بررسی ادواری از شهرسـازی در ایران نشان میدهد که علم شهرسـازی در گذشـته توسـط بنایان و نه به عنوان یک علم آکادمیک، بلکه برخاسته از تجربه و عینیت دادن در مکان بـرای تحقـق فضاها شـکل مییافـت که فتـوت آنهـا حا کی از ایمـان و خلـوص نیـات در اجـرا بـود. قدمـا در تشـکیل فضـا بـه دنبـال تقـدم آن بـر ایـن نبودنـد؛ بلکـه بـر اسـاس تکیـه بـر تجربه و آییـن نیاکان، فضـا و مکان را باهم شـکل میدادند و هیچکـدام را بـر دیگـری برتـری نمیدادنـد؛ بنابرایـن نقشهـا در تعریفـی متعامـل بودند نـه متبایـن؛ امـری که به قولی با ناخود آگاه مربوط شده است. ولـی آنچـه از ماهیـت اثـر مشـخص اسـت، تکیـه بر خـود آگاه دارد و لـذا میتـوان هنـر را بدیـل مفهـوم در اثـر دانسـت. ایـن در حالـی اسـت کـه اکنـون شهرسـازان واقـف بـه معلومـات زیـاد شـدهاند و امـر خـود آگاه بـر آنهـا بیشـتر بـر آنهـا مسـلط شـده اسـت و حال آنکـه آنچـه میگوینـد از آنچـه عمـل میکننـد زیباتـر و بـه هنـر نزدیکتـر اسـت؛ لـذا نقـد را کـه مایـه رشـد عقـل اسـت، بـر آنچـه عمـل میکننـد کمتـر جـاری میداننـد. ایـن موضـو ع به عنـوان اصلی تریـن افـت در میـان اندیشـمندانی اسـت کـه دوراندیشـی را از دسـت دادهانـد. درواقـع تجربه گرایـی گذشـته همـواره نقـد و تکامـل را باهـم بـه همـراه داشـت؛ ولـی امـروزه دورشـدن از اصـل تعلیـل در مسـائل و پرداختـن بهصـورت مـــوازی بـه مــوضوعـــات مختـــلف کـه گستــــردگی هـــرکدام جذابیتهایـی را ایجـاد کـرده اسـت، نمیتوانـد طولانی مـدت بـه تکامـل موضوعات و حل مسـائل منجر شـود که ایـن امر به عنـوان دومیـن افت از اندیشـمندان شهرسـاز مدنظـر اسـت. نکته دیگری که در این خصوص قابل بحث اسـت و میتوان مدعی شـد کـه شهرسـازان را از دوراندیشـی به اندیشـه ورزی صرف مبدل کرده، نگاه سطحی اساتید به مفهوم شهرسازی و دلخوشکردن به محیط دانشـگاه اسـت. درواقـع میتـوان ادعـا کـرد کـه همسـو بـا سـایر رشـتهها، دانشـجویان خـوب و اسـاتید خـوب بـرای حـرف زدن ایجـاد کردیـم و در حیطـه عملگرایـی دسـتمان خالـی اسـت؛ بنابرایـن سیسـتم بـر مـا برتـری یافتـه اسـت. امـری کـه امروز همـه مدیریـت را محکـوم میکنیـم، درواقـع حا کـی از ضعف منطـق مـا در مقابـل فعلیـت اکنـون اسـت. درهرصـورت بـه نظـر میرسـد شهرسـازان بایـد سـر بلنـد کنند و راه خود را بیشـتر از هـر موقعـی بازیابند و در خصـوص آینده تصمیم گیـری کننـد تـا بتواننـد بیشـتر از هـر وقتـی مثمرثمـر باشـند و ا کنون را برای آیندگان بهتر کنند؛ امری که در تفکر پایـدار بهشـدت تأ کیـد میشـود و به حـق یـک هـدف عالـی اسـت که بایـد متعالـی نیز شـود.