
در طول دهههای گذشته کتب زیادی در ارتباط با زمینه و بستر انقلاب اسلامی ایران منتشر شده که هرکدام تحلیل متفاوتی درباره علل انقلاب ارائه میدهند.

روحیات شاه و خصوصیتهای فردی او در شرایط بحرانی بسیار آسیبپذیر و سست بود. شاهد این ادعا عملکرد او در بازههای مشخص دوران حکومتش، به مواقع بروز بحرانها مسلم و مشخص است. از زمانی که او با رفتن اجباری پدرش و با سیاستهای محمدعلی فروغی بر تخت سلطنت نشست، تاج شاهی بر قامت جوانش سنگینی میکرد و در حد یک مدیر برای بهبود بحرانهای کشور در شرایط بعد از جنگ جهانی نبود.









