به گزارش اصفهان زیبا؛ محله ماشاده از آن محلههای قدیمی رهنان است که شاید بتوان گفت تاریخ رهنان از کوچهپسکوچههای آن شکلگرفته و تاریخی عمیق در پشتوانه دارد. محلهای که هنوز صدای دیرینه در کوچههایش به گوش میرسد و آثار دوران اصفهان کهن دیده میشود. از خیابان حسینآباد وقتی وارد میشویم جویهای بزرگ آب که کار تقسیم آب بین زمینهای کشاورزی را بر عهده داشتند، خودنمایی میکند. جویهایی که رد آب هنوز بر بسترش پیدا بود و سرسبزی زمینها نشان از آن داشت که در دل این محله هنوز آب جریان دارد و دهان زمین خشک نیست.
خانم میانسالی با گشادهرویی جلو میآید و همکلاممان میشود و با هیجان از گذشتههای ماشاده و محلههای قدیمی آن میگوید. لهجه غلیظی دارد و میگوید: من از بچگی اینجا بودم. اینجا پر بود از زمین کشاورزی و گوجه و بامیه و فلفل میکاشتند. هنوز هم میکارند. چاههای رهنان آب دارد و کشاورزها مشغولاند. وقتی آدم توی دل محلات زمینهای کشاورزی سرسبز میبیند به زندگی امیدوار میشود. کاشته شدن زمینها نشانه آب است و همینکه خاک مهمان خانه مردم نیست، باعث خوشحالی است.
او از راههای کمعرض و خطرناک برای عابران پیاده اما گلهمند است. به ساختمان کاهگلی که تا نیمهراه آمده اشاره میکند و میگوید: اینجا محل خوابیدن آبیارها بود. اما سالها درش بست شده، اما خرابش نمیکنند تا راه باز شود. شبها اینجا خیلی شلوغ است و تصادف زیاد میشود. این راه اصلی به سمت محله چمران و لمجیر است.
جاده آسفالتی را که نشانمان داده تا به عمق محله برسیم را ادامه میدهیم. جایی کنار منازل تازه ساختهشده و دیواربهدیوار زمینهای کشاورزی آسفالت معنای خاصی ندارد. راه آنقدر باریک میشود که دو خودرو نمیتوانند بهراحتی عبور کنند. آسفالت وضعیت بدی دارد و تقریباً خبری از پیادهروسازی نیست.
کنار یکی از گذرها مرد جوانی روی موتور به سمتمان میآید و میگوید: ماشاده مشکلاتش زیاد است. کوچهها و گذرها خیلی باریک است و آسفالت نامناسبی دارد. تعداد خانههای فرسوده هم زیاد است. باید فکری برای این خانهها بشود.
مرد جوان که میگفت ورزشکار رزمی است از نبود امکانات ورزشی برای جوانان در محله گله دارد و اضافه میکند: امکانات ورزشی و تفریحی، پارک یا فضای سبز ندارد. بچهها هیچ جایی برای تفریح در محل ندارند.
او از عرض کم گذر خیابان هاشمی نژاد گله دارد و اضافه میکند: عرض خیابان خیلی کم است و با زدن ایستگاه اتوبوس در این خیابان، کسبوکار مردم هم خراب شده است. من خودم توی این خیابان مغازه داشتم، مشتری نمیتوانست پارک کند مغازه را بستم.
مرد جوان دیگری از خانههای که داخل حیاتش پر از اسکلت مبل است بیرون میآید و میگوید: شغل بیشتر مردم تعمیر و ساخت مبل است البته مس گر هم دارد. برای همین رفتوآمد و ترافیک توی کوچهها زیاد است. خیابان شریف پر از مغازه و تعمیرگاه مبل است. اما عرض خیابان کفاف این ترافیک را نمیدهد و پارکینگی هم برای خیابان ساخته نشده است. خانههای قدیمی محله ماشاده یا تعمیرگاه شده یا محل سکونت اتباع بیگانه است. آمار اتباع در محله ماشاده هم زیاد است و همین موضوع موجب نارضایتی اهالی محل شده است.
انتهای خیابان ابوذر به بازار، حمام و مسجد جامع تاریخی ماشاده میرسد. در مسجد جامع مهمان معتمدان محله هستیم تا پای صحبتشان بنشینیم. سلطانی یکی از فعالان فرهنگی محله به مشکلات خیابان ابوذر اشاره میکند و ادامه میدهد: خیابان ابوذر رگ اقتصادی محله است و طرح نیمهکاره آن برای پیادهروسازی باعث زحمت کاسبان و مردم عادی شده است چند سالی بود که میخواستند طرح پیادهروسازی خیابان ابوذر را اجرا کنند. اما مرتب به تعویق میافتاد. دو سال پیش شهرداری برای پیادهروسازی و امکان ورود بهتر گردشگر به منطقه اقدام کرد. خیابان ابوذر بازار روزمره مردم است و فاقد پارکینگ. وقتی قرار است شهرداری این طرح را اجرا کند باید برای مغازهدار و مردم فکری بکنند و وضعیت پارک خودرو را مشخص کند و به همین دلیل کاسبان با اجرای طرح مخالف هستند.
غدیرعلی حیدری از حمام قدیمی محل و بسته بودن آن به دلیل اختلاف میراث فرهنگی و شهرداری حرفش را شروع میکند و ادامه میدهد: مرمت حمام متوقفشده و درب آن بسته شده است. توریستهای مختلفی برای دیدن حمام مراجعه میکنند. باید فکری به حال آن کنند.
حیدری از قدمت چندصدساله مسجد میگوید و تأکید میکند: مسجد جاذبههای زیادی دارد اما ترکهای عمیقی در مسجد ایجاد شده است. میراث اهمیتی نمیدهد و به ما هم اجازه مرمت نمیدهند. حمام و مسجد میراث محله ماشاده است و باید فکری برای آن بکنند.
او به کف مسجد و سنگفرشهای فرسوده آن اشاره میکند: مسجد تاریخ زیبایی دارد و مردم از آن استفاده میکنند. باید مسئولان برای مرمت مسجد اقدامی بکنند. از میراث گلهمندیم و میخواهیم از مسئولان که برای احیا مسجد اقدام کنند.