ویلیام فاکنر یکی از مطرحترین نویسندگان آمریکایی و بهخصوص جنوب این کشور است. برنده نوبل ادبی سال 1949 در نیو آلبانی میسیسیپی به دنیا آمد. همان رودی که برای ما همیشه یادآور سفرهای هاکلبری فین و مارک تواین بوده. رمانها و داستانهای کوتاه فاکنر همواره تحت تأثیر سرزمینی است که در آن به دنیا آمده بود. سبک خاص نویسندگان جنوب آمریکا، سبکی شاخص و متمایز است. آنها از بردهداری، کشاورزی و زمینداری، فقر، کارگری، جنگهای انفصال و… سخن میگویند. شخصیتهای داستانهای نویسندگان جنوب نه روشنفکر و شهری بلکه ساده، سرراست و زودباورند. اغلب در آثار این نویسندگان طنز و شوخی بسیار دیده میشود و زبانی که برای روایت برمیگزیند پر از کنایاتی است که در عین سادگی منظور نویسنده را به خوبی منتقل میکنند و از زندگی پر از مشقت مردمان جنوب سخن میگویند.
مرگ و اندیشیدن به آن در آثار بسیاری از نویسندگان وزنه سنگینی است. ناشناختهبودن این پدیده از سویی و گریزناپذیر بودنش از سویی دیگر تفکر درباره آن را تبدیل به دغدغهای مهم برای انسانها کرده است. فیلسوفان، اندیشمندان و نویسندگان بیشماری درباره این اتفاق سراسر پررمزوراز سخن گفتهاند و شاعران زیادی شعرهایی بسیار با مضمون مرگ سرودهاند. گاهی مرگ را تقبیح میکنیم و از آن بهعنوان حادثهای شوم نام میبریم و گاهی آن را لذتی شیرین مینامیم که قرار است به دردها و رنجهای دنیایی ما پایان بدهد و زمانی میکوشیم نادیدهاش بگیریم و بدون توجه از کنارش بگذریم.