به گزارش اصفهان زیبا؛ اینجا طوقچی است؛ همان میدان قدس؛ جایی که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در آن موجود است. هر سو که نگاه میکنی مغازهای است که میتوانی مایحتاجت را تأمین کنی. بیشتر از همه، ترشیفروشیها توجهت را جلب میکند. کنار همین مغازه ترشیفروشیها بنبست کوتاهی با دری آهنی وجود دارد.
وارد بنبست که میشوی، سمت راست خانهای تاریخی است که درکنار آن گلدانی به سینه دیوار میخکوب شده است. سالهاست که از این مسیر رد میشوم و گاهی صف طولانی مردم را میبینم که به سمت این خانه هدایت میشوند. اینجا خانه «ننهحبیبه» و خیریهای خانگی است که صاحبان آن به زنان سرپرست خانوار و خانوادههای مستضعف کمک میکنند؛ خانهای با وسایل و تزیینات قاجاری، شیشههای رنگی کوچک و بزرگ و اورسیهایی که در گوشهای از حیاط خوشنشستهاند.
قدحهای بزرگ مسی و گلدانهای زیبای چشمنواز بر لطافت خانه میافزاید. دلم میخواهد برای همیشه در این خانه زندگی کنم. مادربزرگم میگفت: «ننه حبیبه از بانوان خیر اصفهان بوده است و حالا نوههایش راه او را ادامه میدهند.»
به نظر میرسد کسی در آن خانه ساکن نباشد. از راهرو وارد حیاط میشوم. چهار سوی حیاط اتاق است و حوضی که چشم و چراغ خانه است و گلدانهایی که به ستونهای سنگی ایوان آویزان شدهاند. پیرمردی با موهای نقرهای کشانکشان خودش را میرساند به من و خوشامد میگوید و مرا با اشتیاق به داخل خانه دعوت میکند.
خودش را به نام مرتضی محمدنظر معرفی میکند. شنیده بودم که یکی از محبان اهل بیت(ع) و روزنامهنگار قدیمی اصفهان است. محمدنظر مینشیند روی یک صندلی فرسوده آهنی و میگوید: «قدمت این خانه به دو قرن پیش میرسد. صاحبخانه نوههای آقا سیدمهدی قلمزن و بیبی حبیبه هستند؛ به همین دلیل نام این خانه را گذاشتند خانه “بیبی حبیبه”.» در همین هنگام سید مهدی قلمزن از اتاقی بیرون میآید با کیسههای ارزاق. مینشیند در کنار ما و درباره اقداماتی که در این خانه انجام میشود، صحبت میکند. او توضیح میدهد: «در ماه رمضان طبق سنوات قبل هر شب برای ۴۰هزار نفر افطاری تهیه میکنیم.»
این روزنامهنگار قدیمی بیان میکند: «خانوادههای زندانیان اصفهان و زندانیانی که در شهرهای فریدن، نجفآباد، درچه، دستگرد، زندان زنان در دولتآباد، زندان اصلاح و تربیت، بیماران بیمارستانهای فارابی و سیدالشهدا و بیماران خاص و تمام مردمی که در این منطقه زندگی میکنند از این طعام بهرهمند میشوند.»
او ادامه میدهد: «سمنو هم در دیگهای بزرگ با همت مردم و با احسان و نیکوکاری آنها در سال دوبار طبخ و بین مردم توزیع میشود.»
محمدنظر تصریح میکند: «اغلب کارگرانی که در این خانه برای طبخ غذا و سمنو به ما کمک میکنند، از صنوف مختلف مانند پیمانکار، بنا، نجار، مکانیک، مهندس و اصناف دیگر هستند.»
هر صبح جمعه آش قلمکار و حلیم برای صبحانه در منزل «بیبی حبیبه» طبخ میشود
این محب اهلبیت(ع) میگوید: «هر صبح جمعه آش قلمکار و حلیم برای صبحانه در منزل بیبی حبیبه طبخ میشود؛ اما طبخ افطاری برای شبهای ماه مبارک رمضان در آشپزخانه بسیار بزرگی که در پل تمدن داریم انجام میشود.» این خیر نیکوکار بیان میکند: «خیران خانه بیبی حبیبه برای اطعام از همه اصناف هستند. آنها از این درگاه فاطمه زهرا(س) دست خالی نرفتهاند و خودشان نیز موجبات خیر را برای دیگران به واسطه ائمه فراهم کردهاند.»
او ادامه میدهد: «هر سال در ماه مبارک رمضان انواع خوراکی و پوشاک به بیماران و خانوادههای زندانیان به تعداد زیاد اهدا میکنیم.» این خیر ابراز میکند: «در ادامه این مسیر برای بیمارستانهای اطراف این خانه مانند زهرای مرضیه(س)، بیمارستان فیض، بیمارستان امین و برای افرادی که نیاز به اسکان داشته باشند مکان خواب و خوراک نیز تهیه میکنیم.»
چند ویلچر و وسایل پزشکی مانند ساکشن و تخت متحرک در کنار حیاط است. وقتی از او درباره کاربری این وسایل میپرسم، بیان میکند: «خرسندیم که برای بیماران توانیاب اقلامی پزشکی از قبیل کپسول اکسیژن، دارو تا تخت و ایزیلایف بیمار را اهداکنیم و مقداری از این اقلام بعد از بهبود یا فوت شخص دستبهدست میگردد و موجبات دعا و خیر را برای تهیهکنندگان فراهم میکند. در اینجا هیچ کمکی قطع نمیشود و سینه به سینه میچرخد تا نیاز نیازمندان رفع شود.»
حالا خانه «بیبی حبیبه» شده است خانه خیر در محله. من با خشنودی این خانه را ترک میکنم و خرسندم از اینکه مردمان این محله به مهربانی معروفاند.