محوطههای باستانی از مهمترین شواهد تمدنی بشری هستند. رازهای نهفته در این سرزمینهای فراموششده، هویت، فرهنگ و تاریخ هر منطقه را آشکار میسازد. محوطههای باستانی از ارکان مهم میراث فرهنگی هستند که حفاظت و پاسداری از آن یکی از مهمترین وظایف میراثی در هر کشوری است.
اگر امروز درصد قابلتوجهی از اختلالات روانی را در اصفهان داریم، بخشی از آن میتواند بهخاطر حجم حادثههای این خطه در طول تاریخ باشد. در باب روانشناسی اجتماعی، یکی از مهمترین و جالبترین فرضیههای تاریخی، فرضیهای است با عنوان «فاجعهزدگی» که درواقع تأثیر پایدار فاجعه مغول را در تاریخ سیاسی و اجتماعی و علمی ایران بررسی میکند.
واگذاری بناهای تاریخی برای تغییر کاربری آنها، روندی است که با توجه به تعدد این بناها و جلب ذائقه عمومی به بهرهبردن از آن، چندسالی است که در ایران آغاز شده است.
تاریخ اصفهان مملو از نام مشاهیر هنری، مفاخر ادبی و علمایی است كه نام ایران و ایرانی را برای قرون متمادی بلندآوازه و مشهور ساختهاند.
اصفهان گنجینهای از اسطورهها، آثار، مکاتب و استعدادهایی است که حاصل هزاران سال تاریخ و فرهنگ است.
یکی از خصوصیات جالب شهر اصفهان برخلاف بسیاری از شهرهای گرداگرد جهان با ظاهر و معماری یکنواخت و تکراری، داشتن محلههایی با روح و حال و هوایی متفاوت و منحصربهفرد است.
تاریخ هویت است؛ برای حفظ و بقای هویت ایرانیاسلامیمان و برای انتقال میراث تشیع و ارزشهای انقلابی و گفتمان سال 57 بیشک باید به سراغ تاریخ رفت و آن را بازتولید کرد. نسل امروز ما با تاریخِ معاصرِ خود بیگانه است و متأسفانه حتی دیگر امام سید روحالله خمینی را هم نمیشناسد.
محمدحسین ریاحی در پژوهندگی و تحقیقات منظم و اصولی به درجهای رسید که بدون اغراق و با اطمینان میتوان برای او عنوان «اصفهانشناس» را به کار برد؛ او در گفتوگوی خود با «اصفهانزیبا» و در پاسخهای بردبارانه و دقیقش از زندگی خویش و بهطور مشخص از زیست علمی و فرهنگیاش یاد و فعالیتهایش را در این عرصه تشریح کرد.
در دنیای تاریخنگاری اصفهان، نام محمدحسین ریاحی برای همگان آشناست؛ مردی که در اصفهان زاده شد، در همین شهر، در دل کوی و برزنش، باغها و معماری فیروزهایاش، خانههای قدیمیاش و در کنار شخصیتهای نامدار فرهنگی و علمی آن بالید.
واقعه عاشورا در منابع تاریخی همواره بهصورت مبسوط و گسترده انعکاس یافته است. این پدیده در حالی است که معمولا در ثبت وقایع تاریخی، پیروزیها، برجسته میشود و ردپایی از شکستها و ناکامیها دیده نمیشود.
موزه هنرهای معاصر و موزه هنرهای تزئینی را بهتر است با هم ببینیم كه با مقایسه آنچه در این دو موزه به نمایش در میآید، در فهم كاركرد امروزی اش موثر است و نیز با دیدن همزمان هر دو مكان تصویر واضح تری از این عمارات در ذهن شكل میگیرد.
تاریخ شفاهی نوعی از تاریخنگاری است که مورخ، خود به سراغ بازیگران یا شاهدان وقایع میرود وکم وکیف قضایا را از آنها پرسوجو میکند و مینگارد.