در کنار هر پیکره کتیبهای به خط پهلوی ساسانی نوشته شده است که نام شاه، نام پدر و نام پدربزرگ او در آن آمده و از شاه به عنوان پرستنده اهورامزدا از نژاد پاک آسمانی و پادشاه ایران و انیران یاد شده است.روایت افسانهای وجود دارد که میگوید شاپور دوم، هنگام بارداری مادرش، شاه شد! حمزه اصفهانی در کتاب «مجملالتواریخ و القصص» نوشته است که تاج پادشاهی را بر شکم مادرش قرار دادند. طبری گزارش میدهد که همان درباریان، روحانیان و مقاماتی که در زمان زندگانی پدرش بر قدرت بودند، اداره امپراتوری شاپور را ادامه دادند که بیانگر آن است که امپراتوری به اندازهی کافی ایمن و پایدار بود تا بتواند بدون یک پادشاه نیرومند پایدار بماند. به روایت کمقاله «شاپور دوم، شاهنشاه ایران و انیران» نوشته تورج دریایی، این برای پارسیان خوشیُمنی بود که در دوران کودکی شاپور دوم، امپراتوری روم درگیر امور داخلی خود بوده است؛ زیرا کنستانتین و سایر سزارها برای کسب قدرت با یکدیگر درگیر بودند. این در مورد بادیهنشینان عربی که از بحرین و مناطق همسایه از شاخاب پارس عبور میکردند و استان پارس، بهویژه اردشیر-خوره و سواحل شاخاب پارس را غارت میکردند، چنین نبود. این عربها از بحرین، هَجَر و منطقه کاظمیه میآمدند و این مناطق بعدها هزینههای زیادی را به دلیل حمله خود پرداخت میکنند.منابع بنیادین ساسانی گزارش میدهند که هنگامی که شاپور دوم به ۱۶ سالگی رسید، نبردی را برای آرام کردن قبایل عرب و ایمنسازی مرزهای امپراتوری را آغاز کرد. شاپور دوم نخست به ایاد (Ayad) حمله کرد که در عراق قرار داشته (سواد در منابع تاریخی، استان ساسانی آسورستان). او پس از آن از شاخاب پارس عبور کرد و به الخط که در منطقه ساحلی بحرین و قطر قرار دارد، رسید. او به هجر حمله کرد، که توسط قبایل تمیم، بکر بن وائل و عبدالقیس مسکون بوده است. هنگامی که بسیاری از افراد قبیله را میکشد، میگوید برای مجازات بیشتر عربها، چاهها را برای قطع جریان آب تخریب کرده است. این کار یک لشکرکشی به شرق عربستان و سوریه علیه عربها و شهرهای یمامه، بکر و تغلب به دنبال داشت. شاپور دوم به خاطر برخورد شدید با عربها، با عنوان (عربی) ذوالاکتاف (کسی که شانهها را سوراخ میکند) یا هویه سونبا معروف شد که معادل شانگآهنج در پارسی میانه است. در نتیجه این فتوحات، برخی از عربها به قلب عربستان رانده شدند و منطقه شاخاب پارس در دستان امپراتوری ساسانی باقی ماند. این بخشی از استراتژی کلی ساسانیان برای تأمین امنیت شاخاب پارس بود. تا زمان مرگ کنستانتین در سال ۳۳۷، صلح نسبی با روم برقرار بود، اما تغییر ارمنستان به مسیحیت و حمایت فرمانروایان رومی از ارمنستان باعث شد که شاپور دوم لشکرکشی علیه آنان را آغاز کند. زمانی که کنستانتیوس به پادشاهی رسید، جنگ آغاز شد.
شاپور دوم دو بار نصیبین را محاصره کرد و جنگ مداوم بود که به سود هیچیک از طرفین نبود. سیستم دفاعی رومی دژها و سنگهای آهکی مانع لشکرکشی شاپور در منطقه شد، اما برخی از دژها مانند بیزبده در نزدیکی نصیبین به دست او افتاد. طبری یاد میکند که شاپور دوم، در میان پروژههای شهرسازیهای خود، شهرهایی را در سند و سیستان بنا کرد که فرمانروایی او بر آن منطقه را تأیید میکند. در نهایت، بیشتر سکههای طلای ضرب شده توسط شاپور دوم مربوط به ضرابخانههای شرقی مانند مرو است که در آنجا کوشانیان نیز سکههای طلا ضرب میکردند. همچنین، مقدار زیادی سکه مسی از ضرابخانههای سکستان و کابل موجود است. این میتواند به این معنی باشد که شاپور دوم توانست مقدار زیادی طلا و دیگر فلزات گرانبها از دشمنان شکستخورده شرقیاش بگیرد.