«روز ملی ایرانشناسی» مصادف با سیام اردیبهشت ماه، «روز جهانی موزه» مصادف با 29 اردیبهشت ماه (18 ماه می) و «هفته میراث فرهنگی» که از 28 اردیبهشت ماه هر سال آغاز میشود، سه عنوانی بودند که مرا به صرافت نوشتن این گزارش انداختند. اگر همیشه از دیدن موزهها فراری هستید و فکر میکنید موزهها نمیتوانند مقاصد گردشگری جذابی باشند، یا اینکه ایرانشناسی موضوع مهمی نیست، این گزارش را بخوانید و با 50 موزه جذابی که میتوانید از دیدنشان لذت ببرید، آشنا شوید. گزارش را با روایت سفرم به دو موزهای که از دیدنشان لذت بردم و برداشتهای ایرانپژوهانهای داشتم، آغاز میکنم و سپس نتایج یک نظرسنجی کوچک با موضوع محبوبترین موزه را برایتان روایت میکنم.
موزه قومنگاری جهان یا ایرانگردی موزهای در وین
دوازده ساعت (از 6 صبح تا 6 عصر) برای دیدن شهری مثل وین، شوخی است و وقتی تصمیم بگیری به جز شهرگردی و دیدن فضاهای تاریخی، فقط یک موزه را انتخاب کنی و از قبل هم انتخابی نکرده باشی و اطلاعاتت در مورد موزههای وین کم باشد، چه کاری باید بکنی؟! پاسخ به این سوال ساده نیست چون پایتخت اتریش، شهر معروف فرهنگ و هنر، حدود صد موزه دارد. من شهرگردی را از 6 صبح آغاز کردم و سر ظهر، آماده شدم که موزهای را ببینم. دیدن بافت تاریخی را از میدان اشتفن پلاتز و کلیسای هشتصدسالهاش آغاز کرده بودم و همان اطراف باید از میان انبوه موزهها یکی را انتخاب میکردم که البته ورودیه گرانی هم نداشته باشد. ورودیه گران برای ما یعنی 15 یورو (که آن زمان با یوروی تازهگرانشده 6 هزار تومانی معادل 90 هزار تومان میشد و حالا چیزی حدود 250 هزار تومان). موزه اولی که انتخاب کردم برای خبرنگاران رایگان بود اما باید یک هفته قبل به مدیریت موزه ایمیل میزدم و درخواست ورود میکردم؛ بنابراین عطایش را به لقایش سپردم و ناگهان خودم را روبهروی موزه جهان (Weltmuseum Wien) دیدم؛ موزه قومنگاری و فرهنگ عامه. با ناامیدی وارد شدم و از مسئول موزه پرسیدم که آیا برای خبرنگاران گزینه ویژهای دارند؟ او با روی گشاده و البته تعجب بابت کارت خبرنگاریام که به فارسی بود تنها با یک جمله انگلیسی، دستگاه راهنمای صوتی را تحویلم داد به اضافه یک برچسب که تصویر یکی از اشیای موزه بر رویش بود و نشان میداد که من مهمان موزه هستم. برچسب را روی یقه ژاکتم چسباندم و با خوشحالی موزهگردی را آغاز کردم و حتی نمیتوانم از آن همه هیجان و غافلگیری برایتان تعریف کنم. موزه پر از نام ایران بود. در یکی از فضاها، سه چیدمان با روایتهای مکتوب و صوتی به فارسی وجود داشت. یکجا روزنامه وینی با عکس ناصرالدین شاه در سفرش به فرنگ را دیدم. در یک گالری، تابلوی قلمکار اصفهان بر دیوار نصب شده بود و جلوی تابلو مانیتوری بود که میتوانستی هدفون کنارش را روی گوش قرار دهی و بشنوی که محقق برایت از اصفهان و هنر قلمکارش به دو زبان آلمانی و انگلیسی میگوید. در فضای کناری، چند کتاب حجیم بود که میتوانستی لم بدهی روی کاناپههای تخت مانند فضا و کتاب موزهای بخوانی. کمی جلوتر روی تابلو میتوانستی نامت را بنویسی و اینکه دوست داری به کجای جهان سفر کنی. در یکی از گالریها از همه جا میراثی را که نشان دهنده فرهنگ و آداب و رسوم قومیشان بود جمع کرده بودند. از ماسکها گرفته تا عروسکهایی که آداب و رسوم تدفین و اعتقادات مربوط به پس از مرگ در مکزیک را نشان میداد. من قدم میزدم و لذت میبردم، تماشا میکردم و از هیجان لبریز بودم. سه ساعت خیلی کم بود ولی مجبور بودم موزه را ترک کنم تا از پرواز وین-اصفهان (که حالا بیش از یک سال است دیگر وجود ندارد) جا نمانم.
