لیست مطالب
NONE
08:38 - 3 دی 1401

«قصه ننه‌علی»، متفاوت‌ترین روایت دفاع‌مقدس!

شاید کتاب‌های زیادی از خاطرات مادران شهدا خوانده باشید؛ اما بی‌شک «قصه ننه‌علی» متفاوت‌ترین روایت از دفاع مقدس است که خواهید خواند.  این کتاب روایت زندگی پرفراز‌و‌نشیب مادر شهیدان امیر و علی شاه‌آبادی به قلم مرتضی اسدی است که در ۱۹۲ صفحه از سوی انتشارات حماسه یاران منتشر شده است.
 
NONE
09:14 - 27 آذر 1401

اُم‌الشهدا

حاجیه‌خانم «سکینه واعظی»، پانزده سال بیشتر ندارد که به خانه بخت می‌رود و اولین فرزندش «ابراهیم» را در هفده‌سالگی به آغوش می‌گیرد، ابراهیمی که بعدها یک قهرمان ملی می‌شود! «حسن»، «فاطمه»، «محمد»، «حسین» و «عباس» هم دیگر فرزندان این مادر هستند که هر کدامشان، کارنامه پرباری را در خانواده «جعفریان» به جای گذاشته‌اند. از شش فرزند این مادر «ابراهیم»، «حسن»، «فاطمه» و «محمد» به درجه رفیع شهادت رسیده و البته «مرتضی» و «طیبه» واعظی که داماد و عروس این خانواده و البته بچه‌های خواهرش هستند نیز، به خیل شهدای این جمع می‌پیوندند. ابراهیم و همسرش طیبه؛ فاطمه و همسرش مرتضی چهار شهید این خانواده در دوران قبل از پیروزی انقلاب، در مبارزه با رژیم شاهنشاهی و در سال ۵۶ بوده است؛ محمد و حسن هم در دوران جنگ تحمیلی به شهادت می‌رسند. دو سال پیش، یعنی سوم اردیبهشت ماه 99، مادر والامقام این شهیدان که از مادران بزرگ و فداکار دیار اصفهان بود، دار فانی را وداع گفت. آنچه در ادامه می‌خوانید، گفت‌وگویی است که اسفند 93 و شش سال قبل از فوت با حاجیه‌خانم «سکینه واعظی»، انجام شده است. آنچه آن روز دیدیم، یک خانه متروکه بود در خیابان سروش و شش قاب عکس، که به نظر می‌رسید همه سهم او از سفره انقلاب باشد.
 
NONE
08:43 - 24 آذر 1401

با هم آمدند، با هم رفتند!

تنها به فاصله نیم‌ساعت، «پا» به این دنیا گذاشتند و تنها به فاصله نیم‌ساعت، «دل» از این دنیا بریدند.   شهــادت هم نتوانست بین این برادر دوقلو جدایی بیندازد؛ وقتی «با هم آمدند» و «با هم رفتند»… و این باهم‌بودن آنجا زیباتر شد که ناصر و مسعود «دست» در دست هم رفتند تا آسمان؛ تا عشق؛ تا […]

NONE
10:30 - 20 آذر 1401

«کاک مُوستِه‌فا»

«سردار مصطفی طیاره»، مسئول سازمان پیش‌مرگان مسلمان کرد، همان‌که محبوب دل‌ها شده بود؛ آن‌قدر که کردها صدایش می‌کردند: «کاک مُوستِه‌فا»؛ یعنی برادر مصطفی. مهری‌السادات معرک‌نژاد، نویسنده‌ای که سیزدهمین کتابش، به نام سردار شهید مصطفی طیاره، فرمانده دلیر اصفهانی در جبهه غرب، زده شد، سوژه کتابش را این‌طور برایمان معرفی می‌کند و می‌گوید: «ما متأسفانه سال‌هاست از غربت شهدای غرب و مظلومیتشان جا مانده‌ایم.» این نویسنده اصفهانی که البته تجربه زیادی در نوشتن کتاب برای شهدای اصفهانی دارد، اما معتقد است متأسفانه در همه این سال‌ها، هیچ کاری برای شهدای استان اصفهان نشده و ناگفته‌های زیادی از این انسان‌ها روی زمین مانده است. با این نویسنده که کتاب یکصد و نوزده صفحه‌ای‌اش به تازگی منتشر و رونمایی شده است، به گفت‌وگو نشستیم. آنچه بیشتر از همه مهری‌السادات معرک‌نژاد را در این کتاب تحت‌تأثیر قرار داده، محبت خاص شهید مصطفی طیاره است، محبتی که نمونه‌اش را قبل‌ترها در شهید عبدالله مــیــثــمــی دیده بــود، شهیدی که در هجده‌سالگی، اولین کتابش را برای او نوشت.
 
