از همان سال در دورههای بلندخوانی و الفباورزی خانم قریشینژاد شرکت کردم و این اتفاق همزمان با فعالیتم در مدرسه ابتدایی شد که زبان انگلیسی و ادبیات کودکان را به صورت فوق برنامه در آن تدریس میکردم و به نوعی چیزی را که در انجمن میآموختم در مدرسه با بچهها تمرین میکردم.
بر اساس تجربه من، فقط کافی است یک نفر چه مادر، چه مربی و چه همراه، یک بار به انجمن برود و در یکی از جلسات آن شرکت کند و از اهداف انجمن مطلع شود محال است به فضای انجمن علاقهمند نشود و به این مسئله فکر نکند که انجمن و جلساتش را به دیگرانی که دوستشان دارد معرفی کند. انجمن این کشش خیلی عجیب را دارد که اگر کسی یک بار در جلسات شرکت کند و از نیت برگزارکنندهها با خبر شود مخاطب دائمی آن خواهد شد و وفادارانه به معرفی و تبلیغش میپردازد. مثل خود من که خیلی گذری با جلسات انجمن آشنا شدم ولی بعدا خیلی از آدمها را شخصا به این جلسات بردم و نفرات جدید نفرات بعدی را به انجمن آوردند واین گونه حلقه آدمهای آشنا با انجمن مدام بزرگ و بزرگتر شد.
فضای انجمن و جلساتش طوری با نشاط و پویاست که هرکس با هر کتابی که در این جلسات آشنا میشود، آن را به تمام کسانی که پیرامونش هستند معرفی میکند. به نظرم یکی از دلایل پویایی انجمن هم این است که در تمامی سالهایی که فعالیت میکند توانسته آدمهای مختلف را به خود جذب کند و دایره افراد حاضر در آن مدام بزرگ و بزرگتر شود.
اگر بخواهم به عنوان یک معلم از تجربه حضور در انجمن دوستداران ادبیات کودک و نوجوان و تاثیرات آن بر زندگیام بگویم، باید به این نکته اشاره کنم که توجه به اهمیت ادبیات کودک و مسئله کتابخوانی در آن انجمن باعث شد با مدیر مدرسه درباره اهداف و برنامهها صحبت کردم و ایشان خیلی راحت صحبتهای من را پذیرفتند. بعد از این اتفاقات کتابخانه مدرسه متحول شد و بچهها کتابخوان شدند و حتی واحدی با عنوان ادبیات کودک به برنامههای فوق برنامه مدرسه اضافه شد و این به خاطر حضور من در انجمن و آموزشهای خانم قریشینژاد بود. این در حالی است که نهادهای بسیاری تلاش میکنند در زمینه کتاب و کتاب خوانی فعالیتهایی انجام دهند و بودجههای فراوانی را هم به این کار اخصاص میدهند اما در بسیاری مواقع تاثیری را که انجمنی مثل انجمن دوستداران ادبیات کودک و نوجوان دارد ندارند.
این اتفاق به این دلیل است که بسیاری از این نهادهای دولتی بیشتر از آنکه به فکر مسئله کتاب خوب باشند به فکر سیاستهای کلی هستند و اساسا نهتنها کتاب خوب را نمیشناسند که با دانش انتخاب و معرفی کتاب هم بیگانه هستند و متاسفانه شیوههایی را تدریس و ترویج میکنند که ضد علاقهمندی کتاب و کتابخوانی کودکان است.خانم قریشینژاد انسانی منحصربهفرد است. شخصیتی که نظیر ایشان شاید در ایران انگشتشمار باشد. عشق و علاقه بی حد ایشان به کار و فعالیت و کار کردن بیچشمداشت از مهمترین خصوصیات اخلاقی خانم قریشینژاد است. اینکه انجمن به مسیرش ادامه داده است به این دلیل است که خانم قریشینژاد برای رسیدن به اهدافش از بسیاری از مسائل مالی و امتیازها گذشته است و به کسی باج نداده است. ایشان بسیاری از پیشنهادهایی را که به انجمن میشود به دلیل یکینبودن اصول انجمن با نهادهای پیشنهاددهنده رد میکنند.
کاریزمای بسیار قوی خانم قریشینژاد نکته دیگری است که باید درباره ایشان بیان کنم. هرکس حتی یک بار ایشان را ببیند تحت تأثیر شخصیت ایشان قرار میگیرد و به نظرم کاریزماتیکبودن ویژگی مهم رهبرها و جریان سازهاست و خانم قریشی نژاد هم از این قاعده مستثنا نیستند.
بعد از چند سال حضور در انجمن دوستداران ادبیات کودک و نوجوان فکر میکنم متاسفانه انجمن فقط به خاطر قریشی نژاد همچنان انجمن باقی مانده و کسانی هم که به انجمن میروند به عشق ایشان در انجمن حاضر میشوند. خود خانم قریشینژاد گاهی با گله این نکته را بیان میکنند که دوست دارند دیگران هم دست به کار شوند و پیشنهادهایی برای کار ارائه کنند. دیگران بیشتر کارهایی را که خانم قریشی نژاد پیشنهاد میکنند یا شروع میکنند پیگیری میکنند. حتی در همین یک سال درگیری با ویروس کرونا هیچ کس کاری انجام نداد و تنها خانم قریشی نژاد بود که کارها و پروژهها را پیش بردند. البته نه اینکه خانم قریشینژاد بخواهد انجمن به چنین سمتی برود، بلکه ناخواسته انجمن بر محور شخص ایشان پیش میرود و گاهی خانم قریشینژاد به ما میگوید نگرانم بعد از من این انجمن چه میشود.