«تمدید شود!» این مطالبهای است که دغدغهمندان حوزه میراث فرهنگی درباره پروژه کاوش کمرزرین دارند. عملیات کاوش قدمبهقدم با یافتههای بسیار مهمی همراه بود و دستاوردهایش تا اینجای کار شگفتانگیز است.
پس از درگذشت علیرضا عباسی، هیچ استادی که بتواند کتیبههای خط ثلث مسجدجامع عباسی را به اتمام برساند، وجود نداشت. بنابراین شاهعباس، عبدالباقی تبریزی، یکی از شاگردان علیرضا عباسی را از بغداد به اصفهان فراخواند.
هرروز با طلوع آفتاب باستانشناسان و کارگران پروژه کاوش گذر کمرزرین در یکی از کهنترین مناطق شهر اصفهان، کاوش باستانشناسی را آغاز میکنند. اکثر روزهای تعطیل نوروزی هم این فعالیت به قوت خود ادامه داشته و زنان و مردان فعال در پروژه در سرمای زمستانی صبحها و گرمای تابستانی ظهرها مشغول کارند.
در سفرنامه شاردن، سیاح فرانسوی، آمده است: «هنگامی که در ساخت مسجدجامع عباسی با کمبود سنگ مرمر مواجه شدند، شاه عباس دستور میدهد این کمبود را با برداشتن سنگهای مسجدجامع عتیق جبران و سنگ مسجد را تامین کنند.
پروژه احداث گذر کمرزرین این روزها به نفع شناخت ریشههای کهن اصفهان، متوقف شده است و باستانشناسان در این منطقه مشغولبهکارند.
نقاشی های سقف یکی از اتاق های تالار شمالی کاخ چهلستون با بقیه فرق دارد. داستان این اتاق آن طور که میگویند، به مسافری مربوط است که یک شب مهمان این اتاق بود؛ هرچند که در اینباره روایتهای متفاوتی وجود دارد.
هزارویكصدوهجده زهجرت نبوی گذشته بود كه آتش به چلستون افتاد شاه سلطان حسین، آخرین پادشاه صفوی، به قضا و قدر الهی بسیار اعتقاد داشت و هر اتفاقی را خواست و اراده خداوند میدانست.
«استاد علیاکبر معمارباشی اصفهانی» معمار مسجدجامععباسی است که طراحی آن را شیخ بهایی برعهده داشته است.
سال گذشته بود که همراه خانواده رفته بودیم گلپایگان و سری هم به روستاهای اطراف زدیم. روستای وانشان با طبیعت چشمگیر، هوای تازهای که ریههای آلوده ما اصفهانیها را تصفیه میکرد و دشتی مفروش از گلهای قرمز.
«نوروز، سمرقند و بخارا!»؛ ترکیب این سه واژه هوش از سر میراثدوستان میبرد. دنبال دلیل برای سفر به ازبکستان میگردید؟! میراث فرهنگی مشترکی که حیرتانگیز است. جشن نوروز که پر از شادی، موسیقی و حرکات نمایشی است.
آمدوشد سیاحان فرنگی به ایران و بازدیدها و نوشتههایشان از آداب و رسوم و کیفیت و احوال زندگی مردم کوچه و بازار، درباریان و شاهان و شاهزادگان، برای ما اسناد معتبری محسوب میشوند.
براساس یک سند پانصدساله که منسوب است به فقیه دانشمند، «شیخ بهایی» و به «رجب المرجب سنه923» هجری قمری تاریخ خورده، شرحی بر تعیین حقابه زایندهرود آمده است.