ملی کودک کـه از 16 تا 22 مهر در سراسر کشور بهصورت حضوری و مجازی برگزار شد، آیین رونمایی از کتاب «حقنگاری کودکانه» روز 22 مهر به میزبانی معاونت شهرسازی و معماری شهرداری اصـفـهـان در محل کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان برپا شد. در این آیین، محمود عباسی، دبیر مرجع ملی کـنــوانــسـیـــون حــقـــوق کـودک (وزارت دادگستری)، ضمن تقدیر از تلاش شایسته اصفهان برای برگزاری مسابقه بینالمللی نقاشی «حقوق کودک از نگاه کودک» که آثار برگزیده آن در این کتاب منتشر شده، اصفهان را الگویی در زمینه تبدیل به شهر دوستدار کودک برای سایر شهرهای کشور دانست و از شهرداری اصفهان درخواست کرد تا دبیرخانه دائمی این مسابقه در اصفهان دایر شود.
اولین بار که کتابهای «ماجراهای بچههای بدشانس» را بخوانید، واقعا باورتان میشود که چنین اتفاقهایی افتاده یا حداقل سه خواهر و برادر شبیه آنها در گوشهای از دنیا ماجراهایی مشابه را گذراندهاند. البته اگر کم سن و سال یا در اوایل نوجوانی باشید! با خواندن دوباره این سری کتاب، میفهمید که رخ دادن چنین اتفاقهایی خیلی دور از ذهن است. هر چند لمونی اسنیکت اصرار دارد که این ماجراها واقعی هستند و خودش به دنبال تحقیق و پیگیری در مورد سرنوشت سه بچه یتیم رفته. رمانها هم جوری نوشته شدهاند که ادعاهای نویسنده را در مورد بودلرها باور کنید.
اولین رویداد نوآورانه و فناورانه کتاب و کودک در اسفندماه سال گذشته در مرکز نوآوری علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه شهید بهشتی افتتاح شد. این رویداد که با هدف ایجاد آشتی میان کودکان و کتابخوانی برگزار شد، بر دریافت ایدههای نوآورانه تاکید داشت، شرایط را برای ایده پردازی و پیاده سازی ایدهها توسط فعالان حوزه کودک و دغدغه مندان این حوزه فراهم کرد.
سال 80 بود که در پارک همقرار شدیم. آن سال به همراه خانمها قریشی نژاد، عقیلی و میرخلف کنار هم نشستیم و به این فکر کردیم که طرح انجمنی با موضوع ادبیات کودکان و نوجوانان را بریزیم. هیچ وقت آن روز را فراموش نمیکنم که در کنار هلهله رود به کار با بچهها فکر میکردم. چه ذوقی داشتم از اینکه حالا میتوانم با بچهها بخوانم، بنویسم و کار کنم… انگار یک زندگی دوباره پیدا کرده بودم.