موزهگردی در پراگ با اسانس حسرتخوری برای اصفهان!
در کنار موزه قومنگاری جهان در وین، نام دیگری هم در صدر علاقهمندیهایم وجود دارد: خانه موزه لوبکویز پراگ (lobkowicz museum) که اولین مقصدم در مجموعه قلعه پراگ (Prague Castle) بود. دیدن شجرهنامه لوبکویزها و هدایایی که خارجیها به این خانواده مهم تاریخ جمهوری چک تقدیم کرده بودند، مرا سرشار از حسرت کرد. بد نیست اول یادآوری کنم که شاه عباس اول صفوی در 27 ژانویه سال 1571 میلادی (قرن 16 میلادی) متولد شد و سالهای (1587-1629 میلادی) بر ایران بزرگ حکومت کرد. قصری که حالا به نام محل نمایش مجموعه ارزشمند خاندان لوبکویز معروف است در دوران حکومت یرسلاو پرنشتین (Jaroslav of Pernstejn) توسط او و برادرش ساخته شد. خانواده لوبکویزها از جمله قدیمیترین خاندان سلطنتی جمهوری چک هستند که قدمتشان به قرن 14 میلادی برمیگردد و مجموعه هنری بزرگی را جمعآوری کردهاند که شامل دستخطهایی از مشاهیر موسیقی جهان از جمله موتزارت و بتهوون است به علاوه شماری از نقاشیها و آثار هنری مهم هنرمندان کشورشان. بخشی از مجموعه هم سلاحها و تجهیزات جنگی است و البته هدایایی که به صورت رسمی از سوی سفرا و پادشاهان و مشاهیر سیاسی کشورهای مختلف به آنها اهدا شده است. قصری که این موزه در آن برپاست و البته همه فضاهایش هم به روی گردشگران باز نیست، در نیمه دوم قرن شانزدهم میلادی ساخته شده و حالا حدود 13 سال است که وجاهت موزهای به خود گرفته است. «جبهخانه» صفوی که بعدا «دیوانخانه» ظلالسلطان قاجاری شد و حالا «موزه هنرهای معاصر اصفهان» است، میتوانست مجموعهای شبیه به آنچه در موزه لوبکویز پراگ وجود دارد را داشته باشد، چراکه در جبهخانه آن زمان هم به غیر از انواع سلاحها و تجهیزات نظیر تفنگ، خنجر، زره و نیزه انواع اشیا مانند آینه، پردههای نقاشی، دوربین و اشیای هنری که از طرف امرای خارجی به دربار صفوی فرستاده شده بودند، نگهداری میشد؛ اما چون کمتر به «حفاظت از میراث» توجه میکنیم و برایمان «از بین بردن»، «پول درآوردن از میراث» و «از نو ساختن» مهمتر است، حالا هیچکدام از آن میراث گرانبها را نداریم چه اگر میراثدار بودیم و دولتخانه صفوی اصفهان را آنطور که در نقشه کمپفر مشخص است، حفظ کرده بودیم، حالا مجموعهای شبیه قلعه پراگ داشتیم که در هر گوشهاش موزهای است موضوعی. یک جا فقط برای بالارفتن از یک برج مناره مانند بلیتفروشی میگذاشتیم. یک جا برای دیدن خانه کوچکی که یک سال یکی از مشاهیر جهان در آن زیسته، مانور میدادیم که بشتابید، کوچه طلایی (Golden Alley) را ببینید و خلاصه مجموعه هزار تماشا را برای اصفهان رقم میزدیم.
