برخی از مردم دچار بیماریهای تنفسی شدهاند، کودکان و نوجوانان در میان آبِ فاضلاب فوتبالبازی میکنند و والدین آنها نگران فرورفتن ساختمانها در چاههای فاضلاب هستند؛ اما شهردار، فرماندار، اداره آبوفاضلاب و اداره بهداشت این شهرستان خوش آبوهوا تدبیری در آستین ندارند یا تدبیرشان اثری نداشته است.
سرریز فاضلابِ انسانی در جویها و کوچهها، بوی تعفن و حضور پرشور حشرات موذی و سگهای ولگرد، فضای زیستی مسکن مهر دهاقان را غیرقابلتحمل کرده است؛ ولی هیچ مسئولی در گذشته و حال، پاسخگوی مطالبههای بهحق ساکنان در برابر کمبود امکانات زیستی نبوده است. مردم محله مسکن مهر دهاقان، اغلب کارگر و سختکوش با بنیه ضعیف اقتصادی هستند. آنها روزگاری با رویای خانهدارشدن، هستونیستشان را فروخته یا با قرضوقوله و کار فراوان، واحدی از کاشانههای این پروژه را در برابر وعده برخورداری از امکانات معمول شهری خریدهاند؛ اما حالا جز برخی امکانات اولیه چیز دیگری ندارند! پیرزن کوچکاندام چادربهسری در برابر دوربینِ گزارش ما فریاد کشید: «دیگه خسته شدم. نمیتونم نفس بکشم. ریههام جِززده ننه! پونزده سال آزگار دورِ خونههای مردم اصفهان کلفتی کردم تا پول مسکن مهر رو بدم؛ اما حالا نه میشه توش نفس کشید و نه کسی میخره تا بریم پی زندگیمون!»
تشت وعدههای توخالی از بام افتاد!
مسئولان وقتِ دهاقان گفته بودند: «حالا فکری هم برای فاضلابش میکنیم!» اما دیری نپاییده بود که تشت وعدههای توخالی با پرشدن نخستین چاههای فاضلابی که دوسه متر بیشتر عمق نداشته، اما بهعنوان چاه عمیق جا زده شده بود، از بام میافتد و همهجا را به تعفن میکشد. اهالی محله میگویند: «ده سال پیش که این خانهها را به ما فروختند، میدانستند که کندن چاه فاضلاب جوابگو نیست. گفتند فعلا این خانهها را بخرید تا ببینیم بعدا چه میشود کرد! در این ده سال اما هیچکاری انجام ندادند. حالا وضعیت بحرانی شده و آنها عین خیالشان هم نیست.» مسئولان وقت حتی پیشقسطی از مردم گرفته و به گفته اهالی «همان ده سال پیش میتوانستند با یکمیلیارد تومان مشکل فاضلاب مسکن مهر را حل کنند؛ اما حالا میگویند سیمیلیارد تومان پول میخواهد و بودجه نیست، صبر کنید تا برسد!» البته خبری هم از پول گرفتهشده به گوش کسی نرسیده است.
عنقریب است در فاضلاب غرق شویم!
