تشکرنامه‌ای برای خانم بدرالدوله

روزنامه اخگر که اولین سال انتشارش، 1307 خورشیدی است و روزنامه محلی اصفهان است، از همان ابتدای نشر، سعی دارد در سه فضای مهم و اساسی فرهنگی نفوذ کند و با نگارش مقاله‌های انتقادی و طرح پرسش‌های تفکربرانگیز و بعضا بسیار پیشرو نسبت به آنچه در زمانه‌اش می‌گذرد، مسیر رشد و تغییر را در این فضاها هموار کند. سه فضا عبارتند از: 1.مسائل مربوط به شهر اعم از مناسبات اجتماعی و عمران و شهرسازی، 2.امور مربوط به معارف و مدارس و به طور کلی آموزش و سوادآموزی، 3. و بالاخره سومین موضوع که شاید از دو عنوان اول بسیار پیشروتر باشد، پرداختن به مسائل زنان از دیدگاهی متفاوت و در راستای توانمندسازی آنان.

تاریخ انتشار: 08:38 - پنجشنبه 1399/08/29
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه

از آبان 1308 ش که اولین مقاله به قلم یک زن در دومین سال انتشار اخگر، به چاپ رسید (با عنوان «مگر زن هم روزنامه می‌خواند» که در شماره‌های پیشین به آن پرداختیم)، ضمن ایجاد فضای مناسب برای حضور زنان به عنوان روزنامه‌نگار، رویکرد متفاوت اخگر در راستای بیان مشکلات زنان از زبان خود ایشان، نمایان شد. حضور و امضای زنان پای مقاله‌ها، همچنین طرح سلسله مقالات«حفظ الصحه زن» که ریزترین و ابتدایی‌ترین مسائل مربوط به زنان را که همواره مهجور مانده بود با شفافیت تمام بیان می‌کرد، گویی زمینه دیده شدن این نیمه تاریک اجتماع آن زمان را در برابر عموم ایجاد کرد. در همین راستا، به مقاله جالبی برخوردم که در بهمن ماه 1308 منتشر شده است. ابتدا با هم مقاله را بخوانیم. سپس به نکات جالبی که دارد اشاره خواهم کرد:

یک زن وظیفه شناس

آقای مدیر محترم! از آنجایی که می‌دانم حضرت عالی تا چه اندازه در ترقی شئون جامعه نسوان و حفظ حقوق و بیداری آنان علاقه‌مند هستید، اجازه می‌خواهم که چند سطری از عالم وظیفه‌شناسی یک نفر خانم محترم به عرض قارئین گرام اخگر برسانم. چه تقدیس و تقدیر از اعمال نیک اشخاص سبب می‌شود که دیگران نیز تاسی نموده و همان رویه را تعقیب نمایند. مرحوم سلطان محمدخان (حشمت همایون) که اخیرا به رحمت ایزدی پیوست از یک سال قبل الی چند روز پیش که وفات یافت، گرفتار مرض و بستری بود و این‌جانب که طبیب معالج آن مرحوم بودم ملاحظه می‌کردم که خانم بدرالدوله همسر محترمه‌اش با چه صورت خوش و قلب رئوفی همواره از شوی مریض خویش پذیرایی و مواظبت کرد و آنچه لازمه خدمتگزاری یک زوجه وظیفه‌شناس نسبت به زوج خویش بود، به عمل آورد. وظیفه یک زوجه عاقل این است که همان طور که در ایام خوش و کامرانی با شوی خویش شریک است، در اوقات سختی و بینوایی و مرض او نیز با رنج او شریک باشد. من در این یک‌ساله بستری‌بودن مرحوم حشمت همایون خدا می‌داند به قدری ادای وظیفه و حسن انسانیت از این خانم محترمه مشاهده کردم که از کمتر زنی این همه حس فداکاری تا کنون دیده بودم و همین معنی سبب شد که از خدمات و زحمات و بی‌خوابی‌های شبانه‌روزی ایشان، به وسیله این نامه ملی عرض تشکر و سپاسگزاری نمایم و امیدوارم که شما هم با درج آن قرین امتنانم فرمایید. دکتر عیسی قلی امیرنیرومند»
تا اینجای مقاله، نکته جالب، درج این نامه در صفحه اول روزنامه با عنوان درشت و در کنار سرمقاله است. نامه‌ای که به تشکر وقدردانی تمام و کمال از یک زن، برای پرستاری و رسیدگی به شوهر در حال احتضارش پرداخته است. امری که متأسفانه، حتی امروزه برای ما که صد سال پس از نگارش این نامه می‌خوانیمش، بسیار بدیهی و از وظایف معمول زندگی زناشویی است و احتمالا نیازی به درج نامه تشکر در صفحه اول روزنامه نداشته باشد، اما به سال 1308 خورشیدی، که موجودیت اکثر طبقات زنان در پستوی خانه‌ها و تر و خشک کردن همسر و فرزندان تعریف می‌شد و جز این، عرصه‌ای برای ظهور دیگر نقش‌های بشری در زنانی که«ضعیفه» خوانده می‌شدند وجود نداشت، درج چنین تشکرنامه‌ای بسیار غافلگیرکننده و در عین حال قابل توجه بوده است. چرا که نوعی آشنایی‌زدایی از امر عادت شده در جامعه‌ای به شدت سنتی را موجب شده است. نکته جالب‌تر اما، توضیح و تفسیری است که روزنامه اخگر در ادامه نامه به آن چنین می‌افزاید:
«اخگر؛ این قبیل فداکاری‌ها که فقط نامش را باید ادای وظیفه گذاشت، غالبا جبلی (طبیعی و ذاتی) نوع زن محسوب می‌شود؛ ولی باید دید آیا اکثریت مردان امروزی دارای یک چنین احساسات و عواطفی هستند که اگر عیال آن‌ها یک سال مریض و بستری شد از ایفای وظیفه زوجیت گذشته، لااقل به فکر خرابی رفتن  یا مزاوجت با زن دیگری نیفتند؟! این خود موضوع مهمی است که ما انتظار داریم از طرف خانم‌ها و آقایان نویسندگان در اطراف آن مقالاتی نوشته شده و برای درج در اخگر ارسال دارند.»
طرح این موضوع احتمالا مناقشه‌برانگیز در آن زمان، با انتشار این نامه در اولین صفحه روزنامه، انتخاب هوشمندانه اخگر بوده است. چرا که با بیان یک نمونه از فداکاری‌های زنی، از زبان پزشک معالج همسرش، و تکریم زن برای امری عادت شده، ابتدا دید مردان را به این قبیل موضوعات روشن کرده، سپس از جامعه مردان این سؤال را می‌پرسد که آیا شما هم اینگونه هستید؟ در واقع اخگر سعی کرده با بیانی غیر مستقیم، حقوق تضییع شده زنان در خانواده را یادآور شود و با طرح سؤال درباره عمل متقابل مردان، به برابری‌خواهی در حقوق اجتماعی مرد و زن، اشاره ظریفی داشته باشد. ضمن اینکه در پایان‌بندی هم، ادامه بحث را آزاد گذاشته و در فراخوانی، از نویسندگان زن و مرد خواسته تا در قالب مقالاتی این موضوع را ادامه دهند و برای درج در اخگر ارسال کنند که خود، نشانه هدف‌گذاری بلند‌مدت اخگر در فرهنگ‌سازی و نفوذ به لایه‌های بسته و زیرین جامعه بوده است.