به گزارش اداره ارتباطات معاونت فرهنگی شهرداری اصفهان، نشست «چهارباغ؛ از دیروز تا امروز» در قالب سلسله نشستهای مرکز اصفهانشناسی و خانه ملل سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان در موزه گرمابه علیقلی آقا برگزار شد.
در این نشست محمدحسین فروغی، پژوهشگر، مولف و دانشآموخته دکتری تاریخ اسلام شهرنشینی را یکی از دستاوردهای مهم تمدنی ایرانیان دانست و اظهار داشت: ایرانیها در این فلات شهرهای آبادی را به وجود آوردند که برخی از آنها در گذشته تا یک میلیون نفر و بیشتر جمعیت داشته است.
وی افزود: به نظر من اصفهان مظلومترین شهر ایران است، از این جهت که شرایط برخورداری داشته و جمعیت زیادی در آن گرد آمده بودند و کمتر شهری مانند اصفهان توانسته پس از حملات گسترده و سخت به آن دوباره خود را بازسازی كند. همچنین اصفهان جزو معدود شهرهای جهان بوده که اهمیت آن از پایتخت کشور بیشتر است.
فروغی با اشاره به ریشه نام چهارباغ ادامه داد: چهارباغ از دو واژه چهار و باغ تشکیل شده است. عدد چهار بسیار رازآلود است و به موارد بسیاری از جمله چهار جهت جغرافیایی، چهار عنصر مقدس، چهار اقلیم وجود، طبایع چهارگانه در پزشکی، چهارگاه موسیقی و چهار نهر بهشتی اشاره دارد. نماد بعلاوه یا چلیپا نیز یکی از مقدسترین نمادهای ایرانی است که بعدها به اروپا نیز رفت. ایرانیان معتقدند جهان به چهار بخش تقسیم میشود و در مرکز آن چشمهای قرار دارد. همچنین «آنه ماری شیمل» در کتاب «راز اعداد» خود عنوان کرده که عدد چهار به نخستین نظم شناختهشده در جهان مربوط میشود و به نظم دادن به کثرت آشفته تجلیات و تبدیل آنها به اشکال ثابت اشاره دارد.
به گفته این پژوهشگر و مولف، کلمه باغ ترجمه کلمه پارسی پردیس است و از زمان مصر باستان معابد را در باغها ایجاد میکردند. در قرآن کریم نیز باغ نماد بهشت است.
وی با بیان اینکه چهارباغ ترکیب هنرمندانهای از عدد مقدس چهار و باغ مقدس است، تصریح کرد: چهارباغ باغی متشکل از دو محور عمود برهم و یک حوض است که در محورهای آن آب جاری است. نهر، چشمه، آبشار و فواره، حوض، درخت، کوشک، غرفههایی در اطراف، دیوارها و درها عناصر چهارباغ را تشکیل میدهند.
فروغی با بیان اینکه اولین چهارباغ ایرانی را کوروش ساخت، اضافه کرد: پادشاهان هخامنشی، اشکانی و ساسانی اقدام به ایجاد چهارباغ کردهاند و در دوران اسلامی نیز تعداد باغهای در عراق و سوریه زیاد بوده و گفته میشود در آندلس نیز نمونهای از باغ ایرانی وجود داشته است.
چهارباغ منحصر به صفوی و اصفهان نیست
وی تصریح کرد: یکی از اشتباهات رایج این است که گمان میکنند چهارباغ تنها مربوط به دوره صفویه و منحصر به اصفهان است؛ درحالی که در شهرهای مختلف ایران و سایر کشورها یک محله به نام چهارباغ وجود دارد.
فروغی با اشاره به پایتختی اصفهان در دوره صفوی بیان کرد: شاه عباس تصمیم گرفت فضای شهر اصفهان را برای پایتختی خود آماده کند و از شهرهای مختلف مانند سمرقند و هرات الگو گرفت و گذر چهارباغ را ایجاد کرد.
این مولف در ادامه با خوانش گزارشها و روایتهای مورخان درباره چهارباغ افزود: از متن مورخانی مانند اسکندر بیک و گنابادی برمیآید که دولت دستور هماهنگی در ساخت ساختمانهای اطراف خیابان چهارباغ را صادر کرده و زمینهای اطراف باغها نیز در میان امرا، خوانین، وزرا و صاحبمنصبان تقسیم شده بوده است.
وی با اشاره به علاقه وافر شاه عباس به چهارباغ ادامه داد: شاردن میگوید شاه عباس آنقدر به چهارباغ علاقهمند بود که اجازه نمیداد هیچ درختی بدون اجازه او در آن کاشته شود و افسانهای هم وجود دارد که میگوید شاه عباس پای هر درخت در چهارباغ یک سکه نیز دفن کرده است.
فروغی درباره اختلافنظر مورخان درباره عمومی یا خصوصی بودن فضای چهارباغ گفت: چهارباغ عملاً مرکز اداری کشور بوده و وزرا و امرا در آن منزل داشتهاند؛ بنابراین فضای آن نمیتوانسته عمومی باشد. البته مردم نیز در چهارباغ رفتوآمد داشتهاند و جشنهایی در اطراف آن برگزار میشده است.
این پژوهشگر با بیان اینکه چهارباغ مفهوم نوئی از فضای شهری همراه ارتباط مطلوب طبیعت با انسان است، تصریح کرد: چهارباغ نخستین خیابان طرح جامع در دنیا است. ژان شاردن چهارباغ را زیباترین خیابانی دانسته که تا آن زمان دیده و پیترو دلاواله نیز روایت میکند که قهوهچیان و صاحبان مهمانخانهها کنار حوضهای چهارباغ را فرش میکردند تا مردم بنشینند و ضمن پذیرایی شاهد نمایش و هنرنمایی شعرا و گویندگان و نقالان باشند و به بهترین وجه وقت بگذرانند.
وی بیان کرد: چهارباغ پس از شاه عباس رو به زوال رفت و افت و خیزهای سیاسی خود را در نگهداری از بناهای مهم و عظیمی که شاه عباس به ارث گذاشته بود نشان داد. در دوران قاجاریه نیز ظلالسلطان خسارت زیادی به چهارباغ وارد کرد و کمکم کار به جایی رسید که چهارباغ را خیش زدند و در آن کشت و زرع صورت گرفت.
فروغی با اشاره به وضعیت فعلی خیابان چهارباغ خاطرنشان کرد: چهارباغ محل رویدادهای فرهنگی بوده و باید باشد، نه محل فستفود فروشی. هنوز هم چشم ایران به اصفهان است و در بازسازیهای اطراف چهارباغ نباید از نماهای غیرایرانی استفاده شود. همچنین باید از بسته شدن کتابفروشیهای چهارباغ جلوگیری شود تا هویت آن حفظ گردد. فضای چهارباغ الهامبخش نویسندگان بزرگی بوده و چهارباغ باید به مرکز تولید فرهنگی و رویدادسازی تبدیل شود، چون متأسفانه اصفهان دارد بایگانی میشود.