به گزارش اصفهان زیبا؛ فضای حاکم بر معاملات در اقتصاد غرب و فضای حاکم بر معاملات در اسلام متفاوت است. یکی از اصول کلی که در گفتمان اقتصاد غرب مطرح است این است که پدیدههایی که به افزایش ثروت یک جامعه میانجامد، از آزادی بشر در پیجویی منابع مادی ناشی میشود.
این دیدگاه را میتوان در نظریات آدام اسمیت بهوفور دید. فضای گفتمان اسلام اما اخوتمحور است و از دیدگاه اسلام معاملات نباید با هدف کسب منفعت شخصی انجام شود. نظام ارزشی اسلام با نظام ارزشی غرب سازگار نیست.
اینطور که دکتری اقتصاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) به «اصفهانزیبا» میگوید: فضایی که معاملات در گفتمان اسلام شکل گرفته با فضای معاملات تا پیش از اسلام و در اقتصاد غرب متفاوت است؛ در اقتصاد غرب انسان خودخواه و منفعتطلب است و به دنبال منفعت شخصی خودش است؛ همانطور که در نظرات اقتصادی آدام اسمیت آمده است انسان برای کسب درآمد باید خودخواه باشد؛ درضمن باید تنبل هم باشد؛ چون در ادبیات اقتصادی غرب انسانها به دنبال این هستند که بیشترین سود را با کمترین فعالیت به دست بیاورند.
حجتالاسلام محمد مطلبی خاطرنشان میکند: این گفتمان که برای کسب درآمد باید انسان خودخواه، تنبل و منفعتطلب باشد، همانطور که در ادبیات اقتصاد غرب مطرح است تا پیش از اسلام نیز مطرح بوده است قبلا هم بردهداری حکمفرما بود تا بردهها برایشان کار کنند و از این طریق درآمدزایی داشته باشند؛ علاوه بر این رباخواری نیز رایج بود؛ یعنی افرادی که مالومنال داشتند با رباخواری اموالشان افزایش هم پیدا میکرد. در ادبیات اقتصاد غرب نیز این موارد مطرح است.
او خاطرنشان میکند: در ادبیات اسلام از زمانی که حکومت اسلامی در مدینه شکل گرفت، پیامبر بر کار و فعالیت و کوشش تأکید داشتند و این موارد در ادبیات اقتصاد گنجانده شد؛ ولی در گفتمان اقتصاد غرب افراد به دنبال این هستند که بدون زحمت و تلاش به مال و اموال برسند؛ یعنی بیشتر افراد خواهان این هستند که با پشتمیزنشینی بیشترین درآمد را کسب کنند.
دکتری اقتصاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) اذعان میکند: ادبیات تنبل بودن و کار و تلاش نکردن حاکی از گفتمان اقتصاد غرب و گفتمان اقتصاد پیش از اسلام است؛ ولی در اسلام روی کار و تلاش تأکید میشود تا انسانها بر اساس زحمت خودشان درآمد کسب کنند؛ باوجوداین تفاسیر نهادهایی که در جامعه غرب شکلگرفته مانند بورس خریدوفروش صرفا بر اساس بالا و پایین رفتن یکسری ارقام است و در این شرایط تلاشی صورت نمیگیرد و نام این فرایندرا نمیتوان فعالیت اقتصادی گذاشت.
او عنوان میکند: وقتی معاملهای شکل میگیرد باید بررسی کرد در کنارش فعالیت اقتصادی شکل میگیرد یا خیر.اگر فعالیت اقتصادی شکل نمیگیرد باید نسبت به آن تجدیدنظر کرد؛ ولی اگر معامله صورت بگیرد که در کنارش فعالیت اقتصادی نباشد، ازنظر اسلام مردود است؛ بهعنوانمثال بانک بهعنوان یک نهاد پولی آیا در کنار خلق پول، فعالیت اقتصادی میکند یا صرفا خلق پول است؟
حجتالاسلام مطلبی خاطرنشان میکند: در اقتصاد غرب نهادهایی که شکل گرفته براساس تلاش و کوشش به درآمدزایی نمیرسند؛ اگر بانک تسهیلات پرداخت میکند، باید بررسی کرد این بانکها در حال انجام فعالیت اقتصادی هستند یا خیر. اگر مبنای کارشان فعالیت اقتصادی نباشد عملکرد این بانکها شبهرباست.
دکتری اقتصاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) میگوید: نگاهی که به انسان در معاملات، سبک زندگی و ارتباطات وجود دارد، در غرب و اسلام متفاوت است؛ در اسلام این موضوع مطرح است که افراد نباید از منفعت شخصی و از گرفتاریهای مردم به درآمدزایی برسند؛ ولی در اقتصاد غرب تسلیحات نظامی تولید میکنند و سپس به دنبال این هستند که تنش و جنگ صورت بگیرد و این تسلیحات را بفروشند.
او خاطرنشان میکند: یا اینکه در اقتصاد غرب به دنبال این هستند که داروهای تولیدیشان را با پخش ویروس بفروشند؛ چون در اقتصاد غرب منفعت افراد مطرح است، ولی در گفتمان اسلام درآمد افراد از قبل گرفتاری مردم نیست بلکه در اسلام همیاری و کمک و اخوت مطرح است و این دید در اسلام حاکم شده که مشکلات بقیه مشکلات ما هم هست.
حجتالاسلام محمد مطلبی میافزاید: اسلام به دنبال حاکمیت اخوت است یعنی همه برادر همدیگر هستند و برای همدیگر انصاف دارند؛ ولی در غرب، افراد به خاطر منافعشان پول و درآمد کسب میکنند؛ بهعنوانمثال احتکار میکنند تا محصولات را با قیمت بیشتری بفروشند، احتکار از جنس اخوت نیست. مثال دیگر اینکه در غرب افراد به دنبال این هستند که وقتی گرفتاری پیش آید درآمد کسب کنند؛ ولی در گفتمان اسلامی درآمدزایی از این طریق مردود است.