با 48 موزه محبوب مخاطبان آشنا شوید
«موزهدیدن» برای خیلیها کار کسالتباری است! اسم موزه را که میآوریم به یاد جاهایی ساکت، تاریک با اشیایی در ویترینهای کثیف میافتند؛ اما این دمدستیترین توصیف از موزههای بد است و هیچ ربطی به موزههای مهمی که در دنیا وجود دارند ندارد. موزههایی هستند که دیدنشان به هزار پاساژگردی میارزد و اتفاقا برای مخاطبان معمولا فراری از موزه هم جذاب است. فقط باید پیدایشان کنید و تفرج در آنها را به خودتان هدیه دهید تا برای همیشه تصور و کلیشه ذهنیتان از دیدن موزه برطرف شود. این ایده باعث شد از مخاطبانم در اینستاگرام دعوت کنم تا بهترین موزههایی را که تا به حال دیدهاند، معرفی کنند. از مجموعه 46 پاسخی که در نظرسنجی 24 ساعته به دست آمد، نتایج جالبی میتوان گرفت. موزه جواهرات ملی ایران (6 رای)، موزه ارمیتاژ سن پترزبورگ روسیه (5 رای)، موزه ملی ملک (4 رای)، موزه ایران باستان (4 رای)، موزه لوور پاریس (3 رای)، موزه هنرهای معاصر اصفهان (2 رای)، موزه هنرهای معاصر تهران (2 رای) و موزه موسیقی اصفهان (2 رای) در این نظرسنجی کوچک، صدرنشین محبوبها هستند. در ردههای بعدی هم اسامی جالب دیگری وجود دارد از جمله موزه سیتیسنتر اصفهان، مردمشناسی کلیسای وانک، موزه تخت جمشید، موزه اقبال لاهوری در اسلامآباد پاکستان، خانه موزه مقدم، موزه آنتالیا، موزه رضا عباسی، کاخ موزه گلستان، موزه آرامگاه توس و موزه لوور ابوظبی. فرناز پیراسته که اصفهانی مقیم کره جنوبی و خبرنگار رادیوی انگلیسی بوسان است یکی از کاملترین پاسخها را برایمان نوشته است. او هفت نام را به عنوان موزههای مورد علاقهاش ذکر کرده که عبارتاند از: «موزه هنرهای معاصر نیویورک، موزه باران بوسان، موزه نور توکیو، موزه فرش تهران، موزه موسیقی اصفهان، موزه ملک تهران و موزه موسیقی وین». مریم عباسی، پژوهشگر و معمار هم در پاسخ به این سوال موزه آرامگاه نادری مشهد را انتخاب کرده و دلیل این انتخاب را «راهنمای کاربلد موزه» دانسته؛ حضور مثمر ثمر راهنمایان که میتواند یک موزه را در جایگاه «بهترین» یا «بدترین» قرار دهد. دیانا رودنکو (Diana Rudenko) هنرمند اوکراینی که عکاس حیات وحش هم هست در پاسخ به این نظرسنجی، موزه مرکز پینچوکآرت (Pinchuk Art Center) کیف اوکراین را به عنوان موزه منتخبش انتخاب کرده است؛ موزهای که خودش هم در آن کار میکند. وفا آرمانی عباس (wafa Armani Abbas) روزنامهنگار و دانشجوی زبان فارسی اهل اسلامآباد پاکستان که علاقه زیادی هم به اصفهان دارد، موزه کلیسای وانک را به عنوان محبوبترین موزهای که تا به حال دیده، معرفی کرد. حسین دهقان منشادی، راهنمای گردشگری و استاد دانشگاه، هم در پاسخ به این سوال چهار موزه لوور، ارمیتاژ، ترینیتی کالج و قلعه پراگ را به عنوان بهترین موزههایی که تا به حال دیده، نام برد و در استوری صفحه شخصیاش نام سه موزه دیگر را هم به تفکیک نوع ذکر کرد. دهقان منشادی در حوزه گردشگری مذهبی و تفریحات (Religious & Leisure Tourism) موزه کلیسایی شهر لیون فرانسه (La Basilique Notre Dame de Fourviere) را از همه بیشتر پسندیده، در حوزه سینما، تاریخ و معماری از همه بیشتر، قلعه تریم (Trim Castle, Irland) در ایرلند او را سر ذوق آورده و در زمینه فرهنگ، تاریخ و معماری و عکاسی هم موزه شهر سینترا (Sintra City, Portugal) در