این تصمیم در همان ابتدا تعجب بسیاری از اهالی فوتبال را به دنبال داشت و بیشتر کارشناسان به نقد این تصمیم پرداختند و آن را نادرست دانستند. بااینحال، همانطور که مشاهده شد امید نورافکن هم در زمان دفاع و هم در زمان بازیسازی و حتی دیگر زمانهای بازی عملکرد بسیار خوبی را از خود نشان داد و شاید کسی این احساس را نداشت که یک مدافع میانی در آن پست قرار نگرفته است.
موضوع عدم دعوت برخی بازیکنان یا بازی ندادن به آنها چندان جدید نیست و در تمام این سالها چه در زمان موفقیت تیم ملی یا عدم موفقیت آن، بحث داغ و جنجالی فوتبال ایران بوده و در این دوره نیز عدم دعوت بازیکنی همچون دانیال اسماعیلیفر یا سکونشینکردن مهدی ترابی و بسیاری دیگر از بازیکنان موضوع مهم چند ماه اخیر جمعهای فوتبالی بوده است. یکی از این بازیکنان که قرارنگرفتن او در ترکیب تیم ملی حاشیهساز شده و عموما پس از هرکدام از دیدارهای تیم ملی شاهد آن هستیم، سیاوش یزدانی است.
فرهاد مجیدی، سرمربی تیم استقلال، در بیشتر مصاحبههای خود با کنایههای مختلف به این موضوع اشاره کرده و مدافع تیم خود را لایق ترکیب اصلی تیم ملی و حتی برتر از تمام مدافعان ملیپوش کشورمان میداند!
با اینکه تیم استقلال در این فصل در بخش دفـاعـی عملکرد بسیار خوبی داشته و در بیشتر مسابقات توانسته دروازه خود را بسته نگه دارد؛ اما نمیتوان دلیل این آمار خوب را سیاوش یزدانی دانست. هرچند که او از ارکان اصلی دفاع آبیپوشان است؛ اما بسیار رؤیاپردازانه است که این مدافع را برتر از تمام مدافعان ایرانی بدانیم. سیاوش یزدانی طبق آنالیزهای صورتگرفته تا پایان نیمفصل لیگ برتر در بخش دفاعی آمار نسبتا خوبی را کسب کرده اما در بعد بازیسازی بههیچعنوان بازیکن توانایی نیست.
اگر بخواهیم آنالیز و تحلیلها را دقیقتر بررسی کنیم، یزدانی در بخش بازیسازی آنچنان توانا نیست و تیم ملی که علاقه بسیار زیادی به مالکیت توپ داشته و به بازیسازی از دفاع علاقهمند است با این ویژگی او همخوانی ندارد. از سوی دیگر با بررسی مسابقات استقلال در بخش دفاع، فقط شاهد ضربهزدنهای بلند او بر زیر توپ و دور کردن آن بدون هیچ برنامهای توسط سیاوش یزدانی هستیم. این نوع بازی شاید در حد لیگ ایران که آنچنان حرفهای نیست باشد؛ اما برای تیم ملی ایران که در سطح آسیا یا فراتر از آن میخواهد بازی کند اصلا برازنده نیست. البته که مدافعان اصلی تیم ملی نیز آنچنان توانایی بازیسازی خوبی ندارند و این موضوع جزو نقطهضعف آنهاست؛ اما برحسب تجربه بیشتر آنان و هماهنگی این زوج، این موضوع که انتخابهای اصلی اسکوچیچ باشند منطقیتر است.
اعتراضی که ادامه دارد
همانطور که گفته شد این اعتراضها و جنجالسازیها تنها مربوط به این دوره نبوده و سالیان سال است که ادامه دارد. بهعنوانمثال یکی دیگر از شدیدترین اختلافات بین برانکو ایوانکوویچ، سرمربی سابق پرسپولیس و کارلوس کیروش، سرمربی تیم ملی ایران بوده است. برانکو نیز به عدم دعوت از بازیکنان پرسپولیس معترض بود و در مصاحبههای مختلف خود این موضوع را عنوان میکرد. تیم ملی در زمان کیروش که عموما متشکل از بازیکنان استقلال بود، اعتراضهای برانکو را که تیمش به فینال آسیا و نیز قهرمانی لیگ رسیده بود در پی داشت.
در هر صورت، چه تصمیم مربی تیم ملی درست باشد یا غلط، هیچ مربی در هیچ نقطه از دنیا حق اعتراض به آن را به این شکل ندارد و از برانکو با قهرمانیهای متعدد تا فرهاد مجیدی با صدرنشینی موقت لیگ برتر، هیچکدام کار درستی را انجام ندادهاند. بهتر است به جای چنین حاشیهسازیها و تفرقهافکنیهای مداوم، سعی در تقویت تیم ملی و کمک به آن داشته باشیم.فرهاد مجیدی نیز باید نحوه برخورد سرمربیان دیگر لیگ برتری بهخصوص سرمربیان سپاهان و پرسپولیس را مدنظر داشته باشد و همانند آنان برای موفقیت تیم ملی تمام توانش را بگذارد، نه اینکه با جنجالسازی تنها فضای رسانهای و طرفداری را ملتهب کند.