NONE
10:55 - 17 آذر 1401

«ترین» های مسجد فاطمیه

«مسجد فاطمیه»، بیش از چهار دهه است که در شمالی‌ترین نقطه شهر اصفهان و در راسته خیابانی که این روزها به «لاله» معروف است و روزگاری به «سه‌راه دولت‌آباد»، استوار و محکم ایستاده و در طول این مدت نه تنها مرکزی برای فراگیری آموزه‌های دینی، بلکه پشتوانه مؤثری برای انقلاب در سال‌های سخت و در […]

NONE
10:36 - 17 آذر 1401

مسجد فاطمیه و آدم‌هایش ادامه دارند

خودش را «حسن حاتمی» متولد اردیبهشت 1341 در کوچه سقاخانه محله طوقچی معرفی می‌کند. می‌گوید محله‌شان بین دو مسجد «خاتم‌الاوصیا» و «مسجد فاطمیه» بوده، اما سیدمرتضی امیدیان؛ حلقه وصلش به مسجد فاطمیه می‌شود؛ رفیقی که رفاقتشان از بسیج مدارس در خیابان عباس‌آباد شروع می‌شود؛ اما نیمه‌های راه، او شهید می‌شود و رفاقتشان ناتمام می‌ماند. 

NONE
09:11 - 10 آذر 1401

توپ‌چی!

فوتبال را از زمین‌های خاکی خیابان ملک شروع می‌کند؛ از تیم «پاسِ ملک»! همان تیمی که بعدها کاپیتانش شد و چندوقت بعدش هم از آنجا یک راست رفت توی تیم نوجوانان سپاهان و بعدها هم تیم جوانانش! کاپیتان حسن غازی آن قدر پا به توپ زد و خاک زمین‌های خاکی را خورد تا به روزهای اوجش در مستطیل سبز فوتبال رسید؛ به روزهایی که عضو رسمی تیم سپاهان شد و البته دعوت به تیم ملی! او اما در حساس‌ترین روزهای زندگی‌اش، انتخابش را که می‌توانست بازی در میدان ملی فوتبال و فوتبالیست حرفه‌ای شدن باشد، رها کرد و میدان جنگ را چسبید. او توپ فوتبال را زمین گذاشت و توپ دفاع از وطنش را جایگزین آن کرد تا دروازه‌های تجاوز و اشغال دشمنان را نشانه بگیرد. او در روزهای حضورش در جنگ، مسئولیت یکی از آتشبارهای توپخانه را عهده دار شد و چیزی نگذشت که در سمت فرماندهی گردان توپخانه، منصوب شد. با «زینب عطایی» نویسنده‌ای که تجربه نوشتن سه کتاب به نام‌های «دروازه‌بان»، «شقایق عاشق» و «وقت اضافه» را برای شهید حسن غازی، فوتبالیست و هافبک بااخلاق فوتبال اصفهان، سپاهان و ایران دارد، همراه شدیم تا از خاطرات و آنچه او را مصمم به نوشتن چندین کتاب برای این شهید فوتبالیست کرد، بیشتر بگوییم و بیشتر بشنویم.
 
NONE
13:12 - 6 آذر 1401

«تا پای جان» سخت؛ اما شیرین!

«تا پای جان»، بزرگ‌ترین نمایش ترکیبی دفاع مقدس است که به مدت نه شب، شهید صیاد شیرازی را در قاب خود نشاند و برش‌هایی از زندگی این سردار پرافتخار ارتش، از تولد تا شهادتش را برای مخاطبانش به تصویر کشید. امسال و به بهانه بیست‌و‌پنجم آبان روز حماسه و ایثار اصفهان، شهرداری اصفهان با همکاری و همراهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران و گروه ۴۴ توپخانه، ویژه‌برنامه‌ای متفاوت با رویکرد معرفی یک چهره از ابرقهرمانان ایرانی در طول سال‌های معاصر را، در میان برنامه‌های هفته اصفهان تدارک دید تا با محتوا و اجرایی منحصر‌به‌فرد به معرفی شهید صیادشیرازی پرداخته و بخش اعظمی از شهروندان اصفهانی را پای این برنامه بنشانند. این ویژه‌برنامه، ترکیبی از فیلم و تئاتر بود که زندگی شهید صیاد شیرازی از تولد تا دوران تحصیل، مبارزاتش در دوران انقلاب، ازدواج، فرماندهی، حضور در جبهه غرب، فرماندهی جبهه جنوب و حضور در عملیات‌ها و شهادت و ترورش را روایت می‌کرد و مخاطبان در سه جهت مقابل، سمت راست و سمت چپ خود، به تماشای آن می‌نشستند. با «مسعود عشاقی» کارگردان و تهیه‌کننده نمایش «تا پای جان» در شامگاه پنجشنبه سوم آذر هم‌زمان با شب آخر اکران این ویژه برنامه به گفت‌وگو نشستیم.
 
