خانه در سال‌های کرونا

در ماه‌هایی که گذشت، میلیاردها انسان گسست از زندگی پیشین و سازماندهی مجدد زندگی اجتماعی خود را تجربه و تمرین کردند. ما زندگی روزمره‌مان را برای رسیدن به اهداف مشخص، تقسیم‌بندی می‌کنیم و از خلال آن می‌دانیم که چه مقدار زمان با چه کسانی خواهیم گذراند. این دقیقا یک عمل اجتماعی است. سازوکارهای اجتماعی کلیدی زندگی هرروزه‌مان من‌جمله خانه، محیط کار و سازمان‌های آموزشی همگی در این تقسیم‌بندی‌ها جای می‌گیرند.  یکی از سؤالاتی که شاید این روزها مهم باشد، این است که آیا از خلال این بحران، مکان، فضا و زمان دیگر همان معنای سابق را می‌دهند؟ در شرایط عادی، فضاهای عمومی‌ای وجود دارند که برای همه در دسترس‌اند تا اوقات فراغتشان را بگذرانند، دیگران را ملاقات کنند، رفت‌وآمد کنند یا زندگی‌شان را برنامه‌ریزی کنند. مکان‌هایی همچون پارک‌ها، زمین‌های بازی، کافه‌ها و خانه. درواقع ما در شرایط معمولی، میان فضاهایمان و میان زمان‌هایمان مرزبندی مشخصی داریم. در جای مشخص و زمان مشخص کار مشخصی انجام می‌دهیم.

تاریخ انتشار: 13:33 - سه شنبه 1399/04/17
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
فاصله‌گذاری و تداخل مرزهای فضای عمومی و خصوصی
تقسیم‌کار و فعالیت به این معنی است که انسان ساعات خاصی از روز را در فضاهایی خاص می‌گذراند. برای مثال یک کارمند به‌طورمعمول هر شنبه تا چهارشنبه (از 7 صبح تا 4 بعدازظهر) سر کار می‌رود. این بدان معناست که فضا-زمانی که از آن بهره‌مندیم به دوره‌های زمانی مشخص در فضاهای معین تخصیص می‌یابد. تمام اصطلاحاتی نظیر انعطاف‌پذیری، جهانی‌سازی، دیجیتالی‌شدن، خصوصی‌سازی و نئولیبرالیزاسیون جامعه سرمایه‌داری، همه و همه در اصل دارند فضا-زمان زندگی روزمره را دستخوش دگرگونی می‌کنند. روزبه‌روز تعداد بیشتری از افراد از فضاهای مختلف ازجمله منازلشان یا اماکن عمومی مشغول به کار هستند. این روزها اما شاید بتوان گفت که محل کار، خانه و اماکن عمومی تا حدودی یک‌کاسه شده‌اند. مرزهای بین اوقات فراغت و زمان کار، بازی و کار، مصرف و تولید، دفتر و خانه و جز آن تا حد زیادی مبهم می‌نماید. برای بسیاری از افراد، این گرایش به تداخل مرزها، به معنای افزایش‌یافتن وقتی است که به انجام کارشان اختصاص می‌دهند و البته گسترش منطق سرمایه به حوزه‌هایی خارج از محل کار سنتی. از خلال چنین سیاست سرمایه‌دارانه‌ای، هرروزه افراد بیشتری مجبورند برای جان به در بردن (بله تنها با هدف نجات‌یافتن)، بیشتر و بیشتر کار کنند، اما نه آن‌طور که دوست دارند، بلکه آن‌گونه که برایشان مشخص می‌شود. این بدان معناست که تداخل مرزهای خانه و محل کار گرچه گفته می‌شود برای رعایت حال نیروی کار است، اما ظاهرا آنی که تحت‌فشار قرارگرفته همان نیروی کار است. در چنین وضعیتی، «فاصله‌گذاری» نیز می‌تواند دستاویزی برای فشار حداکثری باشد بر آن‌هایی که همچنان توانسته‌اند شغلی داشته باشند.

تحول فضا-زمان در زندگی روزمره

بحران کووید-19، تحولی بنیادین در فضا-زمان زندگی روزمره ایجاد کرد. در بادی امر و برای مدت زیادی همگی شاهد بودیم که ادارات و اماکن عمومی تعطیل شدند. تمایز فیزیکی و اجتماعی فضاهای زندگی روزمره از بین رفت. دفعتا اداره و مدرسه و خانه در یک مکان قرار گرفت. ابهام مرزها و همگرایی فضاهای اجتماعی که تا پیش از آن توسط نئولیبرالیسم حالتی پیش‌رونده یافته بود، ناگهان به حد اعلی رسید. در فضاهای واسطه‌ایِ زندگی شهری، مانند ایستگاه‌های حل و نقل عمومی، میدان‌ها و جز آن، قو هم پر نمی‌زد. از آن‌طرف برای مدتی در تمام ساعات روز، خانه‌ها انباشته از جمعیت بود. اغراق‌آمیزترین تصویرش را بالکن‌های تنیده از جمعیت در هند به یادمان می‌آورد. در مواقع رخداد بحران‌های وجودی (اگزیستانسیال) مانند بحران کروناویروس، استراتژی‌های سیاسی نئولیبرال مبتنی بر بازنگه‌داشتن بیشتر مشاغل عمل می‌کند. در مقابل، سیاست دولت‌های سوسیالیستی مبتنی است بر بسته نگه‌داشتن مشاغل غیرضروری تا جای ممکن. در این استراتژی دوم، زندگی و رفاه انسان بالاتر از منافع اقتصادی ایستاده است. در استراتژی اول، رشد اقتصادی و سودآوری، بالاتر و مهم‌تر از جان انسان‌هاست. در بحران اخیر و با گستره شیوع فعلی، باز نگه‌داشتن مشاغل به معنای بر هم زدن هرچه بیشتر مرزهای فضا-زمان و عمومی خصوصی تمام شده است. در بحران کرونا، فضاهای اجتماعی و محل‌های کار، فراغت، تحصیل، حوزه عمومی، حوزه خصوصی، رفاقت، خانواده و همه و همه در منطقه‌ای به نام خانه گرد هم آمده است. خانه در یک‌زمان، یک مکان برای همه این فضاهاست. چنین است که زمان‌بندی زندگی روزمره در شرایطی که مکان فعالیت‌ها دیگر مرزی ندارد و البته یک مکان برای آدم‌های زیادی معناهای متفاوتی در یک‌زمان می‌دهد (خانه در یک آن برای یکی خانه، برای یکی مدرسه و برای دیگری محل کار و … است) بسیار سخت خواهد بود. دیگر حتی روابط نیز مانند قبل معنا نخواهد داشت. برای همین هم هست که اگر تا پیش‌ازاین، دیدن یک کودک خردسال در جلسات بین‌المللی عجیب می‌نمود، این روزها کم نیست تعداد ویدئوهایی از مادران و پدرانی که در جلسات بین‌المللی (از خانه‌شان) شرکت داشته‌اند و فرزندشان به‌یک‌باره به میانه جلسه وارد شده است. بیراه نیست اگر بگوییم خانه از خلال بحران کروناویروس، به محلی فراترازمکان در زندگی روزمره تبدیل‌شده است. درنتیجه، فعالیت‌های چارچوب‌مند و بدون چارچوب افراد همگی در یک فرامنطقه فضا-زمانی رخ می‌دهد: خانه.
 
برچسب‌های خبر