در بخش منابع عمومی دولت در بودجه1400 درآمدهای نفتی و درآمدهای مالیاتی نقش پررنگتری دارند. در لایحه بودجه سال آینده درآمدهای نفتی که با عنوان منابع حاصل از نفت و فراوردههای نفتی از آن یاد شده با رشد ۳۱۳درصدی نسبت به لایحه بودجه سال ۹۹ به ۱۹۹,۲ هزار میلیارد تومان رسیده است. حالا کارشناسان حوزه انرژی اینگونه تحلیل میکنند که دلیل اعلام نرخ 40 دلار برای نفت در بودجه و همچنین صادرات دو میلیون و 300 هزار بشکه نفت در بودجه سال آینده، پیامی مثبت از سوی دولت ایران به آمریکاست تا به نوعی برای توافق اعلامآمادگی کند.
خوشبینیهای نفتی در بودجه
در لایحه بودجه سال99 فروش روزانه یک میلیون بشکه نفت با قیمت ۵۰ دلار در بودجه گنجانده شد. در این زمان تحریمهای نفتی تشدید شد و تقاضای جهانی برای نفت افول کرد؛ علاوه برآن شیوع کرونا نیز مزید برعلت شد و قیمت نفت به طور عجیبی سقوط کرد. این شرایط مانع از تحقق اهداف نفتی دولت در بودجه سال99 شد. حالا در ایالات متحده پس از پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری، بار دیگر مسئله برجام و بازگشت ایالات متحده به توافق هستهای با ایران، این احتمال را شدت بخشیده است که بهزودی نفت ایران بهصورت رسمی سر از بازارهای جهانی درآورد و ریشه این خوشبینی به افزایش فروش نفت را با قیمت 40 دلار میتوان در این فرضیه جستوجو کرد.
پیام مثبت دولت ایران برای توافق
درخصوص تعیین اهداف نفتی دولت در بودجه 1400، سعید ساویز، کارشناس انرژی، به اصفهانزیبا میگوید: بایدن به عنوان ریاستجمهوری جدید آمریکا اعلام کرده عکس سیاستهای ترامپ را انجام میدهد؛ بنابراین تعیین قیمت 40 دلار در بودجه برای نفت به این معناست که دولت ایران به دنبال این است که به دولت آمریکا پیامی مبنی بر اعلام آمادگی برای توافق ارسال کند. ساویز تصریح میکند: هنوز تقاضا در بازار نفت به حالت عادی بازنگشته است؛ ولی پیشبینی میشود باتوجه به اینکه بیماری کووید 19 به پایان خود رسیده، این امیدواری وجود دارد که تقاضا به حالت عادی بازگردد. او بیان میکند: کشورهای تولیدکننده نفت را تولید کرده و انبار کردهاند، به خاطر مشکلات اقتصادی که با آن مواجه هستند احتمالش هست که نفت بیشتری را تولید و روانه بازار کنند، دراین میان ورود ایران و ونزوئلا و افزایش تولید نفت توسط عراق یا هر کشور دیگری بیشتر به مسئله سقوط قیمت دامن می زند.
بایدن سیاستهای نفتی ترامپ را دنبال نمیکند
این کارشناس حوزه انرژی میافزاید: تحلیل بنده این است که آقای بایدن به عنوان ریاستجمهوری جدید آمریکا سیاستهای نفتی ترامپ را دنبال نمیکند؛ ولی مسئله این است که زیر سرمایهگذاریهای که اکنون آمریکا انجام داده هم نمیزند و تلاش میکند تولید نفت شیل را در همین سطح نگه دارد؛ ولی تلاش هم نمیکند که آن را افزایش دهد. ساویز اظهار میکند: اگر بایدن نتواند با ایران به توافقی دست پیدا کند، ایرانیها ممکن است این بار تولید نفت خود را افزایش دهند و اینطور که در بودجه عنوان شده است باید حدود دو میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت صادر شود که این میزان حداکثر صادرات نفت ایران در این شرایط است. اگرهم از همین الان صادرات نفت آغاز شود، بشکههای نفت ذخیرهشده هم به این میزان صادرات اضافه میشود. این کارشناس حوزه انرژی تأکید میکند: بنده اگر بخواهم به شرکتهای آمریکایی مشاوره بدهم، پیشنهادم این است که با ایران به توافق برسند؛ ولی به تدریج نفت ایران به فروش برود؛ به عنوان مثال با یک میلیون بشکه شروع شود تا قیمت نفت یکباره افزایش پیدا نکند.
نقش اهرمهای سیاسی در بودجه
ساویز ادامه میدهد: افزایش قیمت نفت به ضرر صنایع نفتی هم هست. این امکان وجود دارد که اوپک و اوپکپلاس نتوانند به توافق برسند و با توجه به اینکه عربستان نمیتواند در این قضیه ورود پیدا کند ایران و ونزوئلا هم وارد بازارنفت شوند و قیمت نفت به زیر ۳۰ دلار برسد؛ بنابراین صادرات دو میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه با قیمت ۴۰ دلار ایدئالترین حالت ممکنی است که برای قیمت نفت و صادرات نفت در بودجه درنظر گرفته شده است. این کارشناس حوزه انرژی میگوید: نرخ 40 دلار برای نفت و صادرات دو میلیون و 300 هزار بشکه برای این در بودجه عنوان شده که حساب کار دست آمریکاییها بیاید و راضی شوند که با ایران به توافق برسند؛ در غیر اینصورت صادرات نفت با قیمت ۴۰ دلار و به میزان دو میلیون و 300 هزار بشکه در شرایطی که متقاضیان در بازار نفت به پول و نقدینگی نیاز دارند ایدئال است و سیاستگذارانی که این اعداد و ارقام را برای نفت در بودجه مطرح کردهاند به این موضوع واقف هستند. پس بحث اهرمهای سیاسی هم برای اعلام این رقم 40 دلار برای قیمت نفت و صادرات دو میلیون و 300 هزار بشکه نفت مطرح است.