تابآوری شهرها در برابر سوانح طبیعی و انسانساخت از اصولی است که معمولا در فرایند توسعه نادیده گرفته شده یا کماهمیت تلقی میشود؛ اما یکباره در بحرانها مدنظر قرار میگیرد و به تغییراتی در برنامهریزی و طراحی محیطی منجر میشود. ابعاد بحران کرونا جلوههای تازهای از گستردگی و عمق ناکارآمدی مدیریت جهانی توسعه در ابعاد و ارکان مختلف توسعه پدیدار ساخت، به گونهای که برخلاف بیشتر بحرانها و آسیبهای جمعی دیگر، به نظر میرسد خسارت جانی و مالی این اپیدمی بر جهان توسعهیافته و به خصوص کلانشهرها و شهرهای جهانی بسیار وسیعتر از جهان درحال توسعه و توسعهنیافته است. در این میان خسران بزرگ از آن جوامعی است که حتی از این بحرانها و آزمونها، رهآوردی کسب نکرده و کماکان به توسعه شکننده و ناپایدار و ورای ظرفیتهای بستر زیستی ادامه دهند. همهگیری و شیوع گسترده ویروس کرونا با شتابی کمسابقه، پیچیدگی و اطلاعات اندک نسبت به آن، زیست بشری و به طور خاص شهرها را در معرض آزمونی دشوار قرار داده که این بار بیش از آسیبهای موضوعی و موضعی، کلیت و بقای جوامع شهری در تمام ارکان را در معرض آسیب قرار داده است. این گزارش تلاشی است برای تبیین مسائل و اولویتهای توسعه شهری در مواجهه با آسیب همهگیری بیماری کرونا و نیز موضوعهای مغفول که از این پس با درسآموزی از تجربه پیامدهای این اپیدمی در عرصه توسعه شهری مدنظر مدیران و برنامه ریزان توسعه شهری قرار گیرد.
یکی از دغدغههای کنونی شهرهای جهان این است که چه الزاماتی زمینه درگیری مردم با تهدیدهایی نظیر بیماری کووید19 میشود. از طرفی مردم درگیر این هستند که مکانهایی که در آن زندگی و تفرج میکنند چگونه بر سلامت و رفاه آنها تأثیر میگذارد. آیا برای جلوگیری از تراکم به ظاهر خطرناک یک کلانشهر، منطقه روستایی ایمنتر است؟ یا ایمنی در منطقهای از شهر که خدمات درمانی و سایر منابع نزدیک به هم هستند، وجود دارد؟ درحال حاضر بیماری کووید19 در سطح کشورها ازجمله ایران همهگیر شده و گسترش یافته است.
حال پرسش این است که زندگی در مناطق متراکم شهری که نیاز به رفتوآمد در آن کمتر است مطلوبتر و ایمنتر است یا زندگی در سکونتگاههای دورافتاده از هم؟ برای این پرسشها پاسخهای رضایتبخش چندانی وجود ندارد؛ اما با توجه به تجربیات اخیر میتوان آسیبها و راهنماییهایی را برداشت کرد.
آثار کرونا بر حوزه شهرنشینی و توسعه شهری
براساس گزارشها، اساسیترین انتقادها در نظام شهرسازی، به تراکم جمعیت، کاربرد فناوری، امنیت غذایی و مسکن ناکافی وارد شده است. این واقعیت مهم است که انتشار این ویروس تا حد زیادی بر محمل جهانیشدن و رشد سریع شهری و توسعه حملونقل ملی و بینالمللی شیوع و گسترش یافته است. درحالی که این امر باعث رواج بیگانههراسی و انتقاد از زندگی متراکم شده است و ارتباط مردم و مکانها را تهدید میکند؛ ازاین رو بیش از هر زمان دیگری پرداختن به موضوع شیوه ارتباط واقعی مردم با هم اهمیت دارد.
پاسخهای موضعی به همهگیری نشان میدهد با در نظر گرفتن فاصلهگذاری اجتماعی، ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و مدنی جوامع به طور قابلتوجهی مبتنی بر قابلیت مکانهای شهری، برای مقابله با بحران هستند. بنابر برخی یافتهها و محتوای تحلیلی این روزهای اندیشمندان و متخصصان و استفاده از مطالب تحلیلی وبسایت،CityLab موضوع تراکم به چالش جدی بین صاحبنظران مبدل شده است. البته باید دقت کرد که لزوما تراکم زیاد درخصوص گسترش تهدیدهایی نظیر کووید19 یک عیب به شمار نمیآید. به عنوان مثال، هنگکنگ و سنگاپور از متراکمترین شهرهای جهان، واکنش بسیار مناسبتری نسبت به مناطق روستایینشین لومباردی و ونتو ایتالیا از خود نشان دادند؛ بنابراین سیستم مدیریت شهری و الزاماتی که نهادهای حاکمیتی به کار میگیرند در این خصوص مهم است.
الگوی سکونت با توجه به الزام شهروندان مانند ماندن در منزل و رعایت فاصلهگذاری اجتماعی، باعث به وجود آمدن آسیبهای اجتماعی شده که برخی از آن ناشی از فضای کالبدی مساکن و فضای سکونتی است. کوچکبودن فضای سکونت و تداخل حریم بین اعضای خانواده و روبهرو شدن بیش از حد ایشان با هم، معضلات اجتماعی ازجمله افزایش دعواهای خانوادگی را دربرداشته است. همینطور بستهبودن فضاهای خانه که امکان چرخش هوای بیرون در آن وجود ندارد میتواند امکان گسترش ویروس در برخی مجموعههای مسکونی را برای اهالی خانواده و کودکان افزایش دهد. بنابراین برای این معضلات و برای مواجهه با بحرانهای مشابه تعریف بام سبز، در نظر گرفتن بالکن در تمام واحدهای مسکونی با دسترسی به فضای کاملا باز، مشاعات با دسترسی باز با محیط بیرون، دسترسی به نور خورشید در بیشتر فضاهای معماری و همینطور فضای امن بازی کودک را که هوای طبیعی در آن چرخش دارد ، میتوان پیشنهاد داد.