آرشیو سرویس یادداشت
دنیای موازی
2 ساعت قبل

دنیای موازی

تازه از مهمانی برگشته بودم. مهمانی خاصی دعوت بودم. طایفه ‌بزرگی را فراخوان داده بودند که فکرشان را جمع کنند، خاطراتشان را مرور کنند و یک شب خاطره از دو شهید طایفه‌شان برگزار شود.

تکثیر الگوی غلط چهارباغ؟
4 ساعت قبل
چند نکته درباره ایجاد پیاده‌راه در خیابان ابوذر رهنان

تکثیر الگوی غلط چهارباغ؟

خیابان ابوذر رهنان حدفاصل میدان امام‌حسین(ع) و خیابان هاشمی‌نژاد به طول ۶۷۰ متر، خیابانی است که بیشترین تجمع و ترافیک شهر رهنان را به خود اختصاص داده است.

شنیدن کی بود مانند دیدن؟
10:36 - چهارشنبه

شنیدن کی بود مانند دیدن؟

هر چه با آن‌ها کلنجار می‌رفت، نمی‌توانست لذت درس زبان را به دانش‌آموزان بچشاند. فیلم پخش می‌کرد، داستان کوتاه می‌آورد، تئاتر انگلیسی را با مشارکت خودشان اجرا می‌کرد اما کارگر نمی‌افتاد.

قناعت؛ واژه کم‌رنگ این روزها
11:11 - سه شنبه

قناعت؛ واژه کم‌رنگ این روزها

از معدود شب‌هایی بود که خوابم نمی‌برد. چهل‌هزار تومان بابت آزمون کنکور آزمایشی برای بابای مقرری‌بگیر من زیاد بود! همکلاسی‌ها بالاخره جایی ثبت‌نام کرده بودند؛ اما من خودم بودم و کتاب‌های درسی‌ام و کتاب‌های تست قدیمی که از کتابخانه امانت می‌گرفتم یا کتاب‌های تستی که با یکی‌دو نفر شراکتی می‌خریدیم و خواندنش را نوبتی می‌کردیم.

طرحی که اطلاعاتش نیمه‌سوخته است
12:14 - یکشنبه

طرحی که اطلاعاتش نیمه‌سوخته است

طرح تفصیلی طرحی است که بر پایه ضوابط و معیارهای طرح جامع شهری تهیه و تنظیم می‌شود که در آن با تنظیم برنامه‌های مفصل به نحوه استفاده از اراضی شهری برای مناطق شهر، میزان تراکم جمعیتی و ساختمانی در واحدهای شهری …

ارتش در خدمت اسلام قرار گرفت
12:34 - پنجشنبه

ارتش در خدمت اسلام قرار گرفت

ارتش شاهنشاهی ایران در پایان دوره پهلوی بیش از 400 هزار نفر نیرو داشت و با بودجه نظامی در حدود هشت‌میلیارد دلار در زمره 10 ارتش برتر دنیا قلمداد می‌شد؛ به‌همین‌دلیل است که از یک‌سو حامیان شاه در 1357 برای حفظ نظام پهلوی بیش از هرچیز به ارتش دلخوش بودند.

نوجوان ایرانی
11:57 - سه شنبه

نوجوان ایرانی

شب‌بخیرش را گفته بود که اولین خبر حمله‌ ایران به دستم رسید.خودم پر از اضطراب شده بودم. تسبیح توی دستم بود و تندتند دانه‌هایش را رد می‌دادم.

به خدا انسانیم
11:51 - سه شنبه

به خدا انسانیم

چادرم را تا می‌کنم و روی صندلی می‌نشینم. زن آرایشگر موهای خانوم میان‌سالی را کوتاه می‌کند. خیلی جدی دارند صحبت می‌کنند. خانم میان‌سال تا من را می‌بیند، صدایش را آهسته‌تر می‌کند.

دوست داشت ظهور حضرت مهدی(عج) را ببیند
14:22 - شنبه

دوست داشت ظهور حضرت مهدی(عج) را ببیند

دوره دوم سفر بابا به لبنان بود که من در همین مأموریت و در آنجا متولد شدم؛ سال 1378. هرچه در ذهنم بابا را مرور می‌کنم، می‌رسم به یک بابای تمام‌عیار و یک الگوی کامل در مسائل دینی و سیاسی. یک جورهایی کامل‌ترین آدمی بود که تا حالا دیده بودم.

قله بی‌ادعای شهر ما
11:59 - شنبه

قله بی‌ادعای شهر ما

شهر ما مهد دلاورمردان و دلیران است، اما در این شهر قله‌هایی داریم که در حافظه تاریخی ایران فراموش نخواهند شد؛ این قله‌ها در شهر ما شهیدان خرازی، همت و کاظمی بوده‌اند و یکی از آن قله‌ها بی‌شک سردار شهید محمدرضا زاهدی خواهد بود که نام و یاد او برای همیشه به‌عنوان یک دلاورمرد در تاریخ ما خواهد ماند.

تدریس دومرحله‌ای؛ گمشده دانش‌آموزان قوی و ضعیف
09:37 - دوشنبه

تدریس دومرحله‌ای؛ گمشده دانش‌آموزان قوی و ضعیف

آرتین و آبتین به سبب رفاقت دیرینه، همیشه در کلاس درس کنار هم می‌نشینند؛ اما اخیرا یک درخواست عجیب از آبتین شنیدم …

حيات شهيد سردار محمدرضا زاهدي
17:00 - جمعه

حيات شهيد سردار محمدرضا زاهدي

محمدرضا در ۱۱ آبان ۱۳۳۹ درشهررهنان اصفهان در خانواده ائي روحاني به دنيا آمد. وي در دوران دبيرستان در حوادث انقلاب اسلامي و راه پيمائي ها و تظاهرات شرکت مي کرد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي خودش را وقف دفاع از انقلاب کرد.