NONE
09:54 - 3 آذر 1401

به نام شهدای رسانه

شهید «سیدمحمدحسین نواب» یا همان خبــرنگار روزنــامــه کیهــان در بــوسنی و هرزگوین؛ شهیدی است که امسال از طرف سازمان بسیج رسانه کشور به‌عنوان شهیدشاخص جامعه رسانه‌ای معرفی شده و قرار است امروز در یادواره‌ای که به نام او در زادگاهش، اصفهان، برگزار می‌شود از مقامش در جایگاه یک شهیدِ خبرنگار، تقدیر و تجلیل شود. 
 
NONE
10:09 - 30 آبان 1401

تشییع حماسی نصف جهان

اینجا اصفهان، میدان بزرگمهر، وعده‌گاه همیشگی مردمش در تشییع شهدا؛ فرقی ندارد شهیدی گمنام باشد یا شهیدی با نام. فرقی ندارد شهید برگشته از سی و اندی سال پیش باشد یا شهید همین دیروز و امروز. فرقی ندارد شهید جنگ تحمیلی باشد یا شهید مدافع حرم و یا حتی شهید امنیت وطن! اینجا سال‌هاست وعدگاه بدرقه شهدا تا بهشت گلستان شهداست و دیروز بیست‌ونهمین روز سرد از آبان‌ماه سال یکهراز و چهارصد و یک، اصفهان و اصفهانی‌ها باز سروعده آمدند تا سه شهید امنیت وطن را با سلام و صلوات و در بیـن بـوی اسپـنـد پیچیـده‌شــده در خیــابــان‌هایـش، بــر روی دستــانشـــان به‌سوی بهشت بدرقه کنند و پشت سرشان بخوانند: «از خون جوانان وطن لاله دمیده…»! آری همان جوانانی که این بار در پاییز یکهزا و چهارصد و یک و در دل خیابان‌هایی که قدر امنیتش را ندانستیـم، فــدایی امنیت مـردمــانــش شدند.
 
NONE
09:52 - 22 آبان 1401

اصفهان به رنگ شهدا

با تصویب و ثبت روز 25 آبان به‌عنوان روز ملی اصفهان در تقویم رسمی کشور، شهرداری اصفهان امسال و در اولین سال این اتفاق، با 112 عنوان برنامه و 424 اجرا به استقبال این روز رفته است. حالا اصفهان جزو معدود شهرهایی است که در تقویم رسمی کشور صاحب روز شده و توانسته بعد از سال‌ها تلاش، 25 آبانش را ثبت ملی کنــــد. بــــا «حــامد نظـــری، دبیـــر ستـــــاد ویژه‌برنامه‌های گرامیداشت روز اصفهان؛ 25آبان شهرداری اصفهان» درخصوص برنامه‌های شهری پیش‌بینی‌شده برای گرامیداشت این روز به گفت‌وگو نشستیم؛ برنامه‌هایی که به گفته او بیشتر به معرفی اصفهـــان از دریچــــه ایثـــــار و شهــــادت پرداخته‌اند.
 
NONE
11:36 - 8 آبان 1401

«من مرتضی قربانی نیستم»!

کتاب «من مرتضی قربانی نیستم!» روایت هفت سال اسارت «حاج عباس جعفری» یکی از فرماندهان محورهای عملیاتی لشکر 5 نصر در عملیات خیبر است؛ فرماندهی که اشتباهی اسیر شد. عراقی‌ها، «حاج عباس جعفری» را با سردار «مرتضی قربانی»، فرمانده لشکر 5 نصر اشتباه می‌گیرند و بعد از اینکه او را اسیر می‌کنند، تحت شکنجه قرار می‌دهند تا از او اعتراف بگیرند. چاپ اول این کتاب مهرماه سال جاری منتشر شد و کمتر از یک‌ماه به چاپ دوم رسید. آنچه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگو با «علی هاشمی» نویسنده کتاب پرمخاطب «من مرتضی قربانی نیستم!» است. این کتاب 312‌صفحه‌ای را انتشارات کاشف علم منتشر کرده است.