گوشههای این محله را که نگاه کنی، چاه فاضلابی با درپوش سیمانی و لوله پولیکایی در مرکزش میبینی که خردههای مدفوع خشکیده از آن بیرون ریخته، آفتاب داغ تابستان بر آن میتابد و باد فرحبخش مردادماه، بوی تعفن آن را در محله میپراکند. یکی از نوجوانان ساکن این منطقه میگوید: «این حقِ من نوجوون که توی این گوشه دنیا از همهچیز محرومم، نیست. من ناراحتی تنفسی گرفتم و نمیتونم توی خیابونهای این محله پیادهروی کنم؛ چون ریههام میسوزه، سرم درد میگیره و گیج میره.» حالا بیش از یک دهه است که فکر فاضلاب از ذهن شهرداران و فرمانداران وقتوبیوقت شهرستان دهاقان نگذشته و پاسخ به مطالبه و پیجویی مردم و بهخصوص بانوان با واکنش مناسبی همراه نبوده است؛ بهطوریکه آنها میگویند: «امنیت ما سلب شده است.» یکی از اهالی محل که مدام پیگیر موضوع فاضلاب این محله بوده است، با طنزی تلخ میگوید: «نزدیکه توی فاضلاب غرق بشیم؛ ولی برای کسی مهم نیست!» او ادامه میدهد: «اما قیمت زمین که بالا رفته، برای حضرات خوب شده. اونا زمینهایی رو که به پارک جنگلی مسکن مهر اختصاص داده شده بود، پلاکبندی کردن و فروختن، حتی دارن طرح مسکن ملی رو در همسایگی مسکن مهر اجرا میکنن؛ بیاینکه فکری به حال امکاناتش کرده باشن؛ بهخصوص درباره فاضلاب!»
بعضیها دچار مسمومیت تنفسی شدهاند
کودکان، برخی با پای برهنه و برخی دیگر با شلوارک و تکپوش، در زمینهای خاکی اطراف ساختمانها فوتبال بازی میکنند. گاهی توپشان پرت میشود توی فاضلاب؛ اما با شادی معصومانهای توپ آبچکان را برمیدارند و به بازی ادامه میدهند. آنها خندهکنان فریاد میزنند: «آقا ما زمین چمن میخوایم» و گاهی، با آرنج، زانو یا سروصورت توی گلِ خیس از آب فاضلاب فرو میروند و باز، برمیخیزند. مادر یکی از آنها میگوید: «بچهها میخورن زمین، دست و پاشون زخم میشه. میرن تو این فاضلابا و زخمشون چرکی و میکروبی میشه. همهجام رفتیم، نه بهداشت توجه میکنه و نه شهرداری و فرمانداری.» برخی از همسایهها دچار مسمومیت تنفسی شدهاند و آنها که بیمار کرونایی دارند، نه میتوانند در و پنجره را بازبگذارند و نه میتوانند ببندند.
نجاست پی ساختمانها را سست کرده!
ساعت ده صبح بود که یک نیسان کثیف و دو کارگر، تند و تند کیسههای زباله پارهشده را به عقب ماشین پرتاب میکردند. باقیمانده آشغالها روی زمین و در سبدهای آهنی که اهالی با هزینه خود نصبکردهاند، باقی میماند و تا نزدیک ظهر خالی نمیشود. کلاغها، گربهها، سوسکها و جوندگان موذی پلاستیکها را تکهپاره میکنند و زبالهها را کف خیابان میپراکنند. اهالی از ترس پرشدن زودهنگام چاه فاضلاب، ماشینهای رختشویی را در بالکن خانهها کار گذاشتهاند. آب چرک پر کف از ناودانها سرازیر میشود توی کوچه و معبر. لجن و بوتههای علف هرز، جابهجا پای آبریزِ ناودانها ایجادشده و حشره بیداد میکند. خانمی که مدیر یکی از ساختمانهاست، میگوید: «اینجا بیشتر از 22 آپارتمان هست که هر کدوم شیش تا واحد داره و هر واحد یه چاه عمیق سی یا چهلمتری بغل ساختمون کنده؛ فقط آپارتمانای این منطقه، بهجز خونههای ویلایی بیشتر از صدوبیستسی چاه عمیقِ پر از نجاست داره که پی ساختمونها رو سست کرده.» به دلیل شیبِ دامنه کوه، آب فاضلاب چاهها از بالادست محله راه میافتد و به قول یکی دیگر از اهالی: «از این چاه میره توی اون چاه و سرریز میکنه توی بعدی.» ترکهای طبقات بالای آپارتمانها، فرونشست تدریجی ساختمان را به دلیل سستشدن زمین نشان میدهد؛ اتفاقی خاموش که ممکن است در آیندهای نزدیک، موجب بروز یک فاجعه شود. یکی از اهالی محل میگوید: «این منطقه توی شیب کوهپایه قرار داره؛ برای همین زمینش سنگلاخه و کندن چاه، مصیبت. چاههای ما هم هرماه یا حتی زودتر پر میشه و مجبوریم از یه طرف چاه تازه بکنیم؛ چون نجاست پایین نمیره و از طرف دیگه مدام پول کندن و خالیکردن چاه رو بدیم. مگه یه خونواده کارگری چقدر درآمد داره که شیشهفت میلیون پول چاهکن بده و بین 80 تا 120 هزار تومان پول تخلیه؟!»
