حالا این چالش میان دو گروه از طرفداران محیط زیست که هر دو نیز حامی حقوق حیوانات هستند بالا گرفته است. از سویی تابآوری در برابر دیدن صحنه گرسنگی حیوانات شهری و گاهی مرگ آنها که میتواند تا حد زیادی هم متأثر از دستاندازی انسان در طبیعت و توسعه شهری باشد، دشوار است و از سوی دیگر نیز به گفته کارشناسان حمایت بیش از حد از این گونههای مهاجم، توازن زیستمحیطی را بر هم میزند.
گونههای مهاجم؛ یکی از پنج عامل انقراض حیات وحش
آنگونه که حسین آخانی، استاد دانشگاه تهران بیان کرده است، حیوانات در سه دسته وحشی، اهلی و مهاجم قابل تقسیم هستند و حمایت از گونههای مهاجم توازن این سه گونه را بر هم میزند که همین امر موجب آسیبدیدن سایر بخشهای حیات میشوند.او معتقد است جریانهایی که ماجرای غذارسانی به سگها و گربهها را باب کردهاند، عمدتا از این دستهبندی خبر ندارند و تأکید میکند که این موجودات مهاجم یا از کشور و سرزمین دیگری توسط انسان به یک سرزمین تازه آورده میشوند و به دلیل اینکه دشمنی در این سرزمین ندارند، تعدادشان زیاد میشود یا اینکه یکی از همین موجودات اهلیشده و تحت کنترل انسان عمدا یا سهوا از محیط تحت کنترل انسان خارج میشود و جمعیتش افزایش پیدا میکند و تبدیل به گونه مهاجم میشود؛ در حالی که براساس تغییرات علمی که صورت گرفته، موجودات مهاجم یکی از پنج عامل انقراض دیگر گونهها هستند.
ورود حیوانات اهلی ولگرد به قلمرو حیات وحش
از سوی دیگر اردلان توتچی، پژوهشگر محیط زیست نیز در قالب پژوهشی به آسیبهای ناشی از افزایش حیوانات شهری (سگ و گربههای ولگرد) اشاره کرده است. او معتقد است در گذشته حیوانات اهلی ولگرد، چون تواناییهای شکار خود را تا حدودی از دست داده و تغذیه بسیار نامناسبی که از پسماندهای انسانی داشتند، از لاغری پاتالوژیک رنج میبردند و زندگی کلونیوار این حیوانات و نزدیکی آنها موجب انتقال سریع بیماریها میشده و این روند اتانازی را توجیه کرده است که از نظر علمی به توازن زیستی کمک میکند.
او هــمـچـنین اشـاره میکـند که دستههای بزرگ سگهای ولگرد مطابق مشاهدات وارد جنگلها و قلمرو حیاتوحش میشوند و بهشدت منابع غذایی حیات وحش را محدود میکنند. موارد بسیاری از حمله سگهای ولگرد به پستانداران بزرگ بهشدت در خطر انقراض در ایران گزارش شده است و حتی در دهه گذشته حمله منجر به مرگ سگهای ولگرد به خزندگان، گاوسانان وحشی، گرازها، گربهسانان کوچک (گربه پالاس و سیاهگوش) و حتی گربهسانان بزرگ مانند پلنگ و یوزپلنگ گزارش شده است.
همزیستی مسالمتآمیز حیوانات شهری با انسان
با این تفاسیر آیا میتوان به گرسنگی و حیات حیوانات شهری و نیازهای آنها بیتفاوت بود؟ سپهر سلیمی فعال حقوق حیوانات در این باره نظر دیگری دارد. او در گفتوگو با اصفهان زیبا با اشاره به اینکه این جانداران حیواناتی هستند که توسط انسان اهلی شدهاند و حدود 20 هزار سال است که در کنار انسان زندگی مسالمتآمیز دارند، توضیح میدهد: این حیوانات تقریبا در همه دنیا شرایط یکسانی دارند و در بعضی کشورها در محیطهای شهری هستند، اما با تعدد متفاوت.
