به گزارش اصفهان زیبا؛ اصفهانیهای شوخ و طناز به حاضرجوابی شهره بوده و هستند. بسیاری از نسخ قدیمی نیز به نکتههای ظریفی از این خصلت اصفهانیها اشاره کرده و مثالهایی هم آوردهاند. جعفر شهری نقل میکند: «روزی گذر یک اصفهانی به حمام حکیمباشی بازار بزازهای تهران میخورد. چون به زیردست دلاک می رود، میبیند که هردم دلاکش رو میکند به دلاک بغلدستیاش و از مشتری ها صحبت میکند و در آخر هر مطلب میگوید که فلان مشتری اینقدر انعام داد و بهمان مشتری آنقدر! رقمهای درشتی را هم مثال میزند، مثل پنج شاهی و ده شاهی. اصفهانی چون درمییابد که این حرفها به خاطر اوست، رو به دلاک کرده میگوید: “نمیخواهد اینهمه از پنج شاهی و ده شاهی حرف بزنی! خدا برکت به همان یک شاهی خودمان بدهد، کارت را بکن!” اینگونه است که این حرف ضربالمثل میشود.
گاهی هم دیده شده که ترزبانی غیراصفهانی، با یک اصفهانی شوخ قال کرده و بر سکوی نخست مقام نشسته است! از جمله است گفتوگوی یک اصفهانی با یکی از اهالی شهر ری که در باب خوشیهای شهر خویش داد سخن میراندند، هریک هنر شهر خود عرض میکرد. اصفهانی گفت: ” خاک اصفهان مُرده را تا سی چهل سال نریزاند.” رازی گفت: “خاکِ ری، مُرده سی چهل ساله را بر درِ دُکان به داد و ستد دارد و نمیراند” و بدین مضحکه، اصفهانی را ملزم گردانید.»
نام جعفر شهری باف
حرفه نویسنده، تهران پژوه
دوران حیات 1293 تا 1378 شمسی
آرامگاه قطعه هنرمندان بهشت زهرای تهران