از روزی که اولین فیلم سینمایی در ایران ساخته شده تا به امروز هشتاد و هشت سال میگذرد اما با نگاهی به آنچه در دهههای پشت سرگذاشته با موضوع زنان در سینمای ایران و بررسی جایگاه واقعی آنها به این نتیجه میرسیم که بیش از نیم قرن سینمای ما به زنان بدهکار است. اساساً این سؤال مطرح است که زن به عنوان یک پروتاگونیست یا قهرمان چقدر در کنار مردان در سینمای ایران نمود داشته است؟
قطعیتگریزی یکی از مؤلفههای مهم سینمای فرهادی است. در همه آثار او اشارات چندوجهی یا بهاصطلاح دو پهلوبودن قضایا به چشم میخورد. خطوط روایات در فیلمنامه بهصورت نامرئی پیش میرود و مخاطب اساسا در محقبودن هرکدام از شخصیتهای داستان سرگردان است. گردش موقعیتهای داستان یا به عبارتی گوناگونی و اختلافات کاراکترها در سایه موضوعی واحد در متن پیش میرود، فرهادی یک ایده مشخص را توسط پرداخت مختلف در فیلمهای خود بهکار میگیرد.
وقتی ادیسون دستگاه کینه اسکوپ را اختراع نمود نمایش فیلم تنها در نیم دقیقه قابل مشاهده بود، اما طولی نکشید که برادران لومیر با اختراع سینما توگراف نیم دقیقه دیگر به آن افزودند و زمانی که موفق به ساخت فیلم «خروج کارگران از کارخانه» شدند در کوتاهترین زمان داستان خود را تعریف نمودند. قصه کوتاهی فیلمها به همینجا ختم نمیشود، ژرژ ملیس هم فیلم «سفر به ماه» قصه خود را به کمک اعجاز تصویر کوتاه روایت میکند. اما با گذر زمان و تثبیت سینما به عنوان هنر هفتم مدیومی به نام فیلمکوتاه کمکم جای خود را میان ردههای هنری سینما مانند فیلم بلند باز نمود. شاید برخی گمان میکنند که فیلم کوتاه نمونه کوتاه شدهی یک فیلم بلند است ولی این خیال بسیار دور از واقعیت است؛ چراکه فیلم کوتاه هم در روایت و هم در کارگردانی دستورالعمل و رسم الخط خاص خود را دارد.
در اوایل هفته، بیستوششمیـــــن جشنواره بینالمللی فیلم بوسان که از چهاردهم مهرماه آغازشده بود به کار خود پایان داد. جشنــــواره بوسان از سوی سینماگران نوگرا به اسکار آسیا لقب گرفته است. در این سالها که سینمای کره در بخش بهترین فیلم از آکادمی اسکار جایزه میگیرد و سریالهایشان یکی پس از دیگری رسانههای کشورهای آسیایی را به تسخیر خود درآوردند، لقب اسکار آسیا به این جشنواره که امسال باکیفیت مناسبی برگزارشده است بیراه نیست. اما بخوانید از چگونگی برگزاری این جشنواره و همچنین آنچه در بیستوششمین دوره برگزاریاش رخ داده است.
فیلم لیپار ساخته حسین ریگی و تهیهکنندگی سعید خانی که آثاری چون دو زیست، لانه زنبور و من را تهیه نموده واجد بررسی است چرا که فیلم قابل احترام است و عناصری که در ساخت آن زحمت کشیدند از بازیگردان امین میری تا سایر بازیگران از خطهٔ سیستان و بلوچستان و همچنین بازیگران سرشناس تهرانی چون هومن برق نورد، مهران احمدی و بهناز جعفری به همراه گروه فیلمبرداری مسعود امینی و موسیقی مسعود سخاوت دوست سعی بر این داشتند که اثری متفاوت نسبت به سایر کارهای ساخته شده در سیستان و بلوچستان ارائه دهند.
فیلم «داستان هزار و یک روز» ساخته حبیب احمدزاده است که در پرونده کاریاش ساخت مستندهای «آخرین تیر آرش»، «موج زنده» و «مجسمه دنیا» دیده میشود. او این بار سعی داشته با آشناییزدایی و ارائه شکل جدیدی از مستندسازی با همکاری کشور ژاپن دست به ساخت اثری با نحلههای فکری خود که درونمایهای صلحآمیز دارد، بزند. گرچه اولین نقدی که میشود نسبت به این کار داشت، قرار دادن صدا روی اغلب تصاویر آنهم به شکلی کودکانه است.