او اضافه میکند: عملا هر چقدر این حیوانات به انسان نزدیکتر باشند، شرایط زیستی بهتری دارند ؛ یعنی هم در زمینه مسائل بهداشتی و تغذیه و هم از نظر رفاهی امکانات بهتری دریافت خواهند کرد. سلیمی ادامه میدهد: متأسفانه به دلایلی مانند مدیریت ناصحیح از گذشته، شاهد تکثیر این حیوانات هستیم که در نتیجه با افزایش جمعیت آنها شاهد کاهش کیفیت زندگیشان بودهایم؛ بنابراین یکی از خواستههای اساسی حامیان حقوق حیوانات این است که حیوانات کمتری از این جنس در کوچه و خیابان و دور از محیطهای انسانی رها باشند.
مدیریت حیوانات شهری منطبق بر اصول «آی کم» نیست
این فعال محیطزیست میافزاید: متأسفانه در سالهای گذشته در کشور با موضوع مدیریت غیر اخلاقی جمعیت این حیوانات بودهایم که اثرگذار هم نبوده و نه تنها باعث کاهش جمعیت حیوانات نشده بلکه بعضا شاهد مرگومیر وحشتناک حیوانات بودهایم و به نظر میرسد دلیل آن هم این است که اصول علمی و تجربی را در این زمینه پیگیری نکردهایم.
سلیمی با اشاره به راهکار صحیح مدیریت جمعیت حیوانات شهری، بیان میکند: تجربیات جهانی نشان داده بهترین کار عقیمسازی این حیوانات و رهاسازی در قلمروی خودشان است؛ زیرا به فرض صفرشدن جمعیت این حیوانات قلمروی آنها با حیوانات جدیدی پر میشود؛ از این رو رویکرد صحیح این است که منابع غذایی سالم همراه با واکسیناسیون و عقیمسازی برای این حیوانات در نظر گرفته شود تا توازن برقرار شود.
او با اشاره به دستور العمل آی کم که بر مدیریت اخلاقی جمعیت حیوانات اشاره دارد، توضیح میدهد: مطابق این دستورالعمل غذادهی به حیوانات شهری نهتنها تأثیر منفی زیست محیطی ندارد؛ بلکه به شرط عقیمسازی برای کنترل این حیوانات نیز مفید است. هر چند گاهی شاهد آن هستیم که بعضی از کارشناسان اطلاعات غلطی را در این زمینه منتشر میکنند یا بعضی از مطالب و بخشی از واقعیت را بیان نمیکنند.
سلیمی با تأکید بر این که این حیوانات حق زندگی دارند، میگوید: لازم است رفتار و برخورد اصولی برای مدیریت جمعیت این حیوانات صورت بگیرد. چرا روشهایی که همراه با از بین بردن این حیوانات است بدون شک تبعات اجتماعی، اخلاقی و زیستمحیطی خواهد داشت و تنها با رجوع به راهنمای مدیریت انسانی جمعیتها و تجربیات جهانی و اطلاعرسانی در این زمینه، ضمن کاهش آسیبها میتوانیم به این باور برسیم که زیست روی زمین تنها حق ما نیست و این حیوانات هم اجازه زندگی دارند.
غفلت نکنیم
شــمار دغــدغــههـــا و آســیبهــای زیستمحیطی، گاه سبب غفلت از بعضی مسائل میشود که اگر چه به نظر کمرنگ هستند؛ اما در لایههای عمیقتر ارتباط مستقیمی با سایر ارکان محیطزیست دارند. اگر حفاظت از حیاتوحش و ارتقای سلامت اجتماعی رو یک هدف بدانیم، نمی توانیم مسئله حیوانات شهری را نادیده بگیریم؛ بلکه نیازمند آن هستیم که با رویکردی نسبی و نه صفر و صد، مدیریتی علمی و منطقی را به کار گیریم تا از این رهگذر شرایط زندگی مناسب برای همه زیستمندان فراهم شود.