پس از تدارک گسترده سینما برای نوروز 1401، تلویزیون بهعنوان رقیب سنتی سینما نیز سریالهایی را برای نوروز در نظر گرفته است؛جریانی که از اواخر دهه 70 در رسانه ملی به راه افتاد و تا امسال، همواره شبکههای مختلف، خود را ملزم کردند برای نوروز دست به تولید سریال بزنند.
سینمای ایران پس از دو نوروز غمباری که پشت سر گذاشت، حالا قرار است از هجدهم اسفند امسال، حیات تازهای را شروع کند. طی ماههای گذشته، سیگنالهای مثبتی از سوی مخاطبان در جهت استقبال از سینماها دریافت شد که آخرین نمونه آن، گیشه حدودا 10میلیاردی سینماهای مردمی جشنواره فجر بود. این رخداد ثابت کرد که مخاطبان باوجود قرمزبودن بسیاری از استانها و شهرها، از آثار این دوره استقبال به عملآورده و در دورهای که کمتر کسی تصور میکرد، از این فیلمهای عمدتا گمنام، استقبال درخوری صورت گیرد، چنین گیشهای رقم خورد و صاحبان آثار را ترغیب کرد تا برای اکران نوروز 1401 متقاضی شوند.
چهلمین دوره جشنواره فجر اگرچه نامهای بزرگ چندانی را در خود ندارد؛ اما استعدادهای جوانی دارد که نوید آینده بسیار خوبی را به سینمای ایران میدهد.در این دوره، برخلاف آنچه انتظار میرفت، سطح فیلمها، متوسط است؛ حتی چند فیلم، در مقام شگفتی، مخاطبان خود را شوکه کردند.این رویکرد سبب شد تنور جشنواره امسال، بهرغم تمامی ناامیدیهایی که بر اثر نبودن نامهای آشنا شکل گرفته بود، گرمتر شود و رضایت نسبی از نمایش این آثار در مخاطبان بهوجود بیاید. این مهم را میتوان در بازخوردها و یادداشتهایی که در سایتهای سینمایی و فضای مجازی بازنشر داده میشوند، متوجه شد.در ادامه نگاهی خواهیم داشت به 10 فیلمی که در جشنواره امسال نمایش داده شدند و توانستند نظرهای متفاوتی از مخاطبان را متوجه خود کنند.
جدیدترین ساخته «رضا میرکریمی» اگرچه داستانگوتر از دیگر کارهای این کارگردان است اما گام رو به جلویی برای او محسوب نمیشود. میرکریمی در «نگهبان شب» با پرداخت دفرمه یک سوژه کلیشهای، عملا چند گام عقبتر از سینمایی که خود بنیان نهاده بود، قرار گرفت و نتوانست حتی با استمداد از یک ریتم تندتر از کارهای سابق خود، به دستاورد جدیدی برسد.
جشنواره فیلم فجر علاقه چندانی به گونه رومنس ندارد. در نگاهی کلی، سینمای ایران آن اندازه که به ملودرام و آثار اجتماعی علاقمند است، به آثار عاشقانه تمایلی ندارد. حالا اما فیلمی در جشنواره چهلم حضور دارد که هم عاشقانه است و هم توانسته رتبه اول فیلم محبوب مردمی را به دست آورده و از جانب منتقدان هم با اقبال بالایی بدرقه شود.
فیلم افتتاحیه جشنواره امسال برای اهالی رسانه و منتقدان، «بیرو» بود. فیلمی که گوشههایی از نوجوانی و جوانی «علیرضا بیرانوند» را به تصویر میکشاند. یک ریسک بزرگ در سینمایی که علاقه چندانی به درامهای ورزشی نداشته و فیلمهای موفق قبلی اینگونه نظیر «سونامی» و «غلامرضا تختی» را ضمن رعایت تمامی استانداردهایش، با یک سقوط آزاد فاحش بدرقه کرده است.
ا چند روز دیگر بزرگترین اتفاق سینمایی سال آغاز و نمایش آثار چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر در سراسر کشور شروع میشود.اگرچه این انتظار وجود داشت که چهلمین دوره این رویداد سینمایی، با شکوه بیشتری همراه باشد، متأسفانه کرونا و استقرار تیم جدید سینمایی، اجازه هرگونه برنامهریزی مدون برای رسیدن به این شکوهمندی را از جشنواره این دوره گرفت.
بخش سودای سیمرغ جشنواره امسال مانند تمامی ادوار گذشته، به محلی برای برخی درگیریهای فرامتنی تبدیل شده است. هرساله، حدود چهاربرابر ظرفیت پذیرش بخش مسابقه، فیلم فرم جشنواره را پر میکنند؛ اما در نهایت 22 فیلم به مرحله نهایی راه مییابند و همین، آغاز درگیریها از سوی برخی فیلمهای غایب برای زیرسؤالبردن کیفیت داوریها و آثار حاضر در جشنواره است.
اصفهانیها در پاییز امسال، استقبال قابل توجهی از سینما به عمل آوردند. این میزان استقبال، هم در مقایسه با 19ماه کرونایی اخیر و هم در مقیاس کشوری، عملکرد بسیار خوبی محسوب میشود که سبب بالا بردن تراز اقتصادی هنر هفتم در پهنه نصفجهان شده است. افزایش فیلمهای جدول اکران، گسترش طیف جمعیتی واکسیناسیون و بالابردن ظرفیت انسانی سالنهای نمایش، از دلایل مهمی هستند که سبب افزایش چشمگیر شاخصهای مربوط به نمایش فیلم در استان اصفهان شدهاند.
شام ایرانی، شبهای مافیا، رالی ایرانی، شب آهنگی، یازده، هفت خان و همرفیق، تنها بخشی از جنگها یا رئالیتیشوهای پلتفرمهای اینترنتی هستند که در این سالها توسط بخش خصوصی منتشر شدهاند. جنگهایی که قرار بود به تبعیت از برنامههای کمپانیهای خارجی، به عنوان یک آلترناتیو در برابر سریالهای این شبکه، قدعلم کرده و با نوسانگیری، مخاطبان این مدیوم را بیشتر کنند.
فیلم جدید «اصغر فرهادی» درست از جایی که میتوانست آن را به یک شاهکار تبدیل کند، ضربه میخورد. «قهرمان» در کارنامه «اصغر فرهادی» درست مانند عملکرد تعلیقهای کارهای اخیرش است که هر دو سر آن میتواند وجوهی از درک صحیح را برای مخاطب تداعی کند. از یکسو، خود را تا اندازههای یکشبه شاهکار و بهترین فیلم کارنامه فرهادی بالا میکشد و از دیگر سو، خامدستیهای مهندسیشده و مانیتورینگی دارد که از فیلمهای متأخر کارگردان عقبتر است. اما آنچه در هر دو خوانش از فیلم با آن مواجه هستیم، نبوغ کارگردان در ترسیم یک جهان موازی است. فعلاً کاری به وجوه اخلاقیاش که در پسزمینه باقدرت طراحیشده نداریم.