گرفتن و آوردن، معمولاً مهمترین مواجهه ما با پدیدههای مدرن در دو قرن گذشته بوده است، همچنان که درباره دانشگاه و علم جدید چنین روندی طی شد. به تعبیر دکتر رضا داوری اردکانی رفتیم و دیدیم که آنجا دانشگاه دارند، گفتیم ما هم میخواهیم و شروع به ساختن کردیم.
شهر اسلامی، یکی از مهمترین کلیدواژههایی است که در حوزه مدیریت شهری مطرح میشود. دکتر حسن بلخاریقهی نویسنده، پژوهشگر و عضو پیوسته فرهنگستان هنر ایران است که در زمینه فلسفه هنر و مطالعات زیباییشناسی و حکمت شرق فعالیت میکند و آثار متعددی درباره زیباییشناسی و معماری شرقی و اسلامی منتشر کرده است.
لیلا مقیمی: «ارنست هولنزر»، عکاس آلمانی، در اواخر سال 1863 میلادی به اصفهان سفر کرد. او در سفرنامه خود درخصوص اخلاق و رفتار اصفهانیها چنین مینویسد: «رفتار و اخلاق مردم اصفهان با سایر شهرهای ایران متفاوت است …
صفویه برای ما نمادی از شکوه و قدرت در تاریخ ایران است؛ شکوهی که بیش از همه در اصفهان متجلی شد و برای همیشه به یادگار ماند؛ بهطوری که بعضی از مورخان خارجی اصفهان را علیرغم همه شاهکارهای قبلیاش، شهر شاهعباس مینامند.
یکی از اوصافی که خدای متعال در قرآن کریم به خودش نسبت میدهد این است که میگوید: من هم ظاهر هستم، هم باطن! باطنبودن خدا را میشود فهمید؛ اما درباره ظاهربودنش برای انسان سؤال پیش میآید.
در مسئله شهر هوشمند مباحث زیادی باید طرح بشود؛ ازجمله اینکه ما چه نسبتی باید با آن یعنی شهر هوشمند برقرار کنیم؟ شهری که به هرحال آینده پیش روی ماست. من، حجتالاسلام رسول صادقیان و حجت الاسلام بحرینیان در گفتوگویی سه نفره با استاد اصغر طاهرزاده تلاش کردیم به معنای شهر هوشمند و الزامات آن بپردازیم.
شهر شیخ بهایی یا شهر زاکربرگ؟
اگر یکی از مؤثرین در اصفهان بگوید ما به دنبال «شهر اسلامی» هستیم، حتما پیشینیان به طعنه خواهند گفت که مگر این شهر تا به امروز اسلامی نبوده است؟
روایتهای شهری، چه بر اساس واقعیت باشند و چه براساس تخیل، میتوانند تأثیر عمیقی بر نحوه درک و ارتباط ما با محیطهای ساختهشده ما داشته باشند. قدرت روایت شهر در توانایی آن برای شکلدهی به هویت شهری ما نهفته است.
تصمیمگیری شورایی، ایدهای بود که بیش از دو سال پیش، برای چهارباغ عباسی مطرح شد و قرار بود با این رویکرد نو، خون تازهای در رگهای مهمترین گذرگاه اصفهان جریان یابد.
هدف شهرسازان عصر صفوی از طراحی و احداث خیابان چهارباغ چه بود؟ ما در نوشتار پیش رو از میان منابع دست اول آن روزگار که بیشتر سفرنامههای خارجی هستند، بدور از تحلیلهایی که جغرافی دانان و شهرسازان امروزی برای احداث چهارباغ ارائه میدهند، به بررسی هدف صفویان از احداث خیابان چهارباغ میپردازیم.
احیای بافتهای مرکزی شهرها و توسعه آن، تبدیل به مسئلهای مهم برای کارشناسان و مدیران شهری در دنیا شده است. این موضوع وقتی اهمیت پیدا کرد که شهرسازها نگاهی به پشتسر انداختند و دیدند که در طول دهههای گذشته، شهرسازی مدرن همه یا لااقل بیشتر توجه خودش را بر روی حرکت سواره گذاشته و از حفظ، ساماندهی و ایجاد فضاهای پیاده غفلت کرده، که همین غفلت به افول ارزشهای اجتماعی، فرهنگی و کاهش کیفیت محیط شهری انجامیده است.