آب، خاک و هوای محله فاضلابی شده است
اهالی محل میگویند: «هربار سه تا چهار کیلو کاربیت توی چاه میریزیم و منتظر میمونیم تا کثافتها بره پایین، مبادا کسی کبریتی بندازه و چاه و خونهها منفجر بشه. با همه این مشکلات، به خاطر افزایش قیمت زمین، بیابون خدا رو با لودر صاف میکنن و پلاکی پونصد میلیون تومن میفروشن؛ بیاینکه فکری به حال امکانات اولیه و رفاهی اون کرده باشن!» آنها تأکیددارند: «چرا نمیفهمین، دیگه جایی برای چاهکندن باقی نمونده!» مسئولان شهرستان اما همچنان به بیتوجهی خود ادامه میدهند؛ درحالیکه بوی تعفن فاضلاب انسانی نهفقط هوا، بلکه خاک و آبهای شیرین زیرزمینی دهاقان را نیز آلوده کرده؛ مسئلهای که به گفته اهالی «مسئولان بر آن اذعان و اشراف دارند؛ اما فکری به حال آن نمیکنند!»
فاضلاب از هر سوراخی بیرون میزند!
اهالی محل میگفتند: «کاش میشد بو رو ضبط کنین و بفرستین توی فضای مجازی تا دیگران هم بفهمن ما دچار چه مصیبتی هستیم و داریم توی چه وضعیتی زندگی میکنیم.» آنها میگویند: «از بوی گند نه میشود در و پنجره را باز گذاشت و نه میشود کولر را روشن کرد.» مسئولان اما همچنان دم از بودجهای میزنند که نیست و کم است و نمیآید یا دو هفته دیگر میآید؛ درحالیکه این حرفها برای ساکنان منطقه که هر شب از ترس رمبیدن زمین و فرورفتن ساختمان در فاضلاب دیده به هم نمیفشارند، حرفِ حساب نمیشود. قیمت خانههای مسکن مهر از زمانی که فاضلاب آن به کوچه و خیابان راه پیداکرده، پایین آمده است، اجارهها بالا رفته و مردم، ناامید از هرگونه کمکی از سوی مسئولان، دستبهکار تشکیل گروهی در واتساپ برای پیگیری مشکلات مسکن مهر دهاقان شدهاند. این امر، موجب برآشفته شدن مسئولان محلی، به جای رسیدگی به مشکلات عدیده این محله شهرستان دهاقان شده است. باورش سخت است؛ اما تمامی محله مسکن مهر دهاقان آلوده به فاضلاب انسانی است. صبح و عصر، بوی تعفن بیش از ساعات دیگر به مشام میرسد. هرجا را که نگاه میکنی، از هر سوراخسنبهای مخلوط ادرار و مدفوع و کفِ مواد شوینده بیرون میریزد و وضعیت غیربهداشتی اسفناکی برای مردم این محله رقم میخورد. مسئولی در گذشته و حال، پاسخگوی مردمی که صرفا هوای پاکیزه و محیطی برای زندگی میخواهند، نبوده و نیست. اهالی مسکن مهر دهاقان از استاندار، شهردار و فرماندار اصفهان و همچنین از نمایندگان شهرضا در مجلس شورای اسلامی تقاضا دارند به این وضعیت رسیدگی کنند.