آب زاینده‌رود یا اشک چشم زارع

«همه روزه عصر که در خیابان حاشیه رودخانه برای تفریح و تفرج می‌روید، البته می‌بینید که در وسط رودخانه پهناور زاینده‌رود، آب باریکی چگونه با طمأنینه و وقار و سکوت می‌گذرد. همین آب باریک است که باید فرسنگ‌ها بلوک کشاورزی را مشروب نماید. از همین‌جا می‌توان فهمید که رعایای بلوک زیردست شهر چه روزگار خرابی خواهند داشت و بر اثر این تنگ آبی بر زارعان در این سال چه خواهد گذشت» (اخگر 857، 15 تیر 1312).

تاریخ انتشار: 01:47 - سه شنبه 1400/04/29
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه

این پاراگراف در نگاه اول، شرح حالی از وضعیت کم‌آبی و خشکسالی، در چند سال اخیر زاینده‌رود را برای ما شرح می‌دهد. اما هنگامی که به تاریخ نگارش آن توجه می‌کنیم، ناگهان مطلب رنگ و بوی تازگی به خود می‌گیرد، اگرچه در 88 سال پیش نوشته شده است! یعنی در دوره‌ای که زمستان‌ها تمام جاده‌های مواصلاتی استان اصفهان بر اثر شدت برف و کوران مسدود می‌شدند و چنانچه قبلا در همین ستون به آن پرداختیم، برودت هوا و بارش‌های سنگین و کمبود و نایابی خاکه زغال برای گرمایش خانه‌ها، به حدی بوده که تلفات قابل ذکری را به شهر اصفهان تحمیل می‌کرده است.
 اما چه شده که در نیمه تیرماه سال 1312 خورشیدی، روزنامه اخگر در مقاله‌ای با عنوان «اصفهان در بی آبی» به این مسئله پرداخته است؟ برای پاسخ به این سؤال، ابتدا شرحی از گزارش را با هم بخوانیم:

«اصفهان در بی آبی دارد می‌سوزد

با اینکه زمستان امسال از حیث ریزش برف و باران‌های پیاپی در اعداد یکی از بهترین زمستان‌ها محسوب می‌شد و تمام کوه‌ها، دره‌ها، ماهورها، بیابان‌ها و حتی خیابان‌های شهر اصفهان مملو از برف شده بود.
نظر به اینکه از ماه اسفند به بعد بارندگی کاملی نشد، اصفهان با تمام قنوات معتبر و با وجود رود پر برکت زاینده‌رودش دستخوش تنگ آبی گردیده و بر اثر همین تنگ آبی  است که امروز دارد می‌سوزد و می‌نالد.
 آری این وضعیت سال جاری اصفهان است. در حالی که در نزدیکی اصفهان، دو آب مهم کوهرنگ و کارون از بیابان‌ها و صحراها گذشته و به شط کارون ملحق شده و بیهوده به دریا می‌ریزند.
اگر عمر شاه عباس کبیر اکتفا کرده و یا اگر جای‌نشینان او آن لیاقت را داشتند که کار او را در بستن سد کوهرنگ تعقیب نمایند، آیا بی‌مهری آسمان می‌توانست وضعیت ناگوار امروزی را برای اصفهان ایجاد نماید؟» (همان)
نویسنده در اینجا به اتفاقی تاریخی اشاره می‌کند. در منابع تاریخی آمده است که نخستین بار در دوره صفوی، شاه عباس یکم ملقب به شاه‌عباس کبیر تصمیم می‌گیرد که آب کارون را به زاینده رود ملحق کند.
 گفته می‌شود که هنوز پایه‌های سدی که برای همین امر بر روی رودخانه کوهرنگ (از سرچشمه‌های کارون) در عصر صفوی احداث شده، موجود است، اما با مرگ شاه عباس، این طرح عملی نشده و ناتمام ماند.
البته می‌دانیم که بعدها، در عصر پهلوی دوم به سال 1332، سرانجام با بهره برداری از تونل کوهرنگ یک، برای نخستین بار آب کوهرنگ وارد بستر زاینده‌رود شد. یعنی درست 20 سال پس از این گزارش اخگر که در تابستان 1312 اصفهان بی‌آب را توصیف می‌کند. همچنین در ادامه این روند، در سال 1366، تونل کوهرنگ 2 نیز به بهره‌برداری رسید.
 و اما ادامه گزارش:
«اگر هشت سال قبل که برای الحاق آب کوهرنگ به زاینده رود در اصفهان ابراز همتی شد، سلسله جنبانان این همت به تعقیب مقصود پرداخته و رخوت و خمود را پیشه خویش ننموده بودند، امروز ده‌ها هزار رعیت اصفهانی دستخوش وضع ناگوار کنونی نمی‌گردید.
 آری آن تعلل‌ها و رخوت‌های دیروزی ماست که امروز ایجاد این چنین زحمتی را نموده و به جای جریان آب زاینده‌رود، اشک چشم زارعین بدبخت را جاری می‌سازد.
 آقای افشار حکمران محترم اصفهان، برای جلوگیری از تکرارشدن وضع حاضره سال جاری، دست به اقدامات مهمی زده‌اند و به طوری که اطلاع دارید عده کثیری هم پرداخت مبالغی را برای مصرف مخارج مقدماتی الحاق آب کوهرنگ به زاینده‌رود عهده دار گردیدند تا انجام این موضوع حیاتی را به تأخیر نینداخته، هر چه زودتر و با تمام سختی و صلابتی که این کار دارد، تا دو سال دیگر چشم فرزندان اصفهان را به آب حیات بخش کوهرنگ بر روی بستر زاینده رود روشن فرمایند»(همان).
امروز که ما خوانندگان در سال 1400 از ورای یک فاصله 88ساله این گزارش را می‌خوانیم، تاریخ به ما می‌گوید که نه دو سال بعد، بلکه 20 سال طول کشید تا آب کوهرنگ برای نخستین بار در بستر زاینده رود جاری شد.
 اما اینکه در این بیست سال چه بر سر زارعان بیچاره پایین‌دست زاینده‌رود آمده و احتمالا بر اثر بی‌آبی و از دست‌دادن برکت زمین‌هاشان، چه زندگی‌ها که دستخوش طوفان‌های عظیم و حتی نابودی شده باشد، شباهتی عجیب به شرایط امروز زاینده رود دارد. زاینده‌رودی که عضو جدایی‌ناپذیر اصفهان و هویت این شهر بوده و هست و همین گزارش اخگر، سندی است بر تلاش‌هایی که در همه دوران‌ها برای حفظ و نگهداری از این سرمایه ارزشمند طبیعی برقرار بوده است.  امید که با مدیریت همه‌جانبه منابع آبی که در درجه اول یک ثروت عمومی هستند و متعلق به تمام ایرانیان، شاهد احیای دوباره زاینده‌رود باشیم تا در صفحات آینده تاریخ، از مدیران کنونی به عنوان میراث داران امانت دار یاد شود.