لیست مطالب
NONE
09:26 - 16 آذر 1399

برشی دیگر از زندگی روزمره

خانه به چه معناست؟ آیا تاکنون به این مفهوم با دقت نگریسته‌ایم یا به خاطر بدیهی و همیشه در دسترس بودن آن از این مفهوم غفلت کرده‌ایم؟ سوزی اسکات (2009) به‌خوبی به این مفهوم پرداخته است. ازنظر او در ساده‌ترین معنا خانه مکانی فیزیکی است که سرپناه و محل سکونتی را برای ما فراهم می‌کند؛ این مکان می‌تواند یک ساختمان، آپارتمان و… باشد. برخی مردم نیز در مکان‌هایی زندگی می‌کنند که ظاهرا امن و ثابت است اما خانه خود آن‌ها نیست و به انتخاب خود به آنجا نیامده‌اند؛ ولی بیشتر وقتشان را در آنجا می‌گذرانند مانند بیمارستان(های روانی)، مدارس شبانه‌روزی، پادگان‌های نظامی و زندان‌ها و… . گافمن 1991 این مکان‌ها را مؤسسات تام می‌نامد. یعنی مکان‌هایی که افراد ممکن است با تمایل کامل خود به آنجا نرفته باشند و امور عادی زندگی روزمره خود را نه به میل خود که به‌گونه‌ای خشک و مقرراتی تجربه می‌کنند. ازنظر فوکو در چنین مؤسساتی قدرت انضباطی بر جسم‌ها و ذهن‌ها اعمال می‌شود.

NONE
08:19 - 9 آذر 1399

نیم‌نگاهی جامعه‌شناختی به زندگی روزمره

بسیاری از ما تصور می‌کنیم که زندگی روزمره پیش‌پاافتاده، عادی و تکراری است، برای بررسی‌های علمی محلی از اعراب ندارد و بنابراین ما باید به بررسی موضوعات بسیار مهم‌تری بپردازیم. اما اگر با لنزی خاص و به طور انتقادی به این موضوع بپردازیم متوجه می‌شویم که زندگی روزمره آنقدرها هم بدیهی و بی‌اهمیت نیست.

NONE
09:10 - 24 آبان 1399

نیم‌نگاهی جامعه‌شناختی به کار و فراغت

یکی  از  سوالاتی که همواره  ذهن  انسان  را  مشغول  داشته این  است که آدمی‌ برای کار  زندگی می‌کند  یا  برای  زندگی  کار می‌کند؟ برای پاسخ به این سوا ل  بهتر است به نسبت کار واوقات فراغت  پرداخته  شود.آیا کار وفراغت متضاد همدیگر هستند یا مکمل همدیگر؟ پیش از انقلاب صنعتی مرز بین کارو فراغت نامحسوس بود؛ عمدتا اشتغال به کاردرخانه ومحدوده نزدیک آن وجود داشت واعضای خانواده همه باهم به کار و بعد از آن استراحت می‌پرداختند. یعنی محتوا و فرم این دو مفهوم در هم تنیده بود وفراغت به معنای کنونی آن وجود نداشت؛  مخصوصا برای  طبقات  پایین   جامعه.  رد  پای  این  دو  مفهوم  را می‌توان  پس از انقلاب صنعتی اول پیگیری کرد.