شاید برای خـیـلـیهــا دیدن تـصـاویر اعتراضی مردم خوزستان که به وضعیت کمآبی معترض هستند تازگی دارد. شاید هم برخی فکر نمیکردند روزی برسد که در چنین استان پرآبی شاهد اعتراضهای شهروندی درباره آب باشیم. هرچند مسئولان باید پیشبینی میکردند که روزی برسد که تنش آبی به مهمترین محرک ناامنی و بیثباتی تبدیل شود. ولی چه آنها این پیشبینی را داشتند یا خیر، در هر دو صورت ناکارآمدی حکمرانی در این رخدادها، عامل به وجود آمدن خیزشهای مردمی است؛ زیرا حکمرانی فرایند تصمیمگیری و روندی است که تصمیمها توسط آن اجرا میشود یا نمیشود. ازآنجاکه تصمیمهای اتخاذشده میتواند خوب یا بد باشد، تحلیل فرایندی که به موجب آن به تصمیمگیری میرسیم، برای حکمرانی مهم است. [1]
انتخابات 28 خرداد 1400 با همه حواشی و حرفوحدیثها برگزار شد. جدای از نتیجه این انتخابات در این مقاله قصد داریم به اهمیت انتخابات در نظامهای دموکراتیک بپردازیم. بیشک این مسئله در کانون توجه کنشگران، تحلیلگران و بخش چشمگیری از طبقه متوسط ایران در دهه نخست قرن تازه قرار خواهد گرفت. زمستان گذشته ترجمه کتابهای «پسرفت دموکراسی» و «گذارهای دموکراتیک» را که پژوهشهایی ژرف درباره چرایی رکود دموکراسی و چگونگی گذارهای موفق دموکراسی هستند و توسط جمعی از دانشمندان علوم سیاسی نوشته شده، تمام کردم و انتشارات نگاه معاصر آن را منتشر کرد.
حکمرانی از محورهای کلیدی گفتمان توسعه و بنمایه راهبرد توسعه است. جای شگفتی نیست که حکمرانی، به مثابه یک اصطلاح، به ویژه در دو دهه گذشته پیشرفت معنایی داشته و از گمنامی درآمده و امروزه کاربردهای بنیادینی پیدا کرده است. با این حال، پرداختن به مسئله حکمرانی چه از جنبه نظری و چه از منظر تحلیلِ شاخصهای حکمرانی در ایران، پیشرفت چندانی نداشته است.
بــســیــاری از دانــشمــنــدان ســیــاســی سالهاست که از انبوه چالشهای پیش روی دموکراسی در جهان نگران هستند. از حجم زیاد فریبخبرها گرفته تا قطببندیهای شدید در جوامع، نابرابری گسترده اقتصادی، قدرت گرفتنِ اقتدارگراها و پوپولیستها و بحران آبوهوا، تنها بخشی از این دلنگرانیهاست. همه آنها که به دموکراسی اهمیت میدهند باید آماده دفاع از آن باشند. هرکجا که پوپولیستها و مستبدان در قدرت هستند، باید آنها را به چالش بکشند.
ترورهای پیاپی دانشمندان هستهای و امور دفاعی کشور سوای از خسارتهای جبرانناپذیر ناشی از فقدان سرمایههای انسانی برجسته، آسیبهایی نیز به روندهای حکمرانی میزند. هدف این یادداشت، بررسی کوتاه درباره پیوند میان «تروریسم» و «حکمرانیخوب» است. حکمرانیخوب به معنای بهبود شاخصهای حکمرانی همچون ثبات سیاسی و فقدان خشونت/تروریسم، مهار فساد، پاسخگویی و شنیدن صداها (حق اعتراض و آزادی بیان)، کارآمدی حکومت، کیفیت نظارتی و حاکمیت قانون است. بنابراین، حکومتها باید سیاستهایی که این شاخصها را تامین میکند، در پیش گیرند.
هنگامی که باراک اوباما هشت سال پیش دومین دوره ریاستجمهوری خود را به دست آورد، نظرسنجیها به روشنی نشان داده بود که او از رای «جریان اصلی جدید آمریکا» بهره برده است. این جریان همان گروههای پیشرویی از جوانان، رنگینپوستان و شهروندانی با تحصیلات دانشگاهی بودند که نمایندگانی از آنها سپس در سال 2018 به کنگره ایالات متحده آمریکا راه یافتند. این وضعیت در سال 2016 تغییر کرد و دونالد ترامپ توانست در میان افرادِ بدون تحصیلات دانشگاهی و تا حد زیادی سفیدپوستانِ قدیمیتر کار را تمام کند و به کاخ سفید راه یابد. از این پس، رویارویی دو بلوک تازه تقویت شده شکل جدیدی به خود گرفت.