اصفهان برای جشنواره سنگ تمام گذاشت

«ابوالفضل جلیلی» نام پراعتباری در سینمای ماست. 15 فیلم ساخته است که به جز چند فیلم ابتدایی او در دهه 60، هیچ یک از آن‌ها در سینمای ایران اکران نشدند. اما هر چه او برای مخاطبان عام سینما، فرد گمنامی است، چهره شناخته‌شده‌ای برای فستیوال‌های کوچک و بزرگ دنیاست؛ جلیلی به‌واسطه همین فیلم‌هایی که در ایران اجازه اکران ندارند، چند ده جایزه جهانی دریافت کرده است. متأسفانه عنوان نشده چرا فیلم‌های جلیلی تاکنون نه پروانه ساخت گرفته‌اند و نه اجازه اکران دارند. ولی خود او معتقد است چون فیلم‌هایش حرف راست را به مخاطب می‌زنند و مخاطب هم حرف فیلم‌های او را باور می‌کند، فرصت اکران آثارش را نیافته است.

تاریخ انتشار: 09:51 - سه شنبه 1399/08/6
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه

با این حال، جلیلی در تمام این سال‌ها، پرستیژ خود را به عنوان یک کارگردان صاحب‌سبک که عمده قهرمانان آثارش را نوجوانان تشکیل می‌دهند، حفظ کرده و اشتباه برخی فیلم‌سازان مغضوب را در پشت‌کردن یا جلای وطن تکرار نکرده و از روابط نسبتا خوبی هم با مدیران سینمایی برخوردار است؛ به گونه‌ای که تاکنون چندین‌بار به عنوان داور و کارشناس در جشنواره‌های مختلف داخلی حضور داشته است.از سال گذشته، طلسم کاری جلیلی شکست و او برای ساخت «مسیر معکوس» پروانه ساخت گرفت و پس از سه دهه در بخش رقابتی سی‌و‌سومین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان شرکت کرد.به همین بهانه با این کارگردان اخلاق‌مدار سینمای ایران گفت‌و‌گویی ترتیب دادیم

شما از اواخر دهه 80 قصد تولید فیلم «مسیر معکوس» را داشتید و در طول دهه 90 هم بارها اشاره کردید که مترصد ساخت این فیلم هستید، اما این امکان تا سال گذشته مهیا نشد. دلیل این همه تأخیر چه بود؟

مشکل اصلی پول بود. چون فیلم‌های من در ایران اکران نمی‌شوند، بنابراین بازگشت سرمایه‌ای هم ندارم. اگر هم اکران شوند، آثاری هستند که در مجموع، به فروش‌های خوبی نمی‌رسند؛ به همین دلیل خیلی دنبال این نیستم که از سرمایه‌های شخصی استفاده کنم. چون این سرمایه‌ها بازگشت ندارند و نمی‌خواهم ناله و نفرین کسی پشتم باشد. بنابراین یا باید سراغ بودجه‌های دولتی بروم که مخصوص این گونه فیلم‌هاست  یا سراغ کسانی که پول‌های کلان غیربرگشت دارند و دوست دارند بدون هیچ چشمداشتی در این گونه فیلم‌ها مشارکت داشته باشند. به همین دلیل است که بودجه کارهای من معمولا با سختی جور می‌شود و تأخیر زیادی هم به خود می‌بینند.به هرحال نام شما با کلی جوایز بین‌المللی، برند معتبری است که معمولا سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی زیادی می‌توانند اطرافتان حضور داشته باشند.آواز دهل شنیدن از دور خوش است. باور کنید به من برای ساخت فیلم، پول زیادی نمی‌دهند و این هم برای اولین بار است که پس از 40 سالی که از انقلاب می‌گذرد، به من پولی برای ساخت اثر رسیده است.

از فارابی گرفتید دیگر؟

بله. من از آن‌ها وامی گرفتم و چون می‌دانستم که فیلمم اکران نمی‌شود و در نتیجه از فروش خبری نیست، پس نمی‌توانستم آن وام را برگردانم به همین دلیل به آن‌ها پیشنهاد دادم که اگر می‌خواهید، مالکیت فیلم را بگیرید که آن‌ها هم در نتیجه 60درصد از مالکیت فیلم را برداشتند؛ البته بعدها شنیدم که پشت سر فیلم حرف زده‌اند و انگار بعضی‌ها به خاطر اینکه فارابی در مالکیت فیلم شریک شده، چندان راضی نیستند که البته اصلا مهم نیست. در «مسیر معکوس» باز هم به سراغ نوجوانان رفتید و در نشست خبری فیلمتان هم به نوعی از این نسل جدید نوجوان انتقاد داشتید که دیگر آن شوق و اشتیاق قدیمی را ندارند.
بله دقیقا. نوجوانان امروز به جای اینکه مثلا عاشق شوند و پای عشق خودشان بایستند، مدام در اینستاگرام و شبکه‌های مجازی هستند و بیشتر وقتشان را به چت‌کردن و گشتن در این فضا می‌گذرانند. من یک چنین نوجوانانی را درک نمی‌کنم و هیچ قرابتی میان خودم که در درونم یک نوجوان دارم، با این دسته از نوجوانان نمی‌بینم. نوجوانان قبلا به عشق بها می‌دادند و گاهی حرف‌های دلشان را خطاب به عشقشان، روی کاغذ می‌نوشتند و تا ماه‌ها منتظر بودند که در یک فرصت خوب، آن را به دست معشوقشان برسانند، اما امروز اکثر نوجوانان دنبال چت‌کردن هستند و نتیجه به ناهنجاری‌هایی می‌رسد که آثارش را در بافت نوجوان امروز به خوبی مشاهده می‌کنیم.

به جشنواره فیلم کودک برسیم و اینکه برخی از منتقدان این جشنواره بر این باور هستند که این جشنواره حداقل در شرایط کرونایی امروز، نباید برگزار می‌شد. می‌خواهم به عنوان کسی که از سال‌ها با این جشنواره آشنایی داشته و امسال هم در آن حضور دارد، بگویید که موضع شما نسبت به برگزاری یا عدم برگزاری جشنواره امسال چگونه است؟

ضرورت را باید در کارکرد جست‌وجو کرد. زمانی شما در بحران کرونا به مسافرت می‌روید. باید دید دلیل سفر شما چه بوده و در این سفر دنبال چه چیزی هستید. اگر برای تفریح و وقت‌گذرانی است که بله، ضرورتی ندارد که بخواهید در این شرایط به این سفر بروید، اما گاهی متوجه می‌شوید که در فلان استان کشور، بچه‌هایی دچار سوء‌تغذیه شده‌اند و شما مجبور می‌شوید برای تهیه غذا و لباس آن‌ها، به آن استان‌ها سفر کنید، اینجا کاملا ضرورت دارد که شما بخواهید به سفر بروید تا بتوانید به لحاظ مالی و روحی، آن کودکان را شاد کنید. در اینجا دیگر شرایط مطرح نیست و مثل زمان جنگ که شرایط کشور کاملا بحرانی بود، باید بروید.

الان هم باید ببینیم هدف از برگزاری جشنواره کودک چیست. طبیعتا اگر هدف برگزارکنندگان مهمانی و محفل باشد، خب خوب نیست، ولی اگر قرار است یک رخداد فرهنگی برای بچه‌ها اتفاق بیفتد که افتاده، چرا باید جلوی آن را بگیریم؟

متأسفانه ما از دهه 70 به این طرف، به جای اینکه به یکدیگر کمک کنیم، در حال مبارزه با هم هستیم. وقتی می‌بینند که من نوعی رفته‌ام و با جشنواره کودک همکاری می‌کنم، مدام علیه ام موضع می‌گیرند و چهار سال دیگر که مناسبات تغییر کرد، این بار من علیه کسانی موضع می‌گیرم. چنین فضایی اصلا درخور و مناسب فرهنگ ما نیست، ولی باید اعتراف کنم سال‌هاست که وجود دارد و آسیب‌های بسیاری هم به فرهنگ ملی و سرزمینی ما وارد آورده است.

البته که این دسته از منتقدان، اصولا مخالفت‌هایی با نفس برگزاری جشنواره کودک دارند و همواره هم یکی از استدلال‌هایشان این است که جشنواره کودک برای خودش روزگاری داشته و اکنون، روزگارش سپری شده. تأکیدشان هم بر این است که در دوره‌ای، کارگردانان شاخص سینمای ایران در این رویداد شرکت می‌کردند و اکنون این جشنواره، خالی از نام‌های بزرگ است.

به نظر من این یک تفکر اشتباه است. کارگردانان بزرگ، نه‌تنها در جشنواره کودک بلکه در سینمای ایران حضور داشتند، اما در نتیجه برخوردی که با آن‌ها صورت گرفت مجبور به رفتن شدند. امثال بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، امیر نادری، عباس کیارستمی، سهراب شهیدثالث، پرویز کیمیاوی و خیلی‌های دیگر از این نام‌های بزرگ، روزگاری در همین مملکت فیلم می‌ساختند و در جشنواره‌هایش هم شرکت می‌کردند؛ خاص جشنواره کودک هم نیست، اما امروز اینها کجا هستند؟ یا مرحوم شده‌اند یا به نشانه اعتراض، در خانه روزگار می‌گذرانند. امروز نه‌تنها جشنواره‌ها از حضور نام‌های بزرگ محروم است، بلکه سینمای ایران چنین وضعیتی دارد. آن‌ها با این شکل برخورد، سینما را ترک کردند و رفتند مانند برخی از ورزشکاران و هنرمندان و نوابغی که رفتند و همچنان هم می‌روند. ما باید از خودمان بپرسیم چه اتفاقی افتاده که این بزرگان رفتند نه اینکه بنشینیم و بگوییم جشنواره کودک، بهاری داشته و روزی این نام‌ها فیلم می‌آورند و الان فیلم نمی‌آورند. اشکال کار جای دیگری است نه در جشنواره‌ای مثل کودک.

با تمام این تفاسیر، وضعیت جشنواره کودک این سال‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

من این اتفاقی که به عنوان جشنواره فیلم کودک سالانه برگزار می‌شود را دوست دارم و با آن موافق هستم. البته این را هم باید بگویم که نگاه مستقل به جشنواره کودک، چندان درست و منطقی نیست و نباید صرف وجود خلأیی در این رویداد، آن را مستقیم در نتیجه سیاست‌گذاری‌های مسئولان جشنواره ارزیابی کنیم. وضعیت این جشنواره مستقیما به وضعیت کشور بستگی دارد. اگر گروهی معتقد هستند که وضعیت جشنواره مطلوب نیست، باید سراغ آن را از کسانی دیگر بگیرند و نه کسانی که صرفا این جشنواره را برگزار می‌کنند.

مسئولان جشنواره پیش‌تر از اکران آنلاین سخن گفته بودند، ولی انگار فیلم شما در این اکران آنلاین حضور نداشت. موافق نمایش فیلمتان در پلتفرم‌های اینترنتی بودید؟

من برای اولین بار موافق اکران آنلاین فیلمم بودم که گویا هنوز محقق نشده است. دلیل اینکه انجام نشد، عدم تمایل برخی تهیه‌کنندگان بود که نگران بودنداین شکل اکران سبب قاچاق و بیرون آمدن فیلم در اینترنت شود. من همان زمان که این قبیل نگرانی‌ها رسانه‌ای شد، عنوان کردم که اولا مگر ما برای این مردم چه کرده‌ایم که الان نگران هستیم و به این مردم اعتماد نداریم و ثانیا چون سرمایه‌گذار نبوده‌ام؛ بنابراین نگران بازگشت سرمایه هم نیستم. به همین دلیل دوست دارم که نوجوانان سراسر کشور فیلم من را در اکران آنلاین تماشا کنند و حالا اگر یک درصد فیلمم قاچاق شد، مگر چه اشکالی دارد که چند نفر هم که نیازمند هستند، این فیلم را در شبکه‌های مجازی و به صورت رایگان تماشا کنند.

وسخن پایانی شما؟

فکر می‌کردم که در این روزهای بحرانی کرونا، اصفهان بخواهد عذر بیاورد و بگوید نمی‌توانیم جشنواره را برگزار کنیم. اما طبق اخباری که به من رسید، فهمیدم که در اصفهان سنگ‌تمام گذاشته‌اند و هر چه توان داشته‌اند به خرج داده‌اند تا این جشنواره حتی در این شرایط، به بهترین شکل ممکن برگزار شود، به همین دلیل خیلی از آن‌ها تشکر می‌کنم.

برچسب‌های خبر