پرتغال در صدر علاقهمندیهایش قرار گرفته است. هادی طغیانی، فعال حوزه گردشگری، از موزه جیرفت به عنوان موزه محبوبش یاد میکند. موزهای که به روایت او «کوچک ولی پر از شگفتی است.» الهه باقری، روزنامهنگار و پژوهشگر، موزه ملی ملک را بهترین موزهای که تا به حال دیده، معرفی میکند. فریدون فرودی که نام او را با اقامتگاه بومگردی مزرعه کلانتر در یزد میشناسیم هم موزه هنرهای معاصر تهران، موزه علوم و ارتباطات تهران و موزه ایران باستان را برترین موزههایی که دیده، میداند. مختار گرمهای، راهنمای تورهای اسپانیایی ایران، موزه رضا عباسی، موزه آبگینه و سفالینه، موزه موسیقی اصفهان و موزه حمام چهار فصل اراک را برترین موزههایی که تا با حال از نزدیک تجربه کرده، میداند. از نظر علیرضا دامادزاده، راهنمای طبیعتگردی، موزه آلبرت هال جیپور، اسباببازی کاشان، عروسک و سازهای باکو (حیدر علیاف) جذابترین موزهها بودهاند. پرویز مستاجران، هنرمند معرق چوب و فلز، یک موزه کمتر دیده شده اما ارزشمند اصفهان را به عنوان موزه مورد علاقهاش نام برده است؛ موزه هنرستان هنرهای زیبای اصفهان. این موزه به روی عموم باز است و در ساعات اداری (در دوران غیرکرونا البته!) میتوانید به دیدنش بروید. جواد هاتف، راهنمای ایرانگردی و جهانگردی، از مجموعه موزه تاریخ طبیعی اصفهان و موزه حمام مهدی قلی بیک مشهد به عنوان بهترینها نام برده است. فاطمه رهبر یزدی، خبرنگار ایسنای یزد، در پاسخ به سوال نظرسنجی نام چند موزه در استان یزد را ذکر کرده؛ موزه دیرینهشناسی کامبرین، موزه خودروهای کلاسیک، موزه زیلو و فرش از جمله مواردی بودند که او به عنوان خبرنگار فعال حوزه میراث فرهنگی، از دیدنشان لذت برده است. به روایت امین حیدری، موزه مشاهیر آمستردام و موزه جواهرات ملی ایران میتوانند جایگاه موزه محبوب را داشته باشند. «رایگانگردی» یکی از دلایلی بود که برخی از شرکتکنندگان در نظرسنجی از آن به عنوان دلیلی برای علاقهمندی به موزه منتخبشان یاد کرده بودند. به عبارتی، موزهای که در زمان دانشگاه با کارت دانشجویی به رایگان واردش شده بودند، حسابی به دهانشان مزه کرده بود آنقدر که اسمش را در میان بهترینها میگذاشتند. «امکان بازدید مجازی» مشخصه بعدی است برای محبوبشدن یک موزه. این را از پاسخی که مهسا جشنی به نظرسنجی داده میتوان فهمید. چراکه او موزه فریدا کالو (Frida Kahlo Museum) را به عنوان موزه موره علاقهاش عنوان کرد. مسئولان این موزه در دوران کرونا بازدید مجازی رایگان از این موزه را برای مردم جهان فراهم کرده بودند. ««مدیریت موزه» نکته بعدی است. تعدادی از شرکتکنندگان در نظرسنجی موزههایی را نام برده و تاکید کرده بودند که به دلیل حضور مدیر موزه است که به آنجا لقب دوستداشتنیترین موزه را میدهند. خاطرات کودکی» هم مشخصه بعدی بود؛ مثلا فائزه چراغی که در حوزه گردشگری فعالیت میکند، از «موزهای روبهروی پارک هفت تیر یزد» که حتی دیگر اسمش را هم به خاطر ندارد اما حس خوب دیدنش در کودکی باعث شده نام این موزه را به عنوان بهترین موزهای که تا به حال دیده ذکر کند. این نکته هم نشان میدهد چقدر توجه موزهها به مخاطبان کودک و نوجوان میتواند مفید باشد. در این حوزه، موزه ملی ملک یکی از پیشروان بوده است. تا جایی که بازیهایی در فضاهای مختلف موزه برای کودکان تدارک دیده شده است.