سی و چهارمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان از راه رسید. بازآمدن جشنواره از راه، چون نسیم مطبوعی بر پیکره سینمای ایران میماند. گزارهای که ادبیات کهن را تا بدین روز زنده نگهداشته و جانمایه آن استعارهها و بهرهگیریهای مناسب از قصهگویی با زبان کودکان و نوجوانان است. آثاری چون کلیلهودمنه، موش و گربه و حکایات و داستانهایی که در ادبیات کهن و معاصر با درونمایه کودکان آمده است. از اهمیت محتوایی سترگ با مفاهیم انتزاعی و انضمامی سخن میگویند که در پس حکایات و داستانسراییهای کودکانه پنهان هستند.
جشنواره فیلم ونیز از اول تا یازدهم سپتامبر سال ۲۰۲۱برگزار میشود و ۲۱ فیلم در بخش رقابتی اصلی آن به نمایش درمیآیند. سینمای ایران برای نخستین بار پس از ۹ سال نمایندهای در بخش رقابتی این جشنواره مهم بینالمللی ندارد اما در این یادداشت به تاریخ حضور فیلمهای ایرانی در این جشنواره خواهیم پرداخت.
طهران، خیابان شاهپور، خیابان مختاری، کوچه اردیبهشت. زادگاهی آشنا برای مخاطبان هزاردستان. مکانی که حاتمی خودش را در آن جای گذاشته و با سرک کشیدنهای درونی خود به آن مکان تراوشات ذهنی برآمده از زیستش را در آثارش متجلی ساخته است. او دانشآموخته دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر بود و حداقل 15 فیلم بلند سینمایی و چندین مجموعه تلویزیونی ساخته است. این کارگردان و فیلمنامه نویس کار هنری خود را با نویسندگی در تئاتر آغاز کرد و نمایشنامههای «ساتن»، «قصه حریر»، «ماهیگیر»، «حسن کچل»، «چهل گیس» و شهر «آفتاب و مهتاب» را برای تئاتر نوشت و برخی آثار سینماییاش «طوقی»، «سوته دلان»، «حاجی واشنگتن»، «کمال الملک»، «دلشدگان» و یکی از مشهورترین آثار این کارگردان صاحب سبک سینمای ایران سریال ماندگار «هزار دستان» است.
گزاره اصلی که در خورشید به عنوان هسته مرکزی فیلم قلمداد میشود، به نوعی بازنمایی موضوع فقر در کالبد «کودکان کار» است. تفکری که در نگاه پارامتریک مجیدی در گونههای مختلف تکرار و در «بچههای آسمان» شکل سراپا و ماندگاری به خود میگیرد. فیلمی که همچنان بعد از گذشت سالها در ذهن مجیدی تازه مینماید، خیلی از المانها و عناصر صحنه که در بچههای آسمان کار شده بود در فیلم سینمایی خورشید تکرار میشود، به طور مثال: نام بازیگر اصلی فیلم «علی» است و با نام علی ماندگاری بازیگر کودک آن فیلم (بچههای آسمان) مشابه است. یا زهرا نام دختربچهای که کفش خود را به دلیل سهلانگاری برادر گمکرده است و با کودک خردسال افغان خورشید که بار دراماتیک فیلم را همچون زهرای بچههای آسمان دوچندان میکند.
درباره محمدعلی همینقدر باید گفت که هوک چپش همچون عقیده راستش محکم و استوار بود؛ همچون ستونی که فقط یک اسطوره میتواند سنگینی بار «قهرمانماندن» را بر دوش تحمل کند و خود سنگبنایی در دل تاریخ باشد. در بیرون رینگ وجودش الهامبخش برای همه کسانی بود که به دنبال حقیقت میگشتند و او را نمییافتند؛ تا اینکه سفیدی در دل سیاهی روزها و شبهای آمریکا پدیدار شد. هرچقدر زندگی داخل رینگ برای حریفانش به چالشی سخت بدل شده بود، در بیرون آن وضعیت برعکس و جنجالبرانگیز برایش پیش میرفت.
تیر ماه است، سخن از عباس کیارستمی خنکایی است که به سینمای تب زده این روزها جانی دوباره میبخشد. او در تیر ماه متولد و در همین ماه به ابدیت سفر میکند. چه خوب است که به رسم «تکرار» از او یاد کنیم. نه فقط برای برگزاری نکوداشت یاد او که آنهم بباید و بل اینکه با تکرار از او به فصلی تازه بیندیشیم که سینمای امروز بدون کیارستمی انگار چیزی کم دارد.