به گزارش اصفهان زیبا؛ بدون شک شلوغترین ایام کاری اهالی رسانه در حوزه سینما، ایام دهه فجر انقلاب اسلامی است که در این ایام بزرگترین فستیوال سینمایی کشور به مناسبت روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی در همه استانهای ایران و به مرکزیت تهران برگزار میشود. جشنوارهای که درست است مثل تمام جشنوارههای معروف سینمایی یک هویت مکانی مشخصی آن هم در تهران دارد؛ اما نقطهای که میتواند یا میتوانست سبب تمایز این جشنواره سینمایی با سایر جشنوارههای سینمایی شود، شعار نانوشته این جشنواره مبتنی بر نبود تمرکزگرایی و توزیع عادلانه آثار در تمامی استانهای کشور بود. شعاری که البته به نظر میرسد باید بیخیال تحققش شویم. هرچند بیانصافی است اگر نگوییم در راستای تحقق عدالت قدمهایی برداشته نشده است. اما آیا بهراستی قدمهای برداشتهشده کافی و رضایتبخش است؟ بعید است کسی برای پاسخ به این پرسش بهراحتی جواب بله بدهد.
یکی از مصادیق برقرار نشدن عدالت در برگزاری جشنواره را میتوان حضور نیافتن همه فیلمهای حاضر در جشنواره فجر در استانهای دیگر بهجز تهران دانست. هرچند امسال اتفاق ویژه و البته غیرقابلپیشبینیشدهای رخ داد و از میان سیوشش اثر حاضر در جشنواره فیلم فجر تنها چهار اثر به اصفهان نیامد که پیشرفت بسیار امیدوارکنندهای نسبت به سالهای گذشته محسوب میشود. سالهاست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با تهیهکنندگان آثار حاضر در جشنواره چالش اکران در شهرهایی بهجز تهران را داشته و البته دارد. به نظر میرسد بعد از برگزاری چهلوسه دوره از جشنواره فیلم فجر دیگر وقت آن رسیده که تکلیف این موضوع یکبار برای همیشه مشخص و تدبیرات مؤثری برای دورههای بعدی جشنواره اندیشیده شود.
ضعیفترینها برای هنرمندان «شهرستانی»
یکی دیگر از مصادیق ناعدالتی در برگزاری جشنواره فیلم فجر در سراسر ایران نامشخص بودن سانس اکران آثار در شهرستانهاست. درحالیکه سانس اکران فیلمها برای اصحاب هنر و رسانه تهران تقریبا چند هفته قبل از شروع جشنواره مشخص و تعیین میشود؛ اما در شهرهای دیگر تا یکی دو روز قبل از شروع اکران استانی آثار مشخص نیست و همین امر سبب سردرگمی اهالی رسانه در اطلاعرسانی میشود. هرچند این سردرگمی حتی بعد از مشخص شدن سانس اکران آثار در میان اهالی هنر و رسانه استانها ادامه دارد؛ چراکه چند سالی است فیلمهای اکرانی برای مردم و اهالی هنر و رسانه متفاوت است و غالبا فیلمهایی که به لحاظ محتوایی و فنی جزو آثار ضعیف جشنواره محسوب میشوند، برای جدیترین مخاطبان سینما یعنی اهالی هنر و رسانه به اکران درمیآیند.
نمونهاش را میشود در اکران آثار امسال دید. در سانسهای مشخصشده برای اصحاب هنر و رسانه نه خبری از حضور فیلم تاریخی «موسی کلیمالله» ابراهیم حاتمی کیاست، نه «زیبا صدایم کن» رسول صدرعاملی، نه «گوزنهای اتوبان» ابوالفضل صفاری و نه «خاتی» فریدون نجفی. فیلمهایی مثل «شوهر ستاره»، «پیشمرگ»، «آنتیک»، «1968»، «شاه نقش» و «ترک عمیق» دیگر آثاری هستند که سانس اکرانی برای هنرمندان و خبرنگاران در اصفهان ندارند. «چشم بادامی» ابراهیم امینی، «ماریا» مهدی اصغری، «خدای جنگ» حسین دارابی و «ناتوردشت» محمدرضا خردمندان تنها آثار قابلتأمل جشنواره هستند که برای مخاطبان ویژهبرنامه اکران دارند.
به نظر میرسد دوستان متولی امر فرهنگ و هنر در تهران اگر واقعا داعیه برقراری عدالت و تمرکززدایی از پایتخت را دارند، باید بیشتر از گذشته نقش استانهای دیگر را در برگزاری بزرگترین فستیوال سینمایی کشور را جدی بگیرند. اینطور نباشد که حتی مراکز استانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حتی نقشی در بستن کنداکتور سانسهای فیلمها در ایام جشنواره برای شهرهای خودشان نداشته باشند و حتی این موضوع نیز ابلاغی از جاهای دیگر باشد.هرچند این حرفها بارها و بارها گفته شده است؛ اما گویا بهجای آنکه دیوار پایتخت برای شنیدن صدای مردم و هنرمندان دیگر استانها هرچه جلوترمیرویم کوتاهتر شود، به نظر میرسد این دیوار روزبهروز بلندتر میشود و جایی برای رساندن حرفهای ما که از طرف تهرانیها «شهرستانی» خوانده میشویم دیگر وجود ندارد یا اگر وجود دارد، ما آنجا را بلد نیستیم!