نتوانستم ربطش به تاریخ را بفهمم. در ابتدا تصور من این بود که شاید ایده کار از یک حقیقت تاریخی میآید؛ اما هرچه داستان جلوتر رفت، سؤال بزرگتری در سر من ایجاد شد: خب که چه؟ کارگردان کار جایی اعلام کرده بود که میخواهد فرهنگ ایرانی را در جامعه منعکس کنند. کدام فرهنگ؟ کدام هویت؟ من هیچ چیز واقعی در این اثر ندیدم. هیچ فرهنگ ایرانی مرا به خود جذب نکرد.
این کار یک ادای احترام بود به فرهنگ غرب! تمام زنان ایران دسیسهگرانی بودند که قصد جان زیباروی غربی را داشتند و اگر هم فقط یک زن خوب آن وسطها پیدا میشد، زنی بود که کمی رنگوبوی غربی داشت! زنان ایرانی زنان ایرانی نبودند. ناصرالدینشاه، ناصرالدینشاه نبود. امیرکبیر امیرکبیر نبود. ایران ایران نبود. مخاطبان این کار که قطعا همانطور که خود کارگردان هم اشاره کرد، کودکان نبودند؛ اما باید بدانیم در کشوری که تولید انیمیشن مانند آمریکا و اروپا بهوفور نیست، پس قطعا مخاطبان این انیمیشنها کودکان خواهند بود. و چقدر بد است که تاریخ برای کودکان عوضی نشان داده شود.