اما هدف این نوشتار این است که به «پل» بهعنوان یکی از مهمترین مولفههای شهری در دنیای گذشته و امروز نگاه کنیم و بپرسیم که آیا روند ساخت پل در روزگار امروز که توسعه شهرها از شمال و جنوب و شرق و غرب در دستور کار مدیران شهری و شهرسازان قرار گرفته، توانسته کمکی به بهبود آرایش شهر کرده و در راستای حفظ هویت آن قدمی بردارد؟
درباره اینکه پلها چه جایگاهی در تاریخ زندگی بشر دارند میتوان گفت که پلها سازههایی با قدمت چندین هزار ساله هستند. چیدن سنگ برای ساخت مسیر عبور بر روی رودخانهها را میتوان به عنوان اولین نمونه پل در تاریخ بشر دانست. شواهد موجود نشان میدهد که مردم در دوران نوسنگی (آخرین دوره از عصر حجر)، برای عبور از مردابها از نوعی پیادهرو چوبی استفاده میکردند. نمونهای از این پیادهروها، گذرگاه «سوییت ترک» در کشور انگلستان است که ساخت آن به حدود 5830 سال قبل بازمیگردد. «پل آرکادیکو» هم یکی از چهار پل قوسی ساخته شده توسط میسنیها (اقوام مهاجر یونانی) در عصر برنز (حدود 3300 سال پیش) است که بخشی از یک شبکه ارتباطی قدیمی بوده و به منظور عبور ارابهها مورد استفاده قرار میگرفته است.
بیشک پل پیش از هر چیز ابزاری برای انتقال از نقطهای به نقطه دیگر است. این تعریف ساده اما از منظر بسیاری از معماران و شهرسازان روزگار گذشته رنگ و بویی متفاوت داشته است. به این معنا که آنها پل را نه فقط معبری برای عبور که ایستگاهی برای ایستادن، نظاره کردن و لذت بردن میدانستهاند. این را میشود در معماری شگفتآور برخی از پلهای تاریخی اصفهان دید که به دلیل برخورداری از تزئینات هنری و البته اِشراف به منظره کمنظیر رودخانه زایندهرود، تا ساعتها محل نشستن عابرانی هستند که پل را بهخودی خود دارای هویت و معنا یافتهاند و به قصد دیدار با آن آمدهاند.
اما بد نیست بپرسیم ساخت و ساز پلها در روند توسعه شهری چه جایگاهی دارد. بیشک پل از آنچه در گذشته مورد استفاده قرار میگرفته کاربردهای تازهتری پیدا کرده و گاهی از رسالت اصلیاش فاصله گرفته است. پل بهعنوان یک سازه پرکاربرد انواع مختلفی همچون پل هوایی، پل عابر پیاده و… دارد و جنس آن بسته به مورد کاربردش متفاوت است. اما اینکه ساخت پلهای عریض و طویل در بافت شهرها قادر به ایجاد چه نتایج مثبت و منفی هستند، سوالی است که نیازمند تأمل و تحلیل بیشتر است. شاید بتوان سهولت در رفتوآمد و تردد خودروها، توسعه شهر و … را از نتایج مثبت احداث بیرویه پلها دانست، اما بیشک افزایش آلودگیهای صوتی، رشد قابلتوجه ساخت و ساز خانه و مغازه در اطراف پلها و لاجرم افزایش تعداد خودروها از جمله نتایج نامطلوبی است که ساخت پلها برای شهرها به دنبال دارد.
گذشته از این، پلها در شکلدهی تصاویر ذهنی شهروندان از شهر نیز مؤثر هستند. چنانکه نام شهر اصفهان به نام پل خواجو، سی و سه پل، پل جویی، پل شهرستان، پل مارنان و …. گره خورده و میتوان گفت که این سازههای معماری عظیم، دیگر نه فقط معبری برای عبور، که بخشی جدانشدنی از هویت شهر اصفهان هستند. درواقع، در جایی که پل دو سوی یک رودخانه عریض و یا دو شاهراه محصور میان دو دره یا کوه را به هم متصل میکند بیشک به وظیفه ذاتیاش عمل کرده و در مجموعه مولفههای یک شهر به درستی جای گرفته است. اما وقتی از دل شهرهای شلوغ و پرجمعیت مانند یک عضو زائد سر بیرون کشیده و بی همسازی و همجهتی با محیط اطرافش جانمایی شده باشد، تنها به معبری برای عبور تبدیل شده و در زشت جلوه دادن چهره شهر سهم مهمی بر